تفسیر حکمت 246
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا کُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ.
ترجمه
امام (عليه السلام) فرمود:
از فرار کردن (و رميدن) نعمت ها برحذر باشيد که هر فرار کننده اى بازنمى گردد.
از فرار کردن (و رميدن) نعمت ها برحذر باشيد که هر فرار کننده اى بازنمى گردد.
شرح و تفسیر
نعمت ها را از خود رم ندهيد!
امام (عليه السلام) درباره از دست رفتن نعمت ها چنين هشدار مى دهد: «از فرار کردن (و رميدن) نعمت ها برحذر باشيد که هر فرارکننده اى بازنمى گردد»؛ (احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا کُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ).
«نِفار» به معناى فرار کردن و «نِعَم» جمع «نعمت» است، بعضى آن را به فتح نون و به معناى حيوان چهارپا مانند گاو و گوسفند و شتر دانسته اند و «شارد» به معناى حيوان فرارى است.
امام (عليه السلام) نعمت ها را به حيوانات اهلى سودمند تشبيه کرده که گاه فرار مى کنند، فرارکردنى که ديگر هرگز به چنگ نمى آيند و توصيه مى فرمايد که قدر نعمت ها را بدانيد، شکر آن را به جا آوريد، از فرصت ها استفاده کنيد و از نعمت هاى الهى بهره گيريد.
به يقين، «جوانى» از آن نعمت هايى است که وقتى فرار کرد هرگز بازنمى گردد، بايد جوانان از آن بهره گيرند و علم و آداب و فضايل اخلاقى را تحصيل کنند که همه اين ها در جوانى امکان پذير است.
به گفته شاعر عرب:
فَتَراکَضُوا خَيْلَ الشَّبابِ وَ بادِرُوا *** اَنْ تُسْتَرَدَّ فَإنَّهُنَّ عَواري
بر اسب هاى جوانى سوار شويد و با سرعت برانيد (و خود را به مقصد برسانيد) ـ مبادا گرفته شوند و براى هميشه از دست بروند، زيرا اين مرکب ها عاريتى هستند.
سلامتى جسم، يکى ديگر از آن نعمت هاست که در بسيارى از موارد هنگامى که گرفته شد بازنمى گردد و يا اگر بازگردد به شکل اوّل نخواهد بود.
انسان سالم قادر بر هر کار مثبتى است؛ ولى هنگامى که سلامتى از دست رفت عجز و ناتوانى جاى آن را خواهد گرفت به خصوص بيمارى هايى که در سنين بالا انسان را مبتلا مى کنند، مصداق بارز همين مطلب است.
امنيت نيز يکى ديگر از نعمت هاى بزرگ است؛ انسان در محيط امن قادر به انجام دادن هر کار خوبى است؛ امّا بسيار ديده شده که با تزلزل امنيت، سال ها ناامنى و آثارش باقى مى ماند و به زودى بازنمى گردد.
کوتاه سخن اين که تمام نعمت ها اعم از نعمت هاى فردى يا اجتماعى، و مادى يا معنوى، همواره در معرض زوال اند؛ زوالى که گاه امکان بازگشت در آن هست و گاه هرگز امکان بازگشت ندارد.
البته چيزى که باعث رميدن نعمت هاست در درجه اوّل، ناسپاسى است؛ همان چيزى که در حکمت 244، امام (عليه السلام) به آن اشاره فرمود که هر نعمتى حقى دارد، کسى که حق آن را ادا کند خداوند آن را افزون مى سازد و هر کس در اداى حق نعمت کوتاهى کند آن را در معرض زوال قرار خواهد داد.
بعضى از شارحان نهج البلاغه مسئله خارج شدن آدم و حوا (عليهما السلام) را از بهشت، يکى از مصاديق همين سخن حکمت آميز مولا (عليه السلام) دانسته اند. جد و جده ما بر اثر ترک اولى و ناسپاسى براى هميشه از بهشت خارج شدند و به دنيايى که پر از مشکلات و ناراحتى هاست گام نهادند؛ نعمتى بود که بعد از رميدن، به آن ها و فرزندانشان بازنگشت (البته حساب بهشت و آخرت حساب ديگرى است).
در روايتى از امام على بن موسى الرضا (عليه السلام) خطاب به يکى از اصحابش چنين مى خوانيم: «إِنَّ النِّعَمَ کَالإِبِلِ الْمُعْتَقَلَةِ فِي عَطَنِهَا عَلَى الْقَوْمِ مَا أَحْسَنُوا جِوَارَهَا فَإِذَا أَسَاءُوا مُعَامَلَتَهَا وَ إِنَالَتَهَا نَفَرَتْ عَنْهُمْ؛ نعمت ها همچون شترى است که مهار و بسته شده است. مادامى که صاحبانش با آن خوش رفتارى کنند در جايگاه خود مى ماند ولى هنگامى که بدرفتارى کنند (چه بسا مهار خود را پاره و) از آن ها فرار مى کند».
شيخ حرّ عاملى؛ در وسائل الشيعه در کتاب امر به معروف و نهى از منکر بابى تحت عنوان «وُجُوبُ حُسْنِ جَوارِ النِّعَمِ بِالشُّکْرِ وَ أداءِ الْحُقُوقِ» گشوده و روايات متعددى در اين زمينه آورده است.
