تفسیر حکمت 260

وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالإِحْسَانِ إِلَيْهِ، وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ، وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ آلْقَوْلِ فِيهِ. وَ مَا آبْتَلَى آللّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الإِمْلاَءِ لَهُ.

ترجمه
امام (عليه السلام) فرمود:
چه بسيارند کسانى که به وسيله احسان الهى به آن ها غافلگير مى شوند و به سبب پرده پوشى خدا درباره آن ها مغرور مى گردند و براثر تعريف و تمجيد از آنان فريب مى خورند و خداوند هيچ کس را با چيزى مانند مهلت دادن (و ادامه نعمت ها و ترک عقوبت) نيازموده است.
سيّد رضى مى گويد: «اين سخن سابقآ (در حکمت 116) گذشت جز اين که در اين جا اضافه خوب و مفيدى دارد»؛ (قالَ الرَّضِيُّ: وَ قَدْ مَضى هذَا الْکَلامُ فِيما تَقَدَّمَ، إِلاَّ أنَّ فِيهِ هاهُنا زِيادَةٌ جَيِّدَةٌ مُفيدَةٌ).
شرح و تفسیر
از اين امور غافل نشويد
همان گونه که اشاره شد مرحوم سيّد رضى در ذيل اين گفتار حکيمانه مى گويد: «اين سخن سابقاً (در حکمت 116) گذشت جز اين که در اين جا اضافه خوب و مفيدى دارد»؛ (قالَ الرَّضِيُّ: وَ قَدْ مَضى هذَا الْکَلامُ فِيما تَقَدَّمَ، إِلاَّ أنَّ فِيهِ هاهُنا زِيادَةٌ جَيِّدَةٌ مُفيدَةٌ).
اين در حالى است که هنگام مقايسه اين حکمت با آنچه گذشت، کمترين تفاوتى در ميان آن ها ديده نمى شود جز کلمه «سبحانه» که بعد از نام مقدس «الله» در اين جا آمده است و به يقين منظور مرحوم سيّد رضى اين نبوده است، از اين رو خطيب؛ در مصادر ذيل اين حکمت مى گويد: شايد اين جمله اضافاتى داشته که کاتب آن را فراموش کرده و از قلم انداخته است.
به هر حال امام (عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه و بسيار پرمعنا به چهار نکته اشاره کرده، مى فرمايد: «چه بسيارند کسانى که به وسيله احسان الهى به آن ها غافلگير مى شوند و به سبب پرده پوشى خدا درباره آن ها مغرور مى گردند و براثر تعريف و تمجيد از آنان فريب مى خورند و خداوند هيچ کس را با چيزى مانند مهلت دادن (و ادامه نعمت ها و ترک عقوبت) آزمايش نکرده است»؛ (کَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالإِحْسَانِ إِلَيْهِ، وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ، وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ آلْقَوْلِ فِيهِ. وَ مَا آبْتَلَى آللّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الإِمْلاَءِ لَهُ). ما هر يک از اين چهار جمله را در ذيل حکمت 116 شرح داديم. آنچه لازم است در اين جا اضافه شود اين است که اين چهار نعمتى که امام (عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه به آن ها اشاره کرده (احسان پروردگار، پوشاندن خطاها، ذکر خير بر زبان انسان ها و مهلت دادن) قدر مشترکى دارد و آن اين است که همه اين ها در لباس نعمت است؛ اما در بسيارى از افراد سبب غفلت مى شود.
جمله اوّل اشاره به افراد طغيانگر و فاسد و مفسدى است که خداوند به آن ها نيکى فراوان مى کند و ناگهان همه را از آن ها مى گيرد تا مجازاتشان دردناک تر باشد.
جمله دوم اشاره به کسانى است که خدا بر اعمال زشت آن ها پرده مى افکند اما آن ها به جاى استفاده از اين ستر الهى، مغرور مى شوند و به کارهاى خلاف خود همچنان ادامه مى دهند و ناگهان خداوند پرده را برمى افکند و آن ها را رسوا مى سازد.
جمله سوم درباره کسانى است که ذکر خير آن ها بر زبان همه مردم جارى مى شود و آن ها براثر آن غافل مى گردند و اين غفلت سبب انحراف آنان مى شود، ناگهان خداوند وضع آن ها را آشکار مى سازد و ذکر خير تبديل به ذکر شر مى شود.
و جمله چهارم اشاره به کسانى است که کارهاى خلاف انجام مى دهند؛ ولى خداوند همچنان به آن ها مهلت مى دهد؛ اما اين مهلت الهى نه تنها سبب بيدارى شان نمى گردد بلکه بر غفلت آن ها مى افزايد و ناگهان خداوند مهلت را از آنان مى گيرد و چنان مبتلايشان مى سازد که رسواى خاص و عام شوند. .