تفسیر حکمت 90

وَ قَالَ عَلَيهِ السِّلَامُ
الْفَقِيهُ کُلُّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ، وَ لَمْ يُوْيِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، وَ لَمْ يُوْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ.

ترجمه
امام (عليه السلام) فرمود:
فقيه و بصير کامل در دين کسى است که مردم را از رحمت الهى نوميد نسازد و از لطف او مأيوس نکند و از مجازات هاى او ايمن نگرداند.
شرح و تفسیر
فقيه کامل
اين کلام پربار امام على (عليه السلام) در حقيقت مسئله تعادل خوف و رجا را به صورت جديدى مطرح مى کند، حضرت مى فرمايد: «فقيه و بصير کامل در دين کسى است که مردم را از رحمت الهى نوميد نکند و از لطف او مأيوس نسازد و از مجازات هاى او ايمن نگرداند»؛ (الْفَقِيهُ کُلُّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ، وَ لَمْ يُوْيِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، وَ لَمْ يُوْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ).
منظور از «فقيه» در اين کلام حکمت آميز فقيهِ اصطلاحى، يعنى عالم به احکام فرعيه دين نيست، بلکه به معناى لغوى و به معناى وسيع کلمه است، يعنى عالم دينى و «کُلُّ الْفَقيه» به معناى عالم کامل از هر جهت است.
تعبيرات سه گانه اى که امام (عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه خود به کار برده در واقع از آيات قرآن گرفته شده است: جمله «مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ؛ کسى که مردم را از رحمت الهى مأيوس نکند» برگرفته از اين آيه است: (قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ)؛ «اى بندگانى که راه اسراف به خود را در پيش گرفته ايد و مرتکب گناهان شده ايد از رحمت خداوند مأيوس نشويد، چرا که او همه گناهان (توبه کنندگان) را مى آمرزد، به يقين او آمرزنده مهربان است». جمله «وَ لَمْ يُؤيِسْهُمْ مِنْ رَحْمَةَ اللّهِ» برگرفته از کلام يعقوب (عليه السلام) است که به فرزندان خود مى گويد: (اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَلا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ)؛ «برويد و در جست وجوى يوسف و برادرش باشيد و از رحمت الهى مأيوس نشويد چون از رحمت الهى جز قوم کافر مأيوس نمى شوند».
جمله سوم نيز برگرفته از اين آيه شريفه است که مى فرمايد: (أَفَأَمِنُوا مَکْرَ اللّهِ فَلا يَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ)؛ «آيا آن ها خود را از مجازات الهى در امان ديدند؟ (مکر در اين گونه موارد به معناى عذاب غافلگيرانه است) تنها جمعيت زيان کاران خود را از عذاب الهى در امان مى دانند».
در پاسخ اين سؤال که چه تفاوتى ميان جمله اول و دوم که هر دو سخن از اميد به رحمت خدا مى گويند وجود دارد؟ بعضى از شارحان نهج البلاغه گفته اند: جمله نخست اشاره به رحمت خدا در قيامت و جمله دوم اشاره به رحمت الهى در دنياست. (همان گونه که در داستان يعقوب و يوسف (عليهما السلام) آمده است). نکته
دو بال خوف و رجا
هميشه براى رسيدن به مقصد بايد از دو نيرو استفاده کرد: نيروى محرک و نيروى بازدارنده؛ به کمک نيروى محرک، حرکت آغاز مى شود و هر چه قوى تر باشد سرعت بيشترى به خود مى گيرد؛ اما نيروى بازدارنده نيز براى حفظ تعادل و پيشگيرى از خطرات مخصوصآ در مسيرهاى پرخطر ضرورت دارد. آنچه به طور ساده در اتومبيل ها مى بينيم در وجود پيچيده انسان نيز حاکم است. انسان براى کمال و قرب الى الله آفريده شده و انگيزه هاى لازم در درون و بيرون وجودش به وسيله انبيا و اوليا و تعليمات آسمانى آماده شده است. از سوى ديگر هواى نفس و وسوسه هاى شيطانى او را پيوسته به خود مشغول مى دارد تا از مسير منحرف گردد يا در پرتگاه سقوط کند. نيروى بازدارنده براى پيشگيرى از اين خطرات است. همه پيامبران، بشير و نذير بودند و همه کسانى هم که خط آن ها را ادامه مى دهند از اين دو امر برخوردارند.
اين همان مسئله خوف و رجاست که به عنوان دو بال براى پرواز در آسمان سعادت و قرب الى الله معرفى شده و حتى در روايات تصريح شده است که هيچ يک از اين دو نبايد بر ديگرى فزونى يابد، زيرا اگر خوف، فزونى يابد انسان به سوى يأس کشيده مى شود و انسان مأيوس گرفتار انواع گناهان خواهد شد، زيرا فکر مى کند کار از کار گذشته و پرهيز از گناه و انجام طاعات نتيجه اى ندارد. و اگر اميد او فزونى يابد نيز درباره ارتکاب گناهان بى تفاوت مى گردد.
در روايتى از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: «لَوْ تَعْلَمُونَ قَدْرَ رَحْمَةَ اللهِ لاتَّکَلْتُمْ عَلَيْها وَ ما عَمِلْتُمْ إلاَّ قَليلاً وَ لَوْ تَعْلَمُونَ قَدْرَ غَضَبِ اللّهِ لَظَنَنْتُمْ بِأنْ لا تَنْجُوا؛ اگر اندازه رحمت الهى را مى دانستيد چنان بر آن تکيه مى کرديد که هيچ عمل خوبى جز به مقدار کم انجام نمى داديد و اگر اندازه غضب الهى را مى دانستيد گمان مى کرديد که هرگز راه نجاتى براى شما نيست».
در حديث ديگرى امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: پدرم مى گفت: «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ مُوْمِنٍ إِلاَّ وَ فِي قَلْبِهِ نُورَانِ: نُورُ خِيفَةٍ وَ نُورُ رَجَاءٍ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا وَ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا؛ هيچ بنده مؤمنى نيست مگر اين که در قلب او دو نور است: نور خوف و نور رجا؛ اگر اين را وزن کنند چيزى فزون بر آن ندارد و اگر آن را وزن کنند چيزى فزون بر اين ندارد». در حديث ديگرى که در غررالحکم از امام اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل شده است مى خوانيم: «خَفْ رَبَّکَ خَوْفاً يَشْغَلُکَ عَنْ رَجَائِهِ وَ ارْجُهْ رَجَاءَ مَنْ لا يَأْمَنُ خَوْفَهُ؛ چنان از پروردگارت خائف باش که تو را از رجا بازندارد و چنان به او اميدوار باش که تو را از خوف باز ندارد».
به همين دليل در تمام جوامع بشرى در کنار تشويق تنبيه و در کنار تنبيه تشويق است.
بر همين اساس در کلام حکمت آميز مورد بحث، فقيه واقعى و کامل کسى شمرده شده که نه مردم را از رحمت خدا مأيوس کند و نه آن ها را از مجازات الهى ايمن سازد.
* * *
خداوندا! توفيق عمل به اين سخنان نورانى را نيز مرحمت فرما و عنايت خود را کامل بگردان. آمين يا رب العالمين .