تفسیر حکمت 277

وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
لاَ وَ آلَّذِي أَمْسَيْنَا مِنْهُ فِي غُبْرِ لَيْلَةٍ دَهْمَاءَ، تَكْشِرُ عَنْ يَوْمٍ أَغَرَّ، مَا كَانَ كَذَا وَ كَذَا.

ترجمه
امام (عليه السلام) فرمود:
نه، سوگند به کسى که ما را در بقاياى شب تاريک نگه داشت؛ شبى که لبخند سپيده دمش از روزى روشن پرده برداشت، که چنين و چنان نبوده است. (هدف از ذکر اين عبارت تنها بيان سوگند زيبا و جالب امام (عليه السلام) است).
شرح و تفسیر
سوگندى بسيار زيبا
هدف جناب سيّد رضى(رحمه الله) از ذکر اين سوگند، نشان دادن فصاحت و زيبايى کلام امام (عليه السلام) حتى در سوگندهاست. اما اين که اين سوگند براى چه جارى شده است؟ يا مرحوم سيّد رضى به آن دست نيافته و يا اگر دست يافته ذکر آن را لازم نمى دانسته است.
به هر حال امام (عليه السلام) مى فرمايد: «نه، سوگند به آن کس که ما را در بقاياى شب تاريک نگه داشت؛ شبى که لبخند سپيده دمش از روز روشن پرده برداشت، که چنين و چنان نبوده است»؛ (لاَ وَ آلَّذِي أَمْسَيْنَا مِنْهُ فِي غُبْرِ لَيْلَةٍ دَهْمَاءَ، تَکْشِرُ عَنْ يَوْمٍ أَغَرَّ، مَا کَانَ کَذَا وَ کَذَا).
امام (عليه السلام) در اين تشبيه جالب، نخست اشاره به تاريکى شب هاى ظلمانى مى کند («غُبْر» به معناى باقى مانده و «دَهْماء» به معناى سياه و تاريک است) که به دنبال آن، روز روشنى است. گويى همانند انسانى است که به هنگام لبخند، لب هاى او کنار مى رود و دندان هاى زيبايش آشکار مى شود. «تَکْشِرُ» از ريشه «کَشْر» (بر وزن نشر) به معناى کنار رفتن لب ها براى خنديدن و «أغَرّ» به معناى روشن و سفيد است.
مى توان به قرينه قسمى که امام (عليه السلام) ياد کرده حدس زد که قسم، اشاره به ظهور اسلام و محو آثار شرک و کفر و بت پرستى و انتقال مردم از دوران تاريک جاهليت به دوران نورانى اسلام بوده و جمله «ما کانَ کَذا و کَذا» درواقع اشاره به نفى بعضى از بدعت هايى بوده که در اسلام گذاشته شد و در زمان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) وجود نداشت.
مرحوم مغنيه در شرح نهج البلاغه خود مى گويد: جمله «ما کان کَذا وَ کَذا» ممکن است اشاره به مطلب باطلى بوده که امام (عليه السلام) آن را از کسى شنيده و در مقام انکار آن برآمده است؛ ولى آنچه ما ذکر کرديم مناسب تر به نظر مى رسد.
درباره اين که «لا» در آغاز اين قسم و مشابه آن در کلام عرب زائده است يا نافيه؟ در ميان مفسران و دانشمندان، گفت وگوست؛ جمعى آن را زائده نمى دانند؛ مانند آنچه در قرآن مجيد در آيه 65 سوره نساء آمده است که مى فرمايد : (فَلاَوَرَبِّکَ لاَ يُؤْمِنُونَ...). و معتقدند: مطلبى که قبلاً ذکر شده، آن را نفى مى کند سپس به مطلب ديگر مى پردازد؛ ولى جمعى ديگر عقيده دارند که «لا» زائده است و براى تأکيد نفيى است که بعدآ مى آيد (و مى دانيم که بسيارى از کلمات زائده براى تأکيد است).
در تفسير فخر رازى نيز درباره آيه شريفه مذکور دو قول نقل شده است: يکى «لا»ى زائده و براى تأکيد، و ديگرى «لا»ى مفيده و براى نفى مطلبى بوده که پيش از اين آمده است؛ ولى در تفسير جوامع الجامع، «لا» زائده گرفته شده است. .