تفسیر حکمت 22
وَ قَالَ عَلَيهِ السِّلَامُ
لَنَا حَقٌّ، فَإِنْ أُعْطِينَاهُ، وَ إِلاَّ رَکِبْنَا أَعْجَازَ الأِبِلِ، وَ إِنْ طَالَ السُّرَى.
ترجمه
امام (عليه السلام) فرمود:
ما را حقى است که اگر به ما داده شود (آزاديم) و الّا (همچون اسيران و بردگانى خواهيم بود که) در عقب شتر سوار خواهيم شد، هر چند حرکت آن شتر زمانى طولانى در تاريکى بگذرد.
سيد رضى در ادامه اين سخن مى گويد: «اين کلام از سخنان لطيف و فصيح امام است و معناى آن اين است که اگر حق ما به ما داده نشود همچون افراد خوار و بى مقدار خواهيم بود و اين بدان سبب است که کسى که پشت سر ديگرى سوار بر مرکب مى شود در قسمت عقب مرکب خواهد بود، همچون برده و اسير و مانند آن ها»؛ (قالَ الرَّضىُ وَ هذا مِنْ لَطيفِ الْکَلامِ وَ فَصيحِهِ وَ مَعْناهُ أنّا إنْ لَمْ نُعْطَ حَقَّنا کُنّا أذِلّاءُ وَ ذلِکَ أنَّ الرَّديفَ يَرْکَبُ عَجُزَ الْبَعيرِ کَالْعَبْدِ وَ الاْسيرِ وَمَنْ يَجْرى مَجْراهُما).
ما را حقى است که اگر به ما داده شود (آزاديم) و الّا (همچون اسيران و بردگانى خواهيم بود که) در عقب شتر سوار خواهيم شد، هر چند حرکت آن شتر زمانى طولانى در تاريکى بگذرد.
سيد رضى در ادامه اين سخن مى گويد: «اين کلام از سخنان لطيف و فصيح امام است و معناى آن اين است که اگر حق ما به ما داده نشود همچون افراد خوار و بى مقدار خواهيم بود و اين بدان سبب است که کسى که پشت سر ديگرى سوار بر مرکب مى شود در قسمت عقب مرکب خواهد بود، همچون برده و اسير و مانند آن ها»؛ (قالَ الرَّضىُ وَ هذا مِنْ لَطيفِ الْکَلامِ وَ فَصيحِهِ وَ مَعْناهُ أنّا إنْ لَمْ نُعْطَ حَقَّنا کُنّا أذِلّاءُ وَ ذلِکَ أنَّ الرَّديفَ يَرْکَبُ عَجُزَ الْبَعيرِ کَالْعَبْدِ وَ الاْسيرِ وَمَنْ يَجْرى مَجْراهُما).
شرح و تفسیر
اگر حق ما را بگيرند...
اين جمله حکمت آميز خواه مقارن ايام سقيفه گفته شده باشد يا در شوراى شش نفره عمر براى انتخاب خليفه پس از او، اشاره به مسئله خلافت مى کند که حق مسلّم اهل بيت (عليهم السلام) و اميرمؤمنان على (عليه السلام) بود، حضرت مى فرمايد: «ما را حقى است که اگر به ما داده شود (آزاديم) و گرنه (همچون اسيران و بردگانى خواهيم بود که) در عقب شتر سوار خواهيم شد، هر چند حرکت آن شتر، زمانى طولانى در تاريکى بگذرد»؛ (وَ قَالَ (عليه السلام): لَنَا حَقٌّ، فَإِنْ أُعْطِينَاهُ، وَ إِلاَّ رَکِبْنَا أَعْجَازَ الإِبِلِ، وَ إِنْ طَالَ السُّرَى).
با توجه به اين که «اعجاز» جمع «عَجُز» به معناى پشت و «سُرى» به معناى سير شبانه است مفسران درباره اين که منظور از اين تشبيه چيست؟ احتمالاتى داده اند: مرحوم سيّد رضى مى گويد: «اين کلام از سخنان لطيف و فصيح امام است و معناى آن اين است که اگر حق ما به ما داده نشود همچون افراد خوار و بى مقدار خواهيم بود و اين بدان سبب است که کسى که پشت سر ديگرى سوار بر مرکب مى شود در قسمت عقب مرکب خواهد بود، همچون برده و اسير و مانند آن ها»؛ (قالَ الرَّضىُ: وَ هذا مِنْ لَطيفِ الْکَلامِ وَ فَصيحِهِ، وَ مَعْناهُ: أنّا إنْ لَمْ نُعْطَ حَقَّنا کُنّا أذِلّاءُ وَ ذلِکَ أنَّ الرَّديفَ يَرْکَبُ عَجُزَ الْبَعيرِ کَالْعَبْدِ وَ الاْسيرِ وَ مَنْ يَجْري مَجْراهُما).
تفسير ديگر اين که اگر حق ما را به ما ندهند به زحمت و مشقت فراوان خواهيم افتاد همان گونه که شخص رديف دوم به هنگام سوار شدن بر شتر چنين حالى را خواهد داشت.
تفسير سوم اين که اگر ما به حقمان نرسيم مخالفان ما براى مدتى طولانى ما را به عقب خواهند انداخت و ما هم طبق فرموده پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) صبر مى کنيم و براى گرفتن حق خويش دست به شمشير نخواهيم برد.
