تفسیر نامه 2
وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إليْهِمْ، بَعْدَ فَتْحِ الْبَصْرَةِ
وَجَزَاکُمُ اللّهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّکُمْ أَحْسَنَ مَا يَجْزِي الْعَامِلِينَ بِطَاعَتِهِ، وَالشَّاکِرِينَ لِنِعْمَتِهِ، فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَأَطَعْتُمْ، وَدُعِيتُمْ فَأَجَبْتُمْ.
ترجمه
از نامه هاى امام (عليه السلام) است
که بعد از فتح بصره براى اهل کوفه نوشت
خداوند به شما اهل اين شهر (کوفه) ازسوى اهل بيت پيامبرتان پاداش دهد، بهترين پاداشى که به فرمان بران خود و سپاسگزاران نعمتهايش عطا مى کند، زيرا شما فرمان مرا شنيديد و اطاعت کرديد، دعوت شديد و اجابت نموديد.
که بعد از فتح بصره براى اهل کوفه نوشت
خداوند به شما اهل اين شهر (کوفه) ازسوى اهل بيت پيامبرتان پاداش دهد، بهترين پاداشى که به فرمان بران خود و سپاسگزاران نعمتهايش عطا مى کند، زيرا شما فرمان مرا شنيديد و اطاعت کرديد، دعوت شديد و اجابت نموديد.
شرح و تفسیر
نامه در يک نگاه
همان گونه که در بحث سند نامه آمده، اين نامه بخش کوتاهى از نامه مفصل ترى است که امام (عليه السلام) بعد از پايان جنگ جمل براى مردم کوفه نوشت ومحتواى آن قدردانى از زحمات آنان براى اسلام و اهل بيت پيغمبراکرم (صلي الله عليه و آله) است؛ زيرا دعوت امام (عليه السلام) را پذيرفته بودند و در جنگ با شورشيان و طغيانگران جمل استقامت به خرج داده بودند.
* * * رضايت امام (عليه السلام) از مردم کوفه
امام (عليه السلام) در اين نامه خطاب به اهل کوفه براى آن ها دعا مى کند و از خدمات وزحمات آن ها سپاسگزارى مى فرمايد و آن ها را به چند وصف مهم توصيف مى کند، مى فرمايد: «خداوند به شما اهل اين شهر (کوفه) ازسوى اهل بيت پيامبرتان پاداش دهد؛ بهترين پاداشى که به فرمان بران خود و سپاسگزاران نعمتهايش عطا مى کند، زيرا شما فرمان مرا شنيديد و اطاعت کرديد، دعوت شديد و اجابت نموديد»؛ (وَجَزَاکُمُ اللهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّکُمْ أَحْسَنَ مَا يَجْزِي الْعَامِلِينَ بِطَاعَتِهِ، وَالشَّاکِرِينَ لِنِعْمَتِهِ، فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَأَطَعْتُمْ، وَدُعِيتُمْ فَأَجَبْتُمْ).
روشن است که مخاطب اين نامه اهل کوفه هستند همان طور که مرحوم سيّد رضى در عنوان خطبه نگاشته و شواهد نيز نشان مى دهد، زيرا اهل بصره غالبآ به لشکر طلحه و زبير پيوستند و در خطبه هاى ديگر نهج البلاغه نکوهش شده اند و اين اهل کوفه بودند که دعوت امام (عليه السلام) را اجابت کردند و سر بر فرمانش نهادند وشايسته تشکر بودند.
علاوه بر اين، در بحث نکته ها مجموع نامه را از بعضى منابع ديگر نقل خواهيم کرد که به روشنى نشان مى دهد مخاطبان آن، اهل کوفه بودند.
تعبير «عَنْ أهْلِ بَيْتِ نَبِيِّکُمْ» اشاره به اين است که قيام شما مردم نه تنها حمايت از اسلام و قرآن بود، بلکه حمايت از اهل بيت نيز محسوب مى شد و اين ثواب مضاعفى براى شما مى آورد.
امام (عليه السلام) در اين نامه اوصاف پنج گانه اى براى مردم کوفه بيان کرده که شايستگى آن ها را براى اين دعا نشان مى دهد: نخست عمل به طاعت الهى، دوم اداى شکر نعمتهاى او، سوم گوش فرادادن به فرمان خداوند، چهارم اطاعت فرمان امام (عليه السلام) و پنجم اجابت دعوت او، که درواقع تعبيرات مختلفى از يک حقيقت است. نکته
متن کامل نامه امام (عليه السلام) به اهل کوفه
مرحوم سيّد رضى مطابق روش گزينشى خود، بخش بسيار کوتاهى از نامه امام (عليه السلام) را آورده است در حالى که اين نامه بسيار پرمحتواست و سزاوار بود همه آن در اين جا ذکر مى شد، زيرا در مجموع نامه، هم فنون بلاغت رعايت شده وهم نکته هاى سرنوشت سازى براى مسلمانان وجود دارد.