در آيه شريفه (إِنَّ اللهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ)؛ «خداوند سرنوشت قومى را تغيير نمى دهد مگر آن که آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند» نيز اشاره اى به اين مطلب ديده مى شود.
امام (عليه السلام) درباره از دست رفتن نعمت ها چنين هشدار مى دهد: «از فرار کردن (و رميدن) نعمت ها برحذر باشيد که هر فرارکننده اى بازنمى گردد»؛ (احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا کُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ).
«نِفار» به معناى فرار کردن و «نِعَم» جمع «نعمت» است، بعضى آن را به فتح نون و به معناى حيوان چهارپا مانند گاو و گوسفند و شتر دانسته اند و «شارد» به معناى حيوان فرارى است.
امام (عليه السلام) نعمت ها را به حيوانات اهلى سودمند تشبيه کرده که گاه فرار مى کنند، فرارکردنى که ديگر هرگز به چنگ نمى آيند و توصيه مى فرمايد که قدر نعمت ها را بدانيد، شکر آن را به جا آوريد، از فرصت ها استفاده کنيد و از نعمت هاى الهى بهره گيريد.
به يقين، «جوانى» از آن نعمت هايى است که وقتى فرار کرد هرگز بازنمى گردد، بايد جوانان از آن بهره گيرند و علم و آداب و فضايل اخلاقى را تحصيل کنند که همه اين ها در جوانى امکان پذير است.
به گفته شاعر عرب:
فَتَراکَضُوا خَيْلَ الشَّبابِ وَ بادِرُوا *** اَنْ تُسْتَرَدَّ فَإنَّهُنَّ عَواري
بر اسب هاى جوانى سوار شويد و با سرعت برانيد (و خود را به مقصد برسانيد) ـ مبادا گرفته شوند و براى هميشه از دست بروند، زيرا اين مرکب ها عاريتى هستند.
سلامتى جسم، يکى ديگر از آن نعمت هاست که در بسيارى از موارد هنگامى که گرفته شد بازنمى گردد و يا اگر بازگردد به شکل اوّل نخواهد بود.
انسان سالم قادر بر هر کار مثبتى است؛ ولى هنگامى که سلامتى از دست رفت عجز و ناتوانى جاى آن را خواهد گرفت به خصوص بيمارى هايى که در سنين بالا انسان را مبتلا مى کنند، مصداق بارز همين مطلب است.
امنيت نيز يکى ديگر از نعمت هاى بزرگ است؛ انسان در محيط امن قادر به انجام دادن هر کار خوبى است؛ امّا بسيار ديده شده که با تزلزل امنيت، سال ها ناامنى و آثارش باقى مى ماند و به زودى بازنمى گردد.
کوتاه سخن اين که تمام نعمت ها اعم از نعمت هاى فردى يا اجتماعى، و مادى يا معنوى، همواره در معرض زوال اند؛ زوالى که گاه امکان بازگشت در آن هست و گاه هرگز امکان بازگشت ندارد.
البته چيزى که باعث رميدن نعمت هاست در درجه اوّل، ناسپاسى است؛ همان چيزى که در حکمت 244، امام (عليه السلام) به آن اشاره فرمود که هر نعمتى حقى دارد، کسى که حق آن را ادا کند خداوند آن را افزون مى سازد و هر کس در اداى حق نعمت کوتاهى کند آن را در معرض زوال قرار خواهد داد.
بعضى از شارحان نهج البلاغه مسئله خارج شدن آدم و حوا (عليهما السلام) را از بهشت، يکى از مصاديق همين سخن حکمت آميز مولا (عليه السلام) دانسته اند. جد و جده ما بر اثر ترک اولى و ناسپاسى براى هميشه از بهشت خارج شدند و به دنيايى که پر از مشکلات و ناراحتى هاست گام نهادند؛ نعمتى بود که بعد از رميدن، به آن ها و فرزندانشان بازنگشت (البته حساب بهشت و آخرت حساب ديگرى است).
در روايتى از امام على بن موسى الرضا (عليه السلام) خطاب به يکى از اصحابش چنين مى خوانيم: «إِنَّ النِّعَمَ کَالإِبِلِ الْمُعْتَقَلَةِ فِي عَطَنِهَا عَلَى الْقَوْمِ مَا أَحْسَنُوا جِوَارَهَا فَإِذَا أَسَاءُوا مُعَامَلَتَهَا وَ إِنَالَتَهَا نَفَرَتْ عَنْهُمْ؛ نعمت ها همچون شترى است که مهار و بسته شده است. مادامى که صاحبانش با آن خوش رفتارى کنند در جايگاه خود مى ماند ولى هنگامى که بدرفتارى کنند (چه بسا مهار خود را پاره و) از آن ها فرار مى کند».
شيخ حرّ عاملى؛ در وسائل الشيعه در کتاب امر به معروف و نهى از منکر بابى تحت عنوان «وُجُوبُ حُسْنِ جَوارِ النِّعَمِ بِالشُّکْرِ وَ أداءِ الْحُقُوقِ» گشوده و روايات متعددى در اين زمينه آورده است.
در آيه شريفه (إِنَّ اللهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ)؛ «خداوند سرنوشت قومى را تغيير نمى دهد مگر آن که آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند» نيز اشاره اى به اين مطلب ديده مى شود.