اين احتمال نيز بعيد نيست که هر سه تفسير در مفهوم کلام امام (عليه السلام) جمع باشد به اين معنا که اگر ما را از حق خود محروم سازند هم ما را به خوارى مى کشانند و هم به زحمت و مشقت مى افکنند و هم مدت طولانى ما را از حقمان محروم مى دارند و به فرمان پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) ناچاريم صبر کنيم.
هر يک از اين تفسيرهاى سه گانه را انتخاب کنيم اشاره به اين نکته است که مخالفان ما افراد بى رحمى هستند که تنها به غصب حق ما قناعت نمى کنند، بلکه اصرار دارند ما را به ذلت و زحمت بيفکنند و هر چه بيشتر، رسيدن ما را به حقمان تأخير بيندازند، همان گونه که تاريخ، اين واقعيت را نشان داد که دشمنان امام (عليه السلام) هفتاد سال بر فراز تمام منابر در سراسر جهان اسلام آن حضرت را لعن کردند و فرزندانش را در کربلا به خاک و خون کشيدند و خاندان او را به اسارت بردند و آنچه از ظلم و ستم از دستشان برمى آمد روا داشتند ولى آن ها صبر کردند، تا اين شب تاريک و سياه و ظلمانى برطرف شود و البته باور ما اين است که پايان اين شب سياه و ظلمانى همان ظهور مهدى موعود (عليه السلام) خواهد بود که در آن زمان حق به صاحب حق مى رسد و جهان دگرگون مى شود و عالم ديگرى جاى اين عالم ظلمانى را خواهد گرفت.
اين جمله حکمت آميز خواه مقارن ايام سقيفه گفته شده باشد يا در شوراى شش نفره عمر براى انتخاب خليفه پس از او، اشاره به مسئله خلافت مى کند که حق مسلّم اهل بيت (عليهم السلام) و اميرمؤمنان على (عليه السلام) بود، حضرت مى فرمايد: «ما را حقى است که اگر به ما داده شود (آزاديم) و گرنه (همچون اسيران و بردگانى خواهيم بود که) در عقب شتر سوار خواهيم شد، هر چند حرکت آن شتر، زمانى طولانى در تاريکى بگذرد»؛ (وَ قَالَ (عليه السلام): لَنَا حَقٌّ، فَإِنْ أُعْطِينَاهُ، وَ إِلاَّ رَکِبْنَا أَعْجَازَ الإِبِلِ، وَ إِنْ طَالَ السُّرَى).
با توجه به اين که «اعجاز» جمع «عَجُز» به معناى پشت و «سُرى» به معناى سير شبانه است مفسران درباره اين که منظور از اين تشبيه چيست؟ احتمالاتى داده اند: مرحوم سيّد رضى مى گويد: «اين کلام از سخنان لطيف و فصيح امام است و معناى آن اين است که اگر حق ما به ما داده نشود همچون افراد خوار و بى مقدار خواهيم بود و اين بدان سبب است که کسى که پشت سر ديگرى سوار بر مرکب مى شود در قسمت عقب مرکب خواهد بود، همچون برده و اسير و مانند آن ها»؛ (قالَ الرَّضىُ: وَ هذا مِنْ لَطيفِ الْکَلامِ وَ فَصيحِهِ، وَ مَعْناهُ: أنّا إنْ لَمْ نُعْطَ حَقَّنا کُنّا أذِلّاءُ وَ ذلِکَ أنَّ الرَّديفَ يَرْکَبُ عَجُزَ الْبَعيرِ کَالْعَبْدِ وَ الاْسيرِ وَ مَنْ يَجْري مَجْراهُما).
تفسير ديگر اين که اگر حق ما را به ما ندهند به زحمت و مشقت فراوان خواهيم افتاد همان گونه که شخص رديف دوم به هنگام سوار شدن بر شتر چنين حالى را خواهد داشت.
تفسير سوم اين که اگر ما به حقمان نرسيم مخالفان ما براى مدتى طولانى ما را به عقب خواهند انداخت و ما هم طبق فرموده پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) صبر مى کنيم و براى گرفتن حق خويش دست به شمشير نخواهيم برد.
اين احتمال نيز بعيد نيست که هر سه تفسير در مفهوم کلام امام (عليه السلام) جمع باشد به اين معنا که اگر ما را از حق خود محروم سازند هم ما را به خوارى مى کشانند و هم به زحمت و مشقت مى افکنند و هم مدت طولانى ما را از حقمان محروم مى دارند و به فرمان پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) ناچاريم صبر کنيم.
هر يک از اين تفسيرهاى سه گانه را انتخاب کنيم اشاره به اين نکته است که مخالفان ما افراد بى رحمى هستند که تنها به غصب حق ما قناعت نمى کنند، بلکه اصرار دارند ما را به ذلت و زحمت بيفکنند و هر چه بيشتر، رسيدن ما را به حقمان تأخير بيندازند، همان گونه که تاريخ، اين واقعيت را نشان داد که دشمنان امام (عليه السلام) هفتاد سال بر فراز تمام منابر در سراسر جهان اسلام آن حضرت را لعن کردند و فرزندانش را در کربلا به خاک و خون کشيدند و خاندان او را به اسارت بردند و آنچه از ظلم و ستم از دستشان برمى آمد روا داشتند ولى آن ها صبر کردند، تا اين شب تاريک و سياه و ظلمانى برطرف شود و البته باور ما اين است که پايان اين شب سياه و ظلمانى همان ظهور مهدى موعود (عليه السلام) خواهد بود که در آن زمان حق به صاحب حق مى رسد و جهان دگرگون مى شود و عالم ديگرى جاى اين عالم ظلمانى را خواهد گرفت.