مرحوم مجلسى در بحارالانوار متن نامه را از کتاب الکافئة فى ابطال توبة الخاطئة (نوشته شيخ مفيد) از ابومخنف چنين نقل مى کند: امام (عليه السلام) نامه اى نوشت و با عمربن سلمه براى مردم کوفه فرستاد، هنگامى که گروهى از مردم کوفه باخبر شدند، صدا را به تکبير بلند کردند، صدا در کوفه پيچيد و همه آگاه شدند وبه سوى مسجد روان گشتند و منادى نيز مردم را به اجتماع در مسجد دعوت کرد. همه مردم کوفه که مشتاق شنيدن نامه امام (عليه السلام) بودند در مسجد جمع شدند وعمربن سلمه نامه را به اين شرح قرائت کرد :
«بسم الله الرحمن الرحيم، ازسوى بنده خدا اميرمؤمنان به قرظة بن کعب (فرماندار کوفه) و کسانى از مسلمانان که نزد او هستند. درود خدا بر شما، من خداوند يکتا را سپاس مى گويم.
اما بعد، ما گروه پيمان شکنان بيعت و جداشوندگان از جماعت و شورشيان از امّت را ملاقات کرديم، با منطق و استدلال با آن ها سخن گفتيم، ولى نتيجه اى نگرفتيم و سرانجام خداوند ما را بر آن ها پيروز کرد. طلحه و زبير کشته شدند واين در حالى بود که قبلاً با آن ها اتمام حجت کردم و آن ها را نصيحت نمودم واندرز دادم و جمعى از صالحان امّت را گواه گرفتم. آن ها از راهنمايان اطاعت نکردند و ناصحان را اجابت ننمودند. گروهى از شورشيان به عايشه پناه بردند ودر اطراف او از اهل بصره گروه زيادى کشته شدند. خداوند بر صورت بقيه کوبيد و فرار کردند، و همان گونه که ناقه صالح از کوه درآمد و سرانجام مايه عذاب قوم ثمود شد، شتر عايشه نيز براى اهل اين شهر (بصره) بدبختى فراوان به بار آورد. علاوه بر اين که گناه بزرگى در معصيت پروردگار و پيامبرش مرتکب شدند و مايه شکاف در صفوف مسلمين و ريختن خون هاى مؤمنان، بدون هيچ دليل و عذر و حجت آشکار گرديدند.
هنگامى که خداوند آن ها را شکست داد و فرار کردند، دستور دادم فراريان را دنبال نکنند و مجروحان را به قتل نرسانند، وارد خانه ها نشوند و پرده اى را کنار نزنند مگر با اجازه قبلى من، و همه مردم بصره را امان دادم. گروهى از مردان صالح ما شربت شهادت نوشيدند. خداوند بر حسنات آن ها بيفزايد و درجاتشان را بالا برد و ثواب صادقان و صابران به آن ها عنايت فرمايد. خداوند به شما اهل اين شهر (کوفه) ازسوى اهل بيت پيامبرتان پاداش دهد، بهترين پاداشى که به مطيعان فرمان خود و سپاسگزاران نعمتهايش عطا مى کند، زيرا شما فرمان مرا شنيديد و اطاعت کرديد، دعوت شديد و اجابت نموديد. شما برادران بسيار خوب و ياوران بر حق بوديد. درود بر شما و رحمت خدا و برکاتش».
* * *
همان گونه که در بحث سند نامه آمده، اين نامه بخش کوتاهى از نامه مفصل ترى است که امام (عليه السلام) بعد از پايان جنگ جمل براى مردم کوفه نوشت ومحتواى آن قدردانى از زحمات آنان براى اسلام و اهل بيت پيغمبراکرم (صلي الله عليه و آله) است؛ زيرا دعوت امام (عليه السلام) را پذيرفته بودند و در جنگ با شورشيان و طغيانگران جمل استقامت به خرج داده بودند.
* * * رضايت امام (عليه السلام) از مردم کوفه
امام (عليه السلام) در اين نامه خطاب به اهل کوفه براى آن ها دعا مى کند و از خدمات وزحمات آن ها سپاسگزارى مى فرمايد و آن ها را به چند وصف مهم توصيف مى کند، مى فرمايد: «خداوند به شما اهل اين شهر (کوفه) ازسوى اهل بيت پيامبرتان پاداش دهد؛ بهترين پاداشى که به فرمان بران خود و سپاسگزاران نعمتهايش عطا مى کند، زيرا شما فرمان مرا شنيديد و اطاعت کرديد، دعوت شديد و اجابت نموديد»؛ (وَجَزَاکُمُ اللهُ مِنْ أَهْلِ مِصْرٍ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّکُمْ أَحْسَنَ مَا يَجْزِي الْعَامِلِينَ بِطَاعَتِهِ، وَالشَّاکِرِينَ لِنِعْمَتِهِ، فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَأَطَعْتُمْ، وَدُعِيتُمْ فَأَجَبْتُمْ).
روشن است که مخاطب اين نامه اهل کوفه هستند همان طور که مرحوم سيّد رضى در عنوان خطبه نگاشته و شواهد نيز نشان مى دهد، زيرا اهل بصره غالبآ به لشکر طلحه و زبير پيوستند و در خطبه هاى ديگر نهج البلاغه نکوهش شده اند و اين اهل کوفه بودند که دعوت امام (عليه السلام) را اجابت کردند و سر بر فرمانش نهادند وشايسته تشکر بودند.
