تفسیر حکمت 65
وَ قَالَ عَلَيهِ السِّلَامُ
فَقْدُ الأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ.
ترجمه
شرح و تفسیر
غربت واقعى
امام على (عليه السلام) دراين سخن بسيار کوتاه و پرمعنايش اهميت دوستان صميمى را بيان مى کند، مى فرمايد: «از دست دادن دوستان غربت است»؛ (فَقْدُ الأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ).
روشن است که انسان در وطن علاقه هاى فراوانى دارد که در مسائل مادى و معنوى از آن ها بهره مى گيرد و احساس تنهايى نمى کند چون در وطن خويش است و در مشکلات بدون پناه نيست، آرامش خاطر دارد و احساس امنيت مى کند؛ ولى در غربت و دورى از وطن همه اين ها را از دست مى دهد، خود را تنهاى تنها مى بيند؛ بدون يار و ياور و بى پناه و بدون آرامش.
امام (عليه السلام) مى فرمايد: انسان اگر در وطن خود نيز باشد ولى دوستان را از دست دهد گويى در غربت، و دور از وطن است.
همين مضمون در نامه 31 که اندرزنامه امام (عليه السلام) به فرزند دلبندش امام حسن مجتبى (عليه السلام) است به صورت ديگرى نقل شده است، فرمود: «الْغَريبُ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَبيبٌ؛ غريب کسى است که دوستى ندارد».
در حديث ديگرى از مستدرک الوسائل از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) نقل شده است که فرمود: «الْمَرْءُ کَثيرٌ بِأخيهِ؛ انسان به وسيله برادران (دينى) خود کثرت و فزونى مى يابد». اضافه بر اين ها، انسان داراى روح اجتماعى است و جوامع بشرى در سايه همين روح اجتماعى به وجود آمد. تمدن ها، پيروزى هاى علمى و پيشرفت صنايع و علوم همه مولود اين روح اجتماعى است.
به همين دليل انسان پيوسته تلاش و کوشش مى کند دوستان بيشتر و بهترى پيدا کند و آن ها که علاقه به انزوا دارند و از انتخاب دوست عاجزند در واقع بيمارند. اگر انسان دوستانش را از دست دهد گرفتار حالتى مى شود که گويى بخشى از وجود خود را از دست داده است.
پيام اين کلام حکمت آميز اين است که هر مسلمانى بايد بکوشد که دوستان بيشترى براى خود فراهم سازد ولى مسلم است که هر کسى شايسته دوستى نيست بلکه بايد دوستانى انتخاب کرد که به دين و دنياى انسان کمک کنند. .
امام على (عليه السلام) دراين سخن بسيار کوتاه و پرمعنايش اهميت دوستان صميمى را بيان مى کند، مى فرمايد: «از دست دادن دوستان غربت است»؛ (فَقْدُ الأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ).
روشن است که انسان در وطن علاقه هاى فراوانى دارد که در مسائل مادى و معنوى از آن ها بهره مى گيرد و احساس تنهايى نمى کند چون در وطن خويش است و در مشکلات بدون پناه نيست، آرامش خاطر دارد و احساس امنيت مى کند؛ ولى در غربت و دورى از وطن همه اين ها را از دست مى دهد، خود را تنهاى تنها مى بيند؛ بدون يار و ياور و بى پناه و بدون آرامش.
امام (عليه السلام) مى فرمايد: انسان اگر در وطن خود نيز باشد ولى دوستان را از دست دهد گويى در غربت، و دور از وطن است.
همين مضمون در نامه 31 که اندرزنامه امام (عليه السلام) به فرزند دلبندش امام حسن مجتبى (عليه السلام) است به صورت ديگرى نقل شده است، فرمود: «الْغَريبُ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَبيبٌ؛ غريب کسى است که دوستى ندارد».
در حديث ديگرى از مستدرک الوسائل از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) نقل شده است که فرمود: «الْمَرْءُ کَثيرٌ بِأخيهِ؛ انسان به وسيله برادران (دينى) خود کثرت و فزونى مى يابد». اضافه بر اين ها، انسان داراى روح اجتماعى است و جوامع بشرى در سايه همين روح اجتماعى به وجود آمد. تمدن ها، پيروزى هاى علمى و پيشرفت صنايع و علوم همه مولود اين روح اجتماعى است.
به همين دليل انسان پيوسته تلاش و کوشش مى کند دوستان بيشتر و بهترى پيدا کند و آن ها که علاقه به انزوا دارند و از انتخاب دوست عاجزند در واقع بيمارند. اگر انسان دوستانش را از دست دهد گرفتار حالتى مى شود که گويى بخشى از وجود خود را از دست داده است.
پيام اين کلام حکمت آميز اين است که هر مسلمانى بايد بکوشد که دوستان بيشترى براى خود فراهم سازد ولى مسلم است که هر کسى شايسته دوستى نيست بلکه بايد دوستانى انتخاب کرد که به دين و دنياى انسان کمک کنند. .