تفسیر حکمت 247
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
الْکَرَمُ أَعْطَفُ مِنَ آلرَّحِمِ.
ترجمه
شرح و تفسیر
سخاوت، بهترين وسيله ارتباط
امام (عليه السلام) در اين کلام حکيمانه به يکى از آثار مهم کرم و سخاوت اشاره مى کند، مى فرمايد: «رابطه سخاوت از خويشاوندى بيشتر است»؛ (الْکَرَمُ أَعْطَفُ مِنَ آلرَّحِمِ).
«اعطف» به معناى مايل تر و بامحبت تر است و از ريشه «عطف» (بر وزن وقت) گرفته شده است.
در بعضى از منابع لغت، «کرم» را به معناى بخشش توأم با سهولت و بدون سخت گيرى گفته اند، از اين رو «کريم» کسى است که به راحتى به افراد نيازمند بخشش مى کند.
توجه به اين نکته نيز لازم است که در منابع لغت براى واژه «کرم» دو معنا ذکر شده است: نخست جود و بخشش و دوم شخصيت و شرافت و ممکن است که هر دو به يک معنا بازگشت کنند، زيرا يکى از نشانه هاى شخصيت و شرافت انسان، جود و بخشش است؛ ولى در هر حال معناى اين کلمه در گفتار حکيمانه مورد بحث همان جود و بخشش است.
دانشمندان و شارحان نهج البلاغه براى اين کلام دو تفسير کرده اند: نخست اين که تأثيرى که کرم دارد بيش از تأثير خويشاوندى است، زيرا کرم جزء طبيعت شخص کريم است، از اين رو بدون هيچ گونه تکلفى آن را اعمال مى کند؛ ولى خويشاوندى گاه در حدى نيست که انسان را وادار به سخاوت و بخشش کند، و گاه ممکن است براثر ترس از سرزنش مردم يا ساير خويشاوندان باشد که چرا فلان کس به برادر نيازمندش توجهى ندارد؟ بنابراين در بعضى از موارد، کرم خويشاوندان توأم با تکلف است در حالى که کرم کريمان چنين نيست.
تفسير ديگر اين که کرم و سخاوت سبب عطف توجه مردم به شخص کريم مى شود و چه بسا او را حتى بيش از برادر يا پدر و مادر خود دوست بدارند و به تعبير ديگر، آن رابطه عاطفى که از کرم سرچشمه مى گيرد گاه قوى تر از روابط عاطفى اى است که از خويشاوندى ناشى مى شود.
ممکن است هر دو معنا در کلام امام (عليه السلام) جمع باشد، هر چند معناى اوّل مناسب تر به نظر مى رسد.
در هر صورت پيام اين کلام حکيمانه اين است که کريمان را در کار خود تشويق مى کند؛ از يک سو آن ها را برتر از خويشاوندان مى شمارد و از سويى ديگر رابطه عاطفى آن ها را با مردم بيش از رابطه خويشاوندان با يکديگر توصيف مى کند و اين ها همه از آثار کرم است.
درباره اهميت کرم و مقام کريمان روايات زيادى از معصومان (عليهم السلام) نقل شده است. درباره اهميت کرم همين بس که يکى از صفات بارز خدا کريم بودن است و پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) کرم خويش را از همه برتر مى شمرْد و مى فرمود: «أنَا أکْرَمُ الاْوَّلينَ وَ الاْخِرينَ وَ لا فَخْرَ؛ من کريم ترين اولين و آخرين هستم و افتخار هم نمى کنم (زيرا آن را وظيفه خود مى دانم)».
در حديث ديگرى از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم که فرمود: «إِنَّ السَّخَاءَ شَجَرَةٌ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّةِ لَهَا أَغْصَانٌ مُتَدَلِّيَةٌ فِي الدُّنْيَا فَمَنْ کَانَ سَخِيّاً تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا فَسَاقَهُ ذلِکَ الْغُصْنُ إِلَى الْجَنَّة؛ سخاوت، درختى از درختان بهشت است که شاخه هاى آن در دنيا آويزان شده، هر کس سخاوتمند باشد به يکى از اين شاخه ها مى چسبد و آن شاخه او را به بهشت مى رساند».
در بعضى از احاديث ميان سخاوت و کرامت تفاوت گذاشته شده و کريم بالاتر از سخى شمرده شده است همان گونه که پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى فرمايد (عليهم السلام) «الرِّجَالُ أَرْبَعَةٌ: سَخِيٌّ وَ کَرِيمٌ وَ بَخِيلٌ وَ لَئِيمٌ فَالسَّخِيُّ الَّذِي يَأْکُلُ وَ يُعْطِي وَ الْکَرِيمُ الَّذِي لا يَأْکُلُ وَ يُعْطِي وَ الْبَخِيلُ الَّذِي يَأْکُلُ وَ لا يُعْطِي وَ اللَّئِيمُ الَّذِي لا يَأْکُلُ وَ لا يُعْطِي؛ انسان ها چهارگونه اند: سخاوتمند و کريم و بخيل و لئيم. سخاوتمند کسى است که هم خودش مى خورد و هم به ديگران مى بخشد و کريم کسى است که خودش نمى خورد (و ايثار مى کند) و به ديگران عطا مى نمايد و بخيل کسى است که خودش مى خورد اما چيزى به ديگرى نمى دهد و لئيم آن کس است که نه خود مى خورد و نه به ديگرى مى بخشد».
اميرمؤمنان (عليه السلام) نيز مى فرمايد: «الْکَريمُ مَنْ بَدَأَ بِإِحْسانِهِ؛ کريم کسى است که بى آن که از او طلب کنند احسان مى کند».
در تعبير ديگرى از همان حضرت (عليه السلام) آمده است: «الْکريمُ مَنْ سَبَقَ نَوالُهُ سُؤالَه؛ کريم کسى است که بخشش او بر سؤال و تقاضا پيشى مى گيرد».
امام (عليه السلام) در اين کلام حکيمانه به يکى از آثار مهم کرم و سخاوت اشاره مى کند، مى فرمايد: «رابطه سخاوت از خويشاوندى بيشتر است»؛ (الْکَرَمُ أَعْطَفُ مِنَ آلرَّحِمِ).
«اعطف» به معناى مايل تر و بامحبت تر است و از ريشه «عطف» (بر وزن وقت) گرفته شده است.
در بعضى از منابع لغت، «کرم» را به معناى بخشش توأم با سهولت و بدون سخت گيرى گفته اند، از اين رو «کريم» کسى است که به راحتى به افراد نيازمند بخشش مى کند.
توجه به اين نکته نيز لازم است که در منابع لغت براى واژه «کرم» دو معنا ذکر شده است: نخست جود و بخشش و دوم شخصيت و شرافت و ممکن است که هر دو به يک معنا بازگشت کنند، زيرا يکى از نشانه هاى شخصيت و شرافت انسان، جود و بخشش است؛ ولى در هر حال معناى اين کلمه در گفتار حکيمانه مورد بحث همان جود و بخشش است.
دانشمندان و شارحان نهج البلاغه براى اين کلام دو تفسير کرده اند: نخست اين که تأثيرى که کرم دارد بيش از تأثير خويشاوندى است، زيرا کرم جزء طبيعت شخص کريم است، از اين رو بدون هيچ گونه تکلفى آن را اعمال مى کند؛ ولى خويشاوندى گاه در حدى نيست که انسان را وادار به سخاوت و بخشش کند، و گاه ممکن است براثر ترس از سرزنش مردم يا ساير خويشاوندان باشد که چرا فلان کس به برادر نيازمندش توجهى ندارد؟ بنابراين در بعضى از موارد، کرم خويشاوندان توأم با تکلف است در حالى که کرم کريمان چنين نيست.
تفسير ديگر اين که کرم و سخاوت سبب عطف توجه مردم به شخص کريم مى شود و چه بسا او را حتى بيش از برادر يا پدر و مادر خود دوست بدارند و به تعبير ديگر، آن رابطه عاطفى که از کرم سرچشمه مى گيرد گاه قوى تر از روابط عاطفى اى است که از خويشاوندى ناشى مى شود.
ممکن است هر دو معنا در کلام امام (عليه السلام) جمع باشد، هر چند معناى اوّل مناسب تر به نظر مى رسد.
در هر صورت پيام اين کلام حکيمانه اين است که کريمان را در کار خود تشويق مى کند؛ از يک سو آن ها را برتر از خويشاوندان مى شمارد و از سويى ديگر رابطه عاطفى آن ها را با مردم بيش از رابطه خويشاوندان با يکديگر توصيف مى کند و اين ها همه از آثار کرم است.
درباره اهميت کرم و مقام کريمان روايات زيادى از معصومان (عليهم السلام) نقل شده است. درباره اهميت کرم همين بس که يکى از صفات بارز خدا کريم بودن است و پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) کرم خويش را از همه برتر مى شمرْد و مى فرمود: «أنَا أکْرَمُ الاْوَّلينَ وَ الاْخِرينَ وَ لا فَخْرَ؛ من کريم ترين اولين و آخرين هستم و افتخار هم نمى کنم (زيرا آن را وظيفه خود مى دانم)».
در حديث ديگرى از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم که فرمود: «إِنَّ السَّخَاءَ شَجَرَةٌ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّةِ لَهَا أَغْصَانٌ مُتَدَلِّيَةٌ فِي الدُّنْيَا فَمَنْ کَانَ سَخِيّاً تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا فَسَاقَهُ ذلِکَ الْغُصْنُ إِلَى الْجَنَّة؛ سخاوت، درختى از درختان بهشت است که شاخه هاى آن در دنيا آويزان شده، هر کس سخاوتمند باشد به يکى از اين شاخه ها مى چسبد و آن شاخه او را به بهشت مى رساند».
در بعضى از احاديث ميان سخاوت و کرامت تفاوت گذاشته شده و کريم بالاتر از سخى شمرده شده است همان گونه که پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى فرمايد (عليهم السلام) «الرِّجَالُ أَرْبَعَةٌ: سَخِيٌّ وَ کَرِيمٌ وَ بَخِيلٌ وَ لَئِيمٌ فَالسَّخِيُّ الَّذِي يَأْکُلُ وَ يُعْطِي وَ الْکَرِيمُ الَّذِي لا يَأْکُلُ وَ يُعْطِي وَ الْبَخِيلُ الَّذِي يَأْکُلُ وَ لا يُعْطِي وَ اللَّئِيمُ الَّذِي لا يَأْکُلُ وَ لا يُعْطِي؛ انسان ها چهارگونه اند: سخاوتمند و کريم و بخيل و لئيم. سخاوتمند کسى است که هم خودش مى خورد و هم به ديگران مى بخشد و کريم کسى است که خودش نمى خورد (و ايثار مى کند) و به ديگران عطا مى نمايد و بخيل کسى است که خودش مى خورد اما چيزى به ديگرى نمى دهد و لئيم آن کس است که نه خود مى خورد و نه به ديگرى مى بخشد».
اميرمؤمنان (عليه السلام) نيز مى فرمايد: «الْکَريمُ مَنْ بَدَأَ بِإِحْسانِهِ؛ کريم کسى است که بى آن که از او طلب کنند احسان مى کند».
در تعبير ديگرى از همان حضرت (عليه السلام) آمده است: «الْکريمُ مَنْ سَبَقَ نَوالُهُ سُؤالَه؛ کريم کسى است که بخشش او بر سؤال و تقاضا پيشى مى گيرد».