تفسیر خطبه 131
وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
وَفِيهِ يُبَيِّنُ سَبَبَ طَلَبِهِ الْحُکْمَ وَيَصِفُ الاْمامَ الْحَقَّ
ترجمه
از سخنان امام (عليه السلام) است
که در آن علت اين که به دنبال حکومت بر مردم است و نيز صفات يک امام دادگر را تشريح مى کند.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) در اين سخن که بخشى از يک سخن طولانى تر است به چند مطلب اشاره مى کند:
1. نخست به اختلافات فکرى و عملى اصحابش اشاره کرده، مى فرمايد: با چنين شرايطى نمى توان اصول عدالت را برپا داشت و حق را به حق دار رساند و تا وحدت در درون دل ها و هماهنگى در عمل نباشد رسيدن به اين اهداف عالى غير ممکن است.
2. در بخش دوم، به اين نکته مهم اشاره مى فرمايد که پذيرش حکومت از سوى او براى برافراشتن پرچم دين و عدالت در جامعه اسلامى، و اصلاح بلاد، وآسايش بندگان، و امنيّت مظلومان و ستمديدگان است.
سپس به معرفى خويش پرداخته، مى فرمايد: نخستين کسى بودم که پيام نبوت را پذيرفتم و اوّل کسى بودم که بعد از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نماز را برپا داشتم.
3. در بخش آخر اين خطبه به صفات يک رهبر شايسته اشاره مى کند و با تعبيرات دقيق و حساب شده، اوصاف لازم را برمى شمرد، اوصافى که وجود آن در رهبر اسلامى ضامن بقا و ثبات است.
* * *
تفسیر خطبه 132
وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يَعِظُ فِيهَا وَيُزَهِّدُ فِي الدُّنْيا
ترجمه
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن پند و اندرز داده و تشويق به بى اعتنايى به زرق و برق دنيا مى کند.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه، همان گونه که در بالا اشاره شد، مشتمل بر مواعظ و پند و اندرز وتوصيه به زهد در دنياست و به طور دقيق تر از سه بخش تشکيل شده است:
1. حمد و ثناى الهى با ذکر اوصاف ويژه اى از خداوند و شهادت خالصانه به نبوت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله).
2. اشاره به فرارسيدن پايان عمر، و جدا شدن انسان از تمام سرمايه هاى زندگى دنيا؛ همچنين لزوم عبرت گرفتن از زندگى پيشينيان، آن هايى که اموال و ثروتهاى فراوانى جمع کردند و سرانجام خانه هايشان قبرشان شد، و اموال و همسرانشان به دست ديگران افتاد.
3. لزوم بهره گيرى از فرصت هايى که در دنيا در دست داريم، براى فراهم ساختن زاد و توشه آخرت.
* * *
تفسیر خطبه 133
وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يُعَظِّمُ اللهَ سُبْحَانَهُ وَ يَذْکُرُ القُرآنَ وَالنَّبِيَّ (صلي الله عليه و آله) وَيَعِظُّ النَّاسَ
ترجمه
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که درباره عظمت خداوند و قرآن و پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) سخن مى گويد و مردم را اندرز مى دهد.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
با يک نگاه اجمالى به خطبه روشن مى شود که از پنج بخش مهم تشکيل شده است:
بخش اوّل، از عظمت خداوند و قدرت مطلقه او و سجده تمام موجودات دربرابر ذات پاکش سخن مى گويد.
در بخش دوم، به عظمت قرآن و دوام و بقاى آن اشاره مى فرمايد.
بخش سوم، درمورد پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) است که خداوند او را بعد از يک دوره فترت فرستاد ونبوت را با او پايان داد.
در بخش چهارم، سخن از کم ارزش بودن دنيا به ميان آورده و همگان را به هوشيارى و شناخت دنيا و گرفتن زاد و توشه از آن دعوت مى فرمايد.
در پنجمين و آخرين بخش، اندرزهاى شايسته و موثرى به همه مخاطبان مى دهد و بار ديگر به سراغ قرآن و عظمت آن و لزوم تدبّر در آياتش بازمى گردد، و به اين ترتيب يک نسخه کامل سعادت براى رهروان راه حق مى نويسد.
* * *
تفسیر خطبه 127
وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
«وَفِيهِ يُبَيِّنُ بَعْضَ أحْکامِ الدِّينِ وَيَکْشِفُ لِلخَوارِجِ الشُّبْهَةَ وَيَنْقُضُ حُکْمَ الحَکَمَيْنِ»
ترجمه
از سخنان امام (عليه السلام) است
که در آن پاره اى از احکام دينى را بيان مى فرمايد و اشتباه خوارج را روشن مى سازد و حکم حکمين را باطل اعلام مى کند.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) اين خطبه را دربرابر خوارج ايراد کرد و مخاطبان اصلى، آن ها بودند هر چند نفع خطبه عام است. اين خطبه درواقع از چند بخش تشکيل مى شود: در بخشى از آن، امام (عليه السلام) بطلان نظريه خوارج را در خصوص کافر دانستن مرتکبين گناهان کبيره، و حکم به قتل عموم آن ها با استدلال قوى آشکار مى سازد.
در بخش دوم، به غفلت و جهل آنان اشاره مى کند که در دشمنى راه تفريط را پيموده اند همان گونه که گروه ديگرى در دوستى راه افراط و غلوّ را طى کرده اند وهر دو گروه را گمراه مى شمرد.
همچنين بر همگام شدن با معظم مسلمين و اجتناب از تک روى تأکيد فرموده و از تفرقه و جدايى بر حذر مى دارد و شعار خوارج را يک شعار گمراه کننده وخطرناک مى شمرد.
و در بخش سوم، اشاره به اشتباه حکمين مى کند و اين نکته را روشن مى سازد که آن ها وظيفه داشتند دستور قرآن را احيا کنند ولى آن ها به راه خطا رفتند به همين دليل حکم آن ها هيچ گونه ارزشى ندارد.
* * *
تفسیر خطبه 128
وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِيما يُخْبِرُ بِه عَنِ الْمَلاحِمِ بِالْبَصْرَةِ
ترجمه
از سخنان امام (عليه السلام) است
که در آن درباره حوادث عظيمى که در شهر بصره واقع مى شود پيشگويى مى کند.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) در اين خطبه به دو فتنه و يک نکته اشاره مى فرمايد:
1. فتنه صاحب الزنج؛ کسى که خود را على بن محمّد علوى مى ناميد و با همراهى گروهى از بزرگان، در زمان خلافت مهتدى عباسى قيام کرد وويرانى هاى زيادى به بارآورد و خون هاى بسيارى ريخت.
2. اشاره به فتنه گروهى ديگر مى کند که مفسّران نهج البلاغه آن را به فتنه مغول تفسير کرده اند و عجيب اين که هم در اين جا و هم در بخش قبل، به بسيارى از صفات آن ها اشاره مى فرمايد.
3. در بخش سوم، امام (عليه السلام) دربرابر سوال يکى از حاضران که از آن حضرت مى پرسد: آيا شما صاحب علم غيب هستيد که اين گونه خبر مى دهيد؟ بيان جالبى درباره مسئله غيب دارد و فرق ميان علم ذاتى و علم اکتسابى را در اين زمينه بيان مى کند که در حقيقت تفسيرى است بر آيات قرآن که در بعضى نفى علم غيب از بندگان و در بعضى اثبات علم غيب شده است.
مرحوم ابن ميثم در شرح نهج البلاغه خود اين خطبه را تا جمله «و ناظرها بعينها» يک خطبه محسوب کرده و بقيه را، خطبه ديگرى شمرده است و مرحوم خويى وابن ابى الحديد نيز به همين صورت عمل کرده اند، اين خطبه را به دو بخش تقسيم کرده، هر بخشى را خطبه جداگانه اى به حساب آورده اند در حالى که مرحوم مغنيه در شرح خود همچون صبحى صالح هر دو را يک خطبه دانسته است.
* * *
تفسیر خطبه 125
وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي التَّحْکِيمِ وَذلِکَ بَعْدَ سَمَاعِهِ لاِمْرِ الحَکَمَيْنِ
ترجمه
از سخنان امام (عليه السلام) است
که درباره مسئله حکميّت بعد از شنيدن گفت و گوى بعضى درمورد آن، بيان فرمود.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
همان گونه که گفته شد اين خطبه به طور کلى درباره مسئله حکميّت بعد از جنگ صفّين ايراد شده است و از دو بخش تشکيل مى شود:
نخست امام (عليه السلام) فلسفه قبول حکميّت را با استدلال به آيات قرآن بيان مى کند.
در بخش دوم به پاسخ ايرادهاى آن ها مى پردازد، سپس آن ها را نصيحت مى کند که دست از خلاف بردارند و براى پيکار با ظالمان شام، خود را آماده کنند، و آن ها را به دليل کوتاهى ها و مخالفت ها وبى انضباطى ها ملامت و سرزنش مى فرمايد.
* * *
تفسیر خطبه 129
وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي ذِکْرِ المَکَاييلِ و المَوَازينِ
ترجمه
از خطبه هاى امام (علیه السلام) است
درباره رعایت عدالت در پیمانه و وزن
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) در اين خطبه به پند و اندرز مسلمانان پرداخته و آن ها را نصايح شافى و کافى مى کند:
نخست: از کوتاهى عمر دنيا مى گويد و اين که مردم همچون مهمانى در آن هستند و به سرعت اين مهمانى پايان مى گيرد، در حالى که اعمال انسان براى حساب و جزا محفوظ مى ماند. سپس از گسترش فساد در آن عصر و زمان، شکوه مى کند.
و در بخش دوم، به نيکان و پاکان و صالحان و آزادمردان و سخاوتمندان وپرهيزکاران پيشين اشاره کرده و با مقايسه آن دو با يکديگر، به مردم هشدار مى دهد که خويشتن را اصلاح کنند و فساد را از جامعه براندازند.
و در پايان خطبه به مذمّت و نکوهش رياکارانى مى پردازد که امر به معروف مى کنند ولى خود اهل آن نيستند، و نهى از منکر مى کنند اما خود عامل منکرات اند.
* * *
تفسیر خطبه 123
وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
قَالَهُ لاِصْحَابِهِ فِي سَاحَةِ الحَرْبِ بِصِفِّينَ
ترجمه
از سخنان امام (عليه السلام) است
که در ميدان نبرد «صفين» به ياران خود فرمود.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين، خطبه بخشى از خطبه طولانى ترى است که مرحوم سيّد رضى قسمت هايى از آن را برگزيده و در اين قسمت به چند نکته مهم اشاره شده است:
1. کسانى که در جنگ، قدرت و جرأت بيشترى نصيبشان شده بايد از افراد ضعيف تر حمايت و دفاع کنند.
2. کسانى که به دليل ترس از مرگ، از جهاد فرار مى کنند در اشتباه اند، زيرا از مرگ نمى توان فرار کرد چراکه انسان هرجا باشد دامن او را خواهد گرفت.
3. مرگى پرافتخارتر و گرامى تر از شهادت نيست، هزار شمشير بر بدن انسان وارد شود بهتر از آن است که در بستر بميرد.
4. پيش بينى ذلت و زبونى مردم کوفه در آينده به دليل سستى آن ها در نبرد با ظالمان.
* * *
تفسیر خطبه 124
وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي حَثِّ أصْحَابِهِ عَلَى الْقِتَالِ
ترجمه
از سخنان امام (عليه السلام) است
که براى تشويق يارانش به جهاد ايراد فرموده است.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه همان گونه که در عنوان آن آمده، به منظور تشويق ياران امام (عليه السلام) به مسئله جهاد ايراد شده است؛ زيرا به تصريح شارحان نهج البلاغه اين خطبه قبل از جنگ صفين بيان گرديده، به همين دليل به چند نکته مهم دراين باره اشاره شده است:
1. در آغاز خطبه، مطالب دقيق و حساب شده اى درمورد روش هاى جنگى وانتخاب بهترين روش ها و طرز برخورد با دشمن به گونه اى که با کمترين ضايعات بيشترين نتيجه گرفته شود، ذکر فرموده است.
2. در بخش ديگرى از اين خطبه، امام (عليه السلام) ضمن تعريف و تمجيد از رزمندگان سپاهش، آن ها را از پذيرفتن ننگ فرار بر حذر مى دارد و مقامات شهدا و افتخارات آن ها را يادآور مى شود.
3. در بخش سوم، دشمنان لجوج و خيره سر را نفرين مى کند و دل هاى دوستان مجاهد را از اين طريق نيز تقويت مى بخشد.
* * *
تفسیر خطبه 226
وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي التَّنْفِيرِ مِنَ الدُّنْيَا
ترجمه
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن به متنفّر ساختن از زرق وبرق دنيا پرداخته است.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه درواقع از سه بخش تشکيل شده و هر يک ناظر به مطلبى است که مکمّل مطلب ديگر است:
در بخش اوّل، امام (عليه السلام) به معرفى دنيا مى پردازد که سرايى است ناپايدار وناامن و مملوّ از حوادث ناگوار، پيوسته دستخوش دگرگونى ها و اهل آن هدف تيرهاى بلا هستند.
در بخش دوم، امام (عليه السلام) هشدار مى دهد که قبل از شما گروه هاى زيادى در دنيا بودند، چه بسا از شما قوى تر و داراى امکانات فزون تر؛ امّا همه را گذاشتند ورفتند و خانه اى از سنگ و گل و خاک، به نام خانه گور را به جاى آن قصرهاى زيبا پذيرفتند.
در بخش سوم مى فرمايد: شما هم در همان مسير قرار داريد و داراى همان سرنوشت هستيد. روزى فرامى رسد که زندگى شما پايان مى يابد و قبرها جسم هاى بى جان شما را در بر مى گيرند و در آينده اى نه چندان دور از قبرها برانگيخته مى شويد و اعمالى که يک عمر انجام داديد دربرابر شما ظاهر مى شود و بايد پاسخ گوى آن باشيد.
* * *
تفسیر خطبه 230
وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي مَقاصِدَ أُخْرى
ترجمه
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
درباره مسائل گوناگون ديگر (تقوا، پايان زندگى، آمادگى براى سفر آخرت و صفات زاهدان).
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه در حقيقت از چهار بخش تشکيل شده است:
در بخش اوّل، امام (عليه السلام) درباره اهميّت تقوا و پرهيزکارى و آثار حيات بخش آن سخن مى گويد.
در بخش دوم، پس از توصيه به انجام اعمال صالح، از ضرورت ياد مرگ و پايان زندگى و از دست رفتن فرصت ها بحث مى کند.
در بخش سوم، پس از تأکيد مجدّد بر تلاش و کوشش در جهت جمع آورى زاد و توشه سفر آخرت، به فريب کارى دنيا اشاره کرده، مى فرمايد: بيدار باشيد که دنيا شما را نفريبد. از پايان عبرت انگيز زندگى پيشينيان درس بياموزيد و پايان عمر خود را بر آن قياس کنيد.
در چهارمين و آخرين بخش خطبه که مطابق ظاهر کلام مرحوم سيّد رضى، بخش جدايى از خطبه است، درباره صفات زاهدان و ويژگى هاى زندگى آنان و شرح مفهوم و حقيقت زهد، سخنان فشرده و پرمعنايى آمده است.
* * *
تفسیر خطبه 233
وَمِن کلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
بَعْدَ أنْ أقْدَمَ أحَدُهُمْ عَلَى الْکَلامِ فَحَصَرَ، وَهُوَ فِي فَضْلِ أهْلِ الْبَيْتِ، وَوَصْفِ فَسادِ الزَّمانِ
ترجمه
از سخنان امام (عليه السلام) است
آن را هنگامى ايراد فرمود که يکى از يارانش (جعدة بن حبيره) نتوانست بر منبر سخن بگويد. اين سخن درباره فضايل اهل بيت (عليهم السلام) و وضع نابسامان مردم در آن عصر است.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه از دو بخش تشکيل شده است:
بخش اوّل، درباره اهمّيّت سخن گفتن و محروم بودن بعضى از اين موهبت عظيم است. سپس به وجود اين موهبت عظيم به طور کامل در اهل بيت (عليهم السلام) اشاره مى کند.
در بخش دوم، وضع زمان خود را تشريح مى فرمايد که مردم براثر پشت کردن به تعليمات اسلام رو به فساد گذاشتند و حق گويانْ ذليل، صادقانْ کليل، جوانان بداخلاق، پيران گنهکار، عالمان منافق و دوستان خيانت کار شدند و به اين ترتيب هشدار مى دهد که به راه حق بازگردند و پيش از آن که عذاب الهى دامانشان را بگيرد، بيدار شوند.
* * *
تفسیر خطبه 227
وَمِن دُعَاءٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يَلْجَأُ فيهِ إِلَى اللهِ لِيَهْدِيَهُ إلَى الرَّشادِ
ترجمه
از دعاهاى امام (عليه السلام) است
که در آن از خداوند تقاضاى هدايت به خير و صلاح مى کند.
شرح و تفسیر
خطبه (دعا) در يک نگاه
اين دعا که از دعاهاى بسيار پرمعنا با مضامين عالى است درواقع از دو بخش تشکيل شده است: در بخش اوّل، سخن از محبّت خداوند به بندگان و توکّل کنندگان بر او و آگاهى از اسرار درون آن هاست.
در بخش دوم، امام (عليه السلام) به خدا پناه مى برد تا او را در حوادث پيچيده راهنما باشد و به آنچه مصلحت است هدايت فرمايد و با عفو خود با او رفتار کند نه با عدالتش.
* * *
تفسیر خطبه 238
وَمِن کلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي شَأْنِ الْحَکَمَيْنِ وَ ذَمِّ أَهْلِ الشّامِ
ترجمه
از سخننان امام (عليه السلام) است
درباره حکمين و نکوهش شاميان (پيروان معاويه).
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه درواقع از دو بخش تشکيل شده است: در بخش اوّل، امام (عليه السلام) شاميان را نکوهش مى کند و آن ها را افرادى سنگدل و بى ريشه معرفى مى فرمايد که بايد تربيت شوند و همچون افراد قاصر، تحت ولايت و قيمومت شخص آگاهى قرار گيرند. آن ها نه از مهاجران اند و نه از انصار (که به اصول اسلام آشنا باشند و براى بقاى آن دل بسوزانند).
در بخش دوم، به مسئله حکمين اشاره مى کند و مى فرمايد: شاميان براى اين مسئله عمروعاص را انتخاب کردند که بهترين کسى بود براى حفظ منافع نامشروعشان و شما ابوموسى اشعرى را براى حکميّت انتخاب کرديد که دورترين افراد از اهداف شما بود. شما مى بايست سينه عمروعاص را با مشت گره کرده عبدالله بن عباس مى شکستيد، نه توسط فرد ناتوانى همچون ابوموسى.
* * *
تفسیر خطبه 1
خُطَبُ أَمير المُؤمنين عليه السلام
بابُ المُختارِ مِن خُطَب أمير المُؤمِنينَ عليه السلام وَ أَوامره
وَ يَدخُلُ في ذلکَ المُختار مِن کلامِهُ الجاري مَجرى الخُطَبِ في المَقاماتِ المَحظُورَة وَ المَواقِفِ المَذکورَة وَ الخُطُوب الوارِدَة
ترجمه
که به منزله خطبه است و به مناسبت حوادث مختلف و پيشامدهاي گوناگون ايراد شده ذکر مي شود.
شرح و تفسیر
اين خطبه از مهم ترين خطبه هاى نهج البلاغه است که در طليعه اين کتاب بزرگ واقع شده و از نشانه هاى بارز حسن انتخاب مرحوم رضى است.
اين خطبه شامل يک دوره جهان بينى اسلامى است که از صفات کمال و جمال خداوند و دقايق عجيبى در اين زمينه شروع مى شود، سپس به مسئله آفرينش جهان به طور کلّى و بعد از آن آفرينش آسمان ها و زمين و آنگاه آفرينش فرشتگان، سپس آفرينش آدم (عليه السلام) و داستان سجود فرشتگان و مخالفت ابليس و هبوط آدم (عليه السلام) به زمين مى پردازد.
در ادامه خطبه از بعثت پيامبران و فلسفه آن و سرانجام از بعثت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) و عظمت قرآن مجيد و اهميّت سنّت پيامبر (صلي الله عليه و آله) سخن مى گويد و از ميان دستورهاى اسلامى و به اصطلاح «فروع دين»، روى مسئله حج به عنوان يک فريضه عظيم الهى، و فلسفه و اسرار آن انگشت مى گذارد، به طورى که توجّه دقيق به محتواى اين خطبه مى تواند يک بينش جامع و کلّى درباره مهم ترين مسائل اسلامى به ما بدهد و بسيارى از مشکلات و پيچيدگى هايى را که در اين مسائل وجود دارد، حل کند.
از يک نظر اين خطبه به منزله فاتحة الکتاب در قرآن مجيد است که فهرستى را از مجموعه مسائلى که در نهج البلاغه مطرح شده است به دست مى دهد؛ چرا که محورهاى اصلى مجموعه خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار در اين خطبه به صورت فشرده آمده است.
ما اين خطبه را به پانزده بخش تقسيم کرده و هر بخش را جداگانه بررسى و تفسير کرده، سپس در جمع بندى کلّى از مجموع آن ها نتيجه گيرى مى کنيم. .
تفسیر نامه 3
وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
لشريح بن الحارث قاضيه وَرُوِيَ أَنَّ شُرَيْحَ بْنَ الْحَارِثِ قَاضِيَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام)، اشْتَرَى عَلَى عَهْدِهِ دَاراً بِثَمَانِينَ دِينَاراً، فَبَلَغَهُ ذلِکَ، فَاسْتَدْعَى شُرَيْحاً، وَقَالَ لَهُ:
ترجمه
از نامه هاى امام (عليه السلام) است به شريح بن حارث، قاضى آن حضرت (در کوفه) روايت شده است که شريح بن حارث، قاضى امير المؤمنين (عليه السلام) در دوران حکومت امام (عليه السلام)، خانه اى به هشتاد دينار خريدارى کرد، خبر اين مطلب به آن حضرت رسيد، امام (عليه السلام) شريح را فراخواند و به او چنين فرمود:
شرح و تفسیر
نامه در يک نگاه
اين نامه که در نوع خود بى نظير است، برخورد امام (عليه السلام) را با يکى از قضات معروف خود به هنگام خريد يک خانه نسبتآ گران قيمت بيان مى کند و محتواى آن اين است که بعد از نکوهش شريح به علت خريد اين خانه، چيزى به نام سند براى او تنظيم مى کند، اما نه سندى مانند اسناد معمولى خانه ها، بلکه سندى بسيار عبرت انگيز و آموزنده که ناپايدارى دنيا و بى اعتبارى آن را کاملاً برملا مى سازد ونشان مى دهد که چه اندازه مردم گرفتار غفلت و غرورند و از واقعيات دنيا دورند و به تعبير امام (عليه السلام)، اگر شريح اين سند اخلاقى را پيش از اين مشاهده مى کرد از خريد آن خانه صرف نظر مى نمود.
اما چرا امام (عليه السلام) چنين برخوردى با شريح کرد؟ آيا به راستى آن را از اموال حرام و رشوه خريدارى کرده بود؟ بعيد به نظر مى رسد که امام (عليه السلام) چنين فرصتى را به قاضى کوفه داده باشد يا اين که مى خواهد بفرمايد: کسى که درباره جان ومال و ناموس مردم قضاوت مى کند بايد ساده زيستى را پيشه کند و در اين امر الگوى مردم باشد.
* * *
تفسیر نامه 1
وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلَى أهْلِ الْکُوفَةِ، عِنْدَ مَسيرِهِ مِنَ الْمَدينَةِ إلَى الْبَصْرَةِ
ترجمه
از نامه هاى امام (عليه السلام) است
که براى اهل کوفه به هنگام حرکت از مدينه به سوى بصره نگاشته است.
شرح و تفسیر
نامه در يک نگاه
درواقع هدف از نوشتن اين نامه سه چيز بوده است: نخست اين که امام (عليه السلام) روشن کند طلحه و زبير و عايشه که قتل عثمان را بهانه اى براى شورش بر ضد امام (عليه السلام) و به راه انداختن مقدمات جنگ جمل قرار دادند، خودشان در قتل او شريک بودند در حالى که امام (عليه السلام) تا آن جا که ممکن بود از وى دفاع کرد.
ديگر اين که همه مردم از روى ميل و اراده خود و بدون هيچ گونه جبر و فشار با امام (عليه السلام) بيعت کردند و خلافت او را بر جامعه اسلامى پذيرا شدند.
سوم اين که با توجّه به فتنه اى که طلحه و زبير و عايشه به راه انداختند، بر همه اهل کوفه لازم است براى يارى امام (عليه السلام) و خاموش کردن آتش فتنه به لشکر آن حضرت ملحق شوند.
* * *
تفسیر خطبه 137
وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي شَأْنِ طَلْحَةَ وَالزُّبَيْرِ وَفِي البَيْعَةِ لَهُ
ترجمه
از سخنان امام (عليه السلام) است
که درباره بيعت طلحه و زبير بيان فرموده است.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
محورهاى اصلى خطبه عبارت اند از:
1. پيمان شکنى طلحه و زبير به بهانه شرکت على (عليه السلام) در قتل عثمان در حالى که خودشان مردم را بر ضدّ عثمان تحريک مى کردند.
2. نصيحت آميخته با تهديد خطاب به طلحه و زبير، تا دست از فتنه انگيزى خود بردارند و به مسلمين بپيوندند.
3. اشاره به مسئله بيعت، و اين که، من طالب حکومت نبودم، شما مردم بوديد که به اصرار، مرا وادار به پذيرش بيعت کرديد.
4. در پايان امام (عليه السلام) طلحه و زبير را نفرين مى کند؛ همان نفرينى که سرانجام دامان هر دو را گرفت.
* * *
تفسیر خطبه 138
وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يُومِىءُ فِيها إلى ذِکْرِ الْمَلاَحِمِ
ترجمه
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن، حوادث مهم آينده را پيشگويى مى کند.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه درواقع از سه بخش تشکيل شده که همه مرتبط با يکديگر هستند.
در بخش اوّل اشاره به مردى الهى مى کند که اساس کار خود را بر هدايت هاى قرآنى مى گذارد و در سايه آن پيش مى رود و غالب شارحان نهج البلاغه، اين مرد الهى را با توجه به اوصافى که در ادامه مى آيد، حضرت مهدى (عج) دانسته اند.
در بخش دوم، به حوادث خونينى اشاره مى کند که پيش از قيام آن مرد الهى براى اقامه حکومت عدل، صورت مى گيرد و پس از قيام او آرامش و عدالت وغنا وبى نيازى صفحه زمين را پر مى کند.
در بخش سوم، به حوادث خونين ديگرى اشاره مى فرمايد که از شام برمى خيزد و مردم را به شدّت گرفتار مى کند. اين بخش ممکن است اشاره به حکومت بعضى از بنى مروان باشد و يا به ظهور افرادى مانند سفيانى قبل از قيام حضرت مهدى (عليه السلام).
* * *
تفسیر خطبه 140
وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي النَّهْيِ عَنْ غِيْبَةِ النّاسِ
ترجمه
از سخنان امام (عليه السلام) است
که در آن مردم را از غيبت کردن نهى فرموده است.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) در اين خطبه، مردم را از غيبت و عيب جويى يکديگر نهى کرده است و دلايل مختلفى براى آن ذکر مى فرمايد: نخست اين که: آن هايى که از عيب و گناه پاک اند بايد شکر اين نعمت را در پرهيز از غيبت و عيب جويى ديگران قرار دهند.
ديگر اين که: اگر عيب جويان درست در خويش بنگرند، عيوبى همانند آنچه بر ديگران خرده مى گيرند در خود مى يابند، با اين حال چگونه مى توانند ديگران را به دليل داشتن آن عيوب ملامت کنند، در حالى که خود به آن ها گرفتارند.
سوم: گاه ممکن است انسان گناه کوچکى مرتکب شده باشد، و به گمان اين که آلوده گناه بزرگى نيست به غيبت و عيب جويى ديگران بپردازد، که خود بزرگ ترين گناه است؛ افزون بر اين، شخص عيب جو چه مى داند، شايد خداوند گناه کسى را که او غيبتش را مى کند بخشيده باشد، ولى گناه عيب جو بخشوده نشده باشد.
کوتاه سخن اين که: امام (عليه السلام) از راه هاى مختلف، راه را بر غيبت کنندگان وعيب جويان مى بندد، تا جامعه اسلامى را از اين گناه بزرگ پاک سازد.
* * *
تفسیر خطبه 142
وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
المَعْرُوفِ فِي غَيْرِ أهْلِهِ
ترجمه
از سخنان امام (عليه السلام) است
که درباره نيکى کردن به کسانى که شايسته آن نيستند بيان فرموده است.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه عمدتاً در دو محور بحث مى کند: در محور اوّل، نتايج سوء نيکى کردن و کمک به نااهلان را شرح مى دهد.
و در محور دوم، مواردى را که شايسته است انسان براى نيکى کردن برگزيند، ودر سايه آن به شرف دنيا و فضايل آخرت نائل گردد بيان مى فرمايد.
تفسیر خطبه 143
وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي الاسْتِسْقَاءِ وَفِيْه تَنْبِيهُ العِبَادِ إلى وُجوبِ اسْتِغَاثَةِ رَحْمَةِ اللهِ إذا حَبَسَ عَنْهُمْ رَحْمَةَ المَطَرِ
ترجمه
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که درباره طلب باران ايراد فرموده و در آن، آگاهى مى دهد که هرگاه باران از مردم گرفته شود بايد به درگاه خدا استغاثه کنند.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه همان گونه که از عنوان بالا استفاده مى شود درباره طلب باران از درگاه خداوند متعال است، و دومين خطبه اى است که در نهج البلاغه در باب استسقاء ايراد شده است (خطبه اوّل خطبه 115 بود).
اين خطبه درواقع از سه بخش تشکيل شده است:
بخش اوّل، بيانگر اين حقيقت است که زمين و آسمان مطيع فرمان خدا هستند، و هر زمان اراده کند آن ها برکاتشان را در اختيار انسان ها مى گذارند، بنابراين در پشت اين عالم اسباب بايد به ذات مسبب الاسباب توجه کرد.
بخش دوم، ناظر به اين مطلب است که اعمال سوء و گناهان و معاصى سبب مى شود که درهاى خيرات به فرمان خدا بسته شود و کليد گشودن اين درها، استغفار از گناه و بازگشت به سوى پروردگار است.
در بخش سوم، به مناسبت مراسم نماز باران امام (عليه السلام) دست به دعا به درگاه خدا برمى دارد و با تعبيراتى بسيار دلنشين، موثر و پرمعنا از خدا طلب باران مى کند، بارانى پربرکت که زمين ها را سيراب و درختان را پرثمر و مردم را شادمان سازد.
* * *
تفسیر خطبه 144
وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
ترجمه
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
درمورد بعثت انبيا و فضيلت اهل بيت (عليهم السلام)، همچنين هشدارى به اهل ضلالت مى دهد.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) در اين خطبه درباره سه موضوع سخن گفته است:
نخست درباره بعثت انبيا و رسالت آنان، مطالب مهمى بيان فرموده است.
پس از آن بخشى از فضايل و برترى اهل بيت (عليهم السلام) را ذکر مى فرمايد.
و در بخش ديگرى اشارات پرمعنايى به راه و رسم گمراهان و پايان کار آن ها مى کند.
* * *
تفسیر خطبه 5
وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
لَمّا قُبِضَ رَسولُ اللهِ (صلي الله عليه و آله) وَ خَاطَبَهُ العَبّاسُ وَ أبوسُفْيَانَ بْنُ حَرْبٍ فِي أنْ يُبَايِعَا لَهُ بِالْخِلاَفَةِ (و ذلِکَ بَعْدَ أن تَمَّتِ الْبَيْعَةُ لاِبي بَکْرٍ فِي السَّقِيفَةِ وَ فِيها يَنْهى عَنِ الفِتْنَةِ وَيُبَيِّنُ عَنْ خُلُقِهِ وَعِلْمِهِ)
ترجمه
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
هنگامى که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) رحلت فرمود، عباس و ابوسفيان به على (عليه السلام) عرض کردند که آماده اند با او براى خلافت بيعت کنند (و اين در زمانى بود که بيعت در «سقيفه» براى «ابوبکر» پايان يافته بود ـ حضرت نپذيرفت و اين خطبه را ايراد فرمود ـ و در آن، نهى از فتنه و آشوب مى کند و از روحيه و آگاهى هاى خود پرده برمى دارد)
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه از معدود خطبه هايى است که از على (عليه السلام) در غير زمان خلافتش نقل شده است.
از مجموع اين خطبه و مقدمه اى که سيّد رضى براى آن آورده، به خوبى استفاده مى شود که بعد از رحلت رسول خدا (صلي الله عليه و آله)، ابوسفيان و عباس خدمت آن حضرت آمدند (و شايد عباس به تحريک ابوسفيان آمده بود) و امام (عليه السلام) را به قيام تشويق کرده و تقاضا کردند که با او به عنوان خليفه بيعت کنند؛ ولى امام (عليه السلام) با آگاهى کاملى که از شرايط زمان داشت و دلسوزى خاصّى که براى بقاى اسلام و درهم شکستن توطئه هاى منافقان مى کرد، نه تنها اين بيعت را نپذيرفت بلکه با عباراتى روشن به آن ها هشدار داد که از اين گونه کارها بپرهيزند.
در حقيقت از آن جا که مى دانست افراد ناآگاه يا مغرض، به او به دليل سکوتش خرده گيرى هايى مى کنند به آن ها پاسخ داد. و در پايان، عشق خود را به مرگ و شهادت و لقاى پروردگار بيان کرده و به علم و آگاهى فراوانى اشاره مى کند که از اسرار است و اجازه پرده بردارى را از آن ندارد. .
تفسیر خطبه 145
وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
ترجمه
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که درباره ناپايدارى دنيا ايراد فرموده است.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
مجموع اين خطبه ناظر به دو مطلب است: بخش اوّل، اشاره به ناپايدارى دنيا و ناپايدارى نعمت هاى آن است، و دقت در جمله هاى اين خطبه انسان را با واقعيت اين جهان ناپايدار بيش از پيش آشنا مى سازد و نکته هايى در آن است که هر شنونده اى را از خواب غفلت بيدار مى کند.
و بخش دوم، نکوهش از بدعت هاست که هرگاه بدعتى در ميان مردم رايج شود، سنّتى به فراموشى سپرده خواهد شد.
* * *
تفسیر خطبه 147
وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
ترجمه
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن، هدف از بعثت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله)
(و اهميّت قرآن و بخشى از حوادث آينده) بيان شده است.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه از چند بخش تشکيل شده است: بخش اوّل، اشاره به اهداف بعثت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) و نقش قرآن در هدايت مردم مى کند.
در بخش دوم، امام (عليه السلام) از فتنه هاى آينده خبر مى دهد و از زمانى سخن مى گويد که مردم غرق گناه و انواع آلودگى ها مى شوند و قرآن را به فراموشى مى سپارند.
و در بخش سوم، به همگان هشدار مى دهد و سرنوشت اقوام پيشين را که به انواع بلاها گرفتار شدند يادآور مى شود.
در بخش چهارم اندرزهاى بسيار مفيد و موثرى به مردم مى دهد وآن ها را به پيروى از قرآن و اهل بيت (عليهم السلام) براى نجات از چنگال فساد دعوت مى کند.
* * *
تفسیر خطبه 149
وَ مِنَ الْکَلَام لَه (عليه السلام)
قَبْلَ مَوْتِهِ
ترجمه
از سخنان امام (عليه السلام) است
که پيش از فرارسيدن مرگش ايراد فرمود.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
همان گونه که در شرح اسناد خطبه آمده است امام (عليه السلام) اين سخنان را زمانى بيان فرمود که در بستر شهادت افتاده بود، هم در نظر داشت وصيّت کند و هم مى خواست به همگان پند و اندرز دهد.
در حقيقت، اين خطبه از سه بخش تشکيل شده است: بخش اوّل درباره مرگ است که هيچ کس توان فرار از آن را ندارد و زمان و مکان آن، بر هيچ کس معلوم نيست.
بخش دوم، وصيّت کوتاه و بسيار پرمحتوايى است، که امام (عليه السلام) از خود به يادگار گذاشته، وصيّتى که دل ها را به خود جذب مى کند و مسير آينده را روشن مى سازد.
در بخش سوم، درس هاى عبرتى را که مردم مى توانند از شهادت آن حضرت بگيرند بيان مى فرمايد و در ضمن، اين حقيقت را گوشزد مى کند که وقتى من از ميان شما بروم، و ديگرى در جاى من بنشيند متوجه خواهيد شد که من که بودم؟ و چه مى خواستم؟ و چه در دل داشتم؟ .
تفسیر خطبه 150
وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يُومِىءُ فِيها إلَى الْمَلاحِمِ وَيَصِفُ فِئَةً مِنْ أهْلِ الضَّلاَلِ
ترجمه
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن به حوادث آينده اشاره مى کند و اوصاف گروهى از گمراهان را بيان مى فرمايد.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه در واقع از سه بخش تشکيل مى شود: در بخش اوّل از گروهى سخن مى گويد که راه راست را رها کرده و به انحراف کشيده شده اند، سپس درباره رهبرى از اهل بيت : سخن مى گويد که با چراغى روشن در فتنه ها وارد مى شود و هدايت مردم را بر عهده مى گيرد، رهبرى که گره ها را مى گشايد و ملت ها را آزاد مى سازد، کسى که مدت ها از ديده مردم پنهان خواهد گشت و کسى به او دست نمى يابد.
در بخش دوم اين خطبه، سخن از افراد ضعيف الايمانى به ميان مى آورد که به دليل پيروى از هواى نفس، در گمراهى و فتنه ها غوطه ورند و گروه ديگرى، که داراى ايمانى راسخ بوده اند و با کفر و شرک و آلودگى پيکار کرده و به قرب الهى رسيده اند.
در بخش سوم، به افرادى اشاره مى کند که بعد از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به قهقرا برگشتند و رشته هاى ايمان را گسَستند، از دوستان خدا بريدند و به دشمنان پيوستند، بناى ولايت را از اساس برداشتند و به جايى که کانون خطا بود، منتقل ساختند.
تفسیر نامه 26
وَمِن عَهدٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلى بَعْضِ عُمَّا