تفسیر حکمت 115

وَقِيلَ لَهُ (عليه السلام) کَيْفَ نَجِدُکَ يَا أَمِيرَ الْمُوْمِنِينَ؟
فَقَالَ عَلَيهِ السَّلامُ

کَيْفَ يَکُونُ حَالُ مَنْ يَفْنى بِبَقَائِهِ، وَيَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَيُوْتى مِنْ مَأْمَنِهِ؟

ترجمه
کسى به امام (عليه السلام) عرض کرد: اى اميرمؤمنان! حال شما چگونه است؟
امام (عليه السلام) فرمود:
چگونه خواهد بود حال کسى که با بقاى خود فانى مى شود و با سلامت خود بيمار مى گردد و در حالى (يا در جايى) که خود را در امان مى بيند مرگ دامانش را مى گيرد؟
شرح و تفسیر
آسيب پذيرى انسان ها
امام (عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه در پاسخ کسى که از آن حضرت پرسيد: اى اميرمؤمنان! حال شما چگونه است؟ به سه نکته مهم اشاره کرده، مى فرمايد: چگونه خواهد بود حال کسى که با بقاى خود فانى مى شود و با سلامت خود بيمار مى گردد و در حالى (يا در جايى) که خود را در امان مى بيند مرگش فرامى رسد؟»؛ (وَقِيلَ لَهُ (عليه السلام) کَيْفَ نَجِدُکَ يَا أَمِيرَ الْمُوْمِنِينَ فَقال (عليه السلام): کَيْفَ يَکُونُ حَالُ مَنْ يَفْنَى بِبَقَائِهِ، وَيَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَيُوْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ).
دليل اين که چگونه انسان با بقائش فانى مى شود؟ روشن است، زيرا عمر انسان هرقدر طولانى باشد بالاخره محدود است و هر ساعتى که از عمر او مى گذرد يک گام به پايان عمر و فنا نزديک تر مى شود درست مانند سرمايه دارى که هر روز مبلغى از سرمايه خود را هزينه مى کند بى آن که درآمدى به جاى آن داشته باشد که درباره او مى توان گفت: با استفاده از سرمايه اش، مفلس و تنگدست خواهد شد.
اما اين که انسان چگونه با سلامتش بيمار مى شود؟ از اين نظر است که سلامتى انسان به سبب کار کردن منظم تمام دستگاه هاى بدن است؛ ولى همين کار کردن منظم، آن ها را تدريجآ فرسوده مى کند و در آن ها انواع اختلالات روى مى دهد و سرانجام از کار بازمى ايستند. راز اين که چگونه انسان از محل امنش آسيب مى پذيرد؟ اين است که عوامل آسيب پذيرى در درون وجود خود انسان پنهان است. ناگهان با اختلالى که در يکى از رگ هاى قلب يا مغز رخ مى دهد سکته قلبى يا مغزى بر او عارض مى شود و او را نيمه جان مى سازد و يا به جهان ديگر مى فرستد.
قرآن مجيد در آيات مختلف به اين نکات اشاره کرده است، در يک جا مى فرمايد: (أيْنَما تَکُونُوا يُدْرِکَکُمُ الْمَوْتَ وَلَوْ کُنْتُمْ فى بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ)؛ هرجا باشيد مرگ به سراغ شما مى آيد هرچند در دژهاى محکم باشيد».
در جاى ديگر مى فرمايد: (وَالْعَصْرِ * إنَّ الاْنْسانَ لَفِى خُسْرٍ)؛ قسم به عصر! که انسان (پيوسته) در حال خسران و زيان کردن است».
در همين کلمات قصار، حکمت 74، آمده بود که «نَفْسُ الْمَرْءِ خَطاهُ إلى أجَلِهِ؛ نفس هاى انسان گام هاى او به سوى مرگ است (هر نفسى که مى کشد يک گام به مرگ نزديک تر مى شود).
احتمال ديگر در تفسير جمله هاى حکيمانه مورد بحث، اين است که انسان به هنگام بقا وسلامتى جسم، چه بسا از خطرات غافل مى شود و اين بقا و سلامتى او را به فنا و بيمارى مى کشاند، چراکه عامل بسيارى از حوادث ناگوار، غفلت هنگام توانايى و تندرستى است.
همچنين انسان در محل امن خود غالبآ احتياط را از دست مى دهد و گاه همان محل امن تبديل به محل خطر بزرگى مى شود و يا اين که انسان به افرادى کاملاً اطمينان مى کند و همه چيز خود را به دست آن ها مى سپارد، ناگهان از همان ها ضربه مى خورد. ولى تفسير اول مناسب تر است.
* * * .