علاوه بر اين، در بحث نکته ها مجموع نامه را از بعضى منابع ديگر نقل خواهيم کرد که به روشنى نشان مى دهد مخاطبان آن، اهل کوفه بودند.
تعبير «عَنْ أهْلِ بَيْتِ نَبِيِّکُمْ» اشاره به اين است که قيام شما مردم نه تنها حمايت از اسلام و قرآن بود، بلکه حمايت از اهل بيت نيز محسوب مى شد و اين ثواب مضاعفى براى شما مى آورد.
امام (عليه السلام) در اين نامه اوصاف پنج گانه اى براى مردم کوفه بيان کرده که شايستگى آن ها را براى اين دعا نشان مى دهد: نخست عمل به طاعت الهى، دوم اداى شکر نعمتهاى او، سوم گوش فرادادن به فرمان خداوند، چهارم اطاعت فرمان امام (عليه السلام) و پنجم اجابت دعوت او، که درواقع تعبيرات مختلفى از يک حقيقت است. نکته
متن کامل نامه امام (عليه السلام) به اهل کوفه
مرحوم سيّد رضى مطابق روش گزينشى خود، بخش بسيار کوتاهى از نامه امام (عليه السلام) را آورده است در حالى که اين نامه بسيار پرمحتواست و سزاوار بود همه آن در اين جا ذکر مى شد، زيرا در مجموع نامه، هم فنون بلاغت رعايت شده وهم نکته هاى سرنوشت سازى براى مسلمانان وجود دارد.
مرحوم مجلسى در بحارالانوار متن نامه را از کتاب الکافئة فى ابطال توبة الخاطئة (نوشته شيخ مفيد) از ابومخنف چنين نقل مى کند: امام (عليه السلام) نامه اى نوشت و با عمربن سلمه براى مردم کوفه فرستاد، هنگامى که گروهى از مردم کوفه باخبر شدند، صدا را به تکبير بلند کردند، صدا در کوفه پيچيد و همه آگاه شدند وبه سوى مسجد روان گشتند و منادى نيز مردم را به اجتماع در مسجد دعوت کرد. همه مردم کوفه که مشتاق شنيدن نامه امام (عليه السلام) بودند در مسجد جمع شدند وعمربن سلمه نامه را به اين شرح قرائت کرد :
«بسم الله الرحمن الرحيم، ازسوى بنده خدا اميرمؤمنان به قرظة بن کعب (فرماندار کوفه) و کسانى از مسلمانان که نزد او هستند. درود خدا بر شما، من خداوند يکتا را سپاس مى گويم.
اما بعد، ما گروه پيمان شکنان بيعت و جداشوندگان از جماعت و شورشيان از امّت را ملاقات کرديم، با منطق و استدلال با آن ها سخن گفتيم، ولى نتيجه اى نگرفتيم و سرانجام خداوند ما را بر آن ها پيروز کرد. طلحه و زبير کشته شدند واين در حالى بود که قبلاً با آن ها اتمام حجت کردم و آن ها را نصيحت نمودم واندرز دادم و جمعى از صالحان امّت را گواه گرفتم. آن ها از راهنمايان اطاعت نکردند و ناصحان را اجابت ننمودند. گروهى از شورشيان به عايشه پناه بردند ودر اطراف او از اهل بصره گروه زيادى کشته شدند. خداوند بر صورت بقيه کوبيد و فرار کردند، و همان گونه که ناقه صالح از کوه درآمد و سرانجام مايه عذاب قوم ثمود شد، شتر عايشه نيز براى اهل اين شهر (بصره) بدبختى فراوان به بار آورد. علاوه بر اين که گناه بزرگى در معصيت پروردگار و پيامبرش مرتکب شدند و مايه شکاف در صفوف مسلمين و ريختن خون هاى مؤمنان، بدون هيچ دليل و عذر و حجت آشکار گرديدند.
هنگامى که خداوند آن ها را شکست داد و فرار کردند، دستور دادم فراريان را دنبال نکنند و مجروحان را به قتل نرسانند، وارد خانه ها نشوند و پرده اى را کنار نزنند مگر با اجازه قبلى من، و همه مردم بصره را امان دادم. گروهى از مردان صالح ما شربت شهادت نوشيدند. خداوند بر حسنات آن ها بيفزايد و درجاتشان را بالا برد و ثواب صادقان و صابران به آن ها عنايت فرمايد. خداوند به شما اهل اين شهر (کوفه) ازسوى اهل بيت پيامبرتان پاداش دهد، بهترين پاداشى که به مطيعان فرمان خود و سپاسگزاران نعمتهايش عطا مى کند، زيرا شما فرمان مرا شنيديد و اطاعت کرديد، دعوت شديد و اجابت نموديد. شما برادران بسيار خوب و ياوران بر حق بوديد. درود بر شما و رحمت خدا و برکاتش».
* * *