تفسیر خطبه 131

وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
وَفِيهِ يُبَيِّنُ سَبَبَ طَلَبِهِ الْحُکْمَ وَيَصِفُ الاْمامَ الْحَقَّ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که در آن علت اين که به دنبال حکومت بر مردم است و نيز صفات يک امام دادگر را تشريح مى کند.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) در اين سخن که بخشى از يک سخن طولانى تر است به چند مطلب اشاره مى کند:
1. نخست به اختلافات فکرى و عملى اصحابش اشاره کرده، مى فرمايد: با چنين شرايطى نمى توان اصول عدالت را برپا داشت و حق را به حق دار رساند و تا وحدت در درون دل ها و هماهنگى در عمل نباشد رسيدن به اين اهداف عالى غير ممکن است.
2. در بخش دوم، به اين نکته مهم اشاره مى فرمايد که پذيرش حکومت از سوى او براى برافراشتن پرچم دين و عدالت در جامعه اسلامى، و اصلاح بلاد، وآسايش بندگان، و امنيّت مظلومان و ستمديدگان است.
سپس به معرفى خويش پرداخته، مى فرمايد: نخستين کسى بودم که پيام نبوت را پذيرفتم و اوّل کسى بودم که بعد از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نماز را برپا داشتم.
3. در بخش آخر اين خطبه به صفات يک رهبر شايسته اشاره مى کند و با تعبيرات دقيق و حساب شده، اوصاف لازم را برمى شمرد، اوصافى که وجود آن در رهبر اسلامى ضامن بقا و ثبات است.

* * *

تفسیر خطبه 132

وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يَعِظُ فِيهَا وَيُزَهِّدُ فِي الدُّنْيا

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن پند و اندرز داده و تشويق به بى اعتنايى به زرق و برق دنيا مى کند.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه، همان گونه که در بالا اشاره شد، مشتمل بر مواعظ و پند و اندرز وتوصيه به زهد در دنياست و به طور دقيق تر از سه بخش تشکيل شده است:
1. حمد و ثناى الهى با ذکر اوصاف ويژه اى از خداوند و شهادت خالصانه به نبوت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله).
2. اشاره به فرارسيدن پايان عمر، و جدا شدن انسان از تمام سرمايه هاى زندگى دنيا؛ همچنين لزوم عبرت گرفتن از زندگى پيشينيان، آن هايى که اموال و ثروتهاى فراوانى جمع کردند و سرانجام خانه هايشان قبرشان شد، و اموال و همسرانشان به دست ديگران افتاد.
3. لزوم بهره گيرى از فرصت هايى که در دنيا در دست داريم، براى فراهم ساختن زاد و توشه آخرت.

* * *

تفسیر خطبه 133

وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يُعَظِّمُ اللهَ سُبْحَانَهُ وَ يَذْکُرُ القُرآنَ وَالنَّبِيَّ (صلي الله عليه و آله) وَيَعِظُّ النَّاسَ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که درباره عظمت خداوند و قرآن و پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) سخن مى گويد و مردم را اندرز مى دهد.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
با يک نگاه اجمالى به خطبه روشن مى شود که از پنج بخش مهم تشکيل شده است:
بخش اوّل، از عظمت خداوند و قدرت مطلقه او و سجده تمام موجودات دربرابر ذات پاکش سخن مى گويد.
در بخش دوم، به عظمت قرآن و دوام و بقاى آن اشاره مى فرمايد.
بخش سوم، درمورد پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) است که خداوند او را بعد از يک دوره فترت فرستاد ونبوت را با او پايان داد.
در بخش چهارم، سخن از کم ارزش بودن دنيا به ميان آورده و همگان را به هوشيارى و شناخت دنيا و گرفتن زاد و توشه از آن دعوت مى فرمايد.
در پنجمين و آخرين بخش، اندرزهاى شايسته و موثرى به همه مخاطبان مى دهد و بار ديگر به سراغ قرآن و عظمت آن و لزوم تدبّر در آياتش بازمى گردد، و به اين ترتيب يک نسخه کامل سعادت براى رهروان راه حق مى نويسد.

* * *

تفسیر خطبه 127

وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
«وَفِيهِ يُبَيِّنُ بَعْضَ أحْکامِ الدِّينِ وَيَکْشِفُ لِلخَوارِجِ الشُّبْهَةَ وَيَنْقُضُ حُکْمَ الحَکَمَيْنِ»

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که در آن پاره اى از احکام دينى را بيان مى فرمايد و اشتباه خوارج را روشن مى سازد و حکم حکمين را باطل اعلام مى کند.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) اين خطبه را دربرابر خوارج ايراد کرد و مخاطبان اصلى، آن ها بودند هر چند نفع خطبه عام است. اين خطبه درواقع از چند بخش تشکيل مى شود: در بخشى از آن، امام (عليه السلام) بطلان نظريه خوارج را در خصوص کافر دانستن مرتکبين گناهان کبيره، و حکم به قتل عموم آن ها با استدلال قوى آشکار مى سازد.
در بخش دوم، به غفلت و جهل آنان اشاره مى کند که در دشمنى راه تفريط را پيموده اند همان گونه که گروه ديگرى در دوستى راه افراط و غلوّ را طى کرده اند وهر دو گروه را گمراه مى شمرد.
همچنين بر همگام شدن با معظم مسلمين و اجتناب از تک روى تأکيد فرموده و از تفرقه و جدايى بر حذر مى دارد و شعار خوارج را يک شعار گمراه کننده وخطرناک مى شمرد.
و در بخش سوم، اشاره به اشتباه حکمين مى کند و اين نکته را روشن مى سازد که آن ها وظيفه داشتند دستور قرآن را احيا کنند ولى آن ها به راه خطا رفتند به همين دليل حکم آن ها هيچ گونه ارزشى ندارد.

* * *

تفسیر خطبه 128

وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِيما يُخْبِرُ بِه عَنِ الْمَلاحِمِ بِالْبَصْرَةِ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که در آن درباره حوادث عظيمى که در شهر بصره واقع مى شود پيشگويى مى کند.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) در اين خطبه به دو فتنه و يک نکته اشاره مى فرمايد:
1. فتنه صاحب الزنج؛ کسى که خود را على بن محمّد علوى مى ناميد و با همراهى گروهى از بزرگان، در زمان خلافت مهتدى عباسى قيام کرد وويرانى هاى زيادى به بارآورد و خون هاى بسيارى ريخت.
2. اشاره به فتنه گروهى ديگر مى کند که مفسّران نهج البلاغه آن را به فتنه مغول تفسير کرده اند و عجيب اين که هم در اين جا و هم در بخش قبل، به بسيارى از صفات آن ها اشاره مى فرمايد.
3. در بخش سوم، امام