تفسیر حکمت 255

وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
الحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ آلْجُنُونِ، لأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ، فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْکَمٌ.

ترجمه
امام (عليه السلام) فرمود:
طغيان غضب، نوعى جنون و ديوانگى است، چرا که صاحبش بعدآ پشيمان مى شود و اگر پشيمان نشود دليل بر آن است که جنونش مستحکم است.
شرح و تفسیر
غضب و جنون!
امام (عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه در نکوهش شدّت غضب مى فرمايد: «طغيان غضب نوعى جنون و ديوانگى است، چرا که صاحبش بعدآ پشيمان مى شود و اگر پشيمان نشود دليل بر آن است که جنونش مستحکم است»؛ (الحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ آلْجُنُونِ، لأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ، فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْکَمٌ).
همه مى دانيم که انسان وقتى به شدت غضبناک مى شود نيروى عقل او تحت الشعاع آن قرار گرفته، از کار بازمى ايستد و در آن حالت که صورت برافروخته، رگ هاى گردن پر از خون شده و تمام اعصاب و عضلات تحريک گشته است، دست به کارهايى مى زند که خارج از عرف عقلا و بيرون از دايره شرع و کاملا زيان آور است.
به همين دليل معمولا پس از اين حرکت نادم و پشيمان مى گردد، ندامتى که گاهى روزها و ماه ها و سال ها ادامه مى يابد، حتى گاهى دست به کارهايى مى زند که بعدآ جبران ناپذير است و تمام عمر را در اندوه و ندامت آن به سر مى برد.
ولى افراد کمى هستند که از کارهاى جنون آميز خود در حال شدت و طغيان و غضب پشيمان نمى شوند و همچنان اصرار دارند که کار خوبى انجام داده اند!اين ها همان کسانى هستند که امام (عليه السلام) جنون آن ها را مستحکم و پايدار شمرده است. در آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى درباره کظم غيظ (فروخوردن خشم) و نکوهش غضب تعبيرات بسيار پرمعنايى آمده است. در سوره شورى يکى از نشانه هاى افراد باايمان را اين مى شمرد که چون از دست کسى عصبانى مى شوند او را مى بخشند و خشم خود را فرو مى خورند: (وَ إِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ).
در آيه 134 سوره آل عمران در نشانه هاى مؤمنان و نيکوکاران مى فرمايد: «آن ها کسانى هستند که در زمان شادکامى و ناراحتى در راه خدا انفاق مى کنند و خشم خود را فرو مى برند و از خطاى مردم درمى گذرند»؛ (الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ).
خطرات غضب به قدرى است که در حديثى از حضرت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: مردى خدمت آن حضرت آمد، عرض کرد: «يَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِي عِظَةً أَتَّعِظُ بِهَا؛ اندرزى به من بده تا از آن پند گيرم»، فرمود: «انْطَلِقْ وَ لا تَغْضَبْ؛ برو و هرگز غضب مکن». آن مرد بار ديگر همان تقاضا را از پيامبر (صلي الله عليه و آله) کرد و حضرت همان جمله را تکرار فرمود و همچنين در مرتبه سوم.
در حديث ديگرى از همان حضرت (عليه السلام) آمده است که شخصى خدمتش رسيد و چنين تقاضايى کرد، پيامبر (صلي الله عليه و آله) به او فرمود: «برو و هرگز غضب مکن». آن مرد عرض کرد: همين يک دستور مرا کافى است. سپس به سراغ خانواده اش آمد و مشاهده کرد که در ميان قبيله او جنگى درگرفته، در برابر هم صف کشيده اند و اسلحه برداشته اند، هنگامى که اين منظره را ديد او هم اسلحه برداشت و در کنار آن ها ايستاد ناگهان به ياد کلام پيامبر (صلي الله عليه و آله) افتاد، سلاح را بر زمين افکند و به سوى جمعيت دشمنانش آمد و گفت: اى جمعيت! اگر بر شما جراحت يا ضربى وارد گشته و يا کسى از شما کشته شده من از مال خودم ادا مى کنم. آن ها در پاسخ گفتند: اگر چيزى بوده به شما بخشيديم، ما به اين کار سزاوارتريم. و همين امر سبب شد که هر دو گروه با هم سازش کردند و آتش غضب فرونشست.
در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «الْغَضَبُ مِفْتَاحُ کُلِّ شَرٍّ؛ غضب، کليد تمام بدى هاست».
در حديث ديگرى امام صادق (عليه السلام) جمله اى از پدرش امام باقر (عليه السلام) نقل مى کند که گويى شرح حديث فوق است مى فرمايد: «أَيُّ شَيْءٍ أَشَدُّ مِنَ الْغَضَبِ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَغْضَبُ فَيَقْتُلُ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ وَ يَقْذِفُ الْمُحْصَنَةَ؛ چه چيزى بدتر از غضب است؟ هنگامى که انسان غضبناک مى شود دست به کشتن بى گناهان مى زند ونسبت ناروا به زنان پاک دامن مى دهد».
بسيارى از نزاع هاى خونين به سبب همين طغيان غضب است، بسيارى از طلاق ها و جدايى همسران از يکديگر و تشکيل پرونده هاى جنايى مختلف به سبب همين حالت خطرناک است و به همين دليل امام (عليه السلام) نام جنون بر آن گذاشته است.
آثار سوء غضب بيش از اين هاست، زيرا هنگامى که کنترل عقل از اعضا و جوارح انسان برداشته شود هر چه بر زبانش آمد مى گويد و هر کار زشتى به نظرش رسيد انجام مى دهد، هر حقى را باطل و هر باطلى را حق مى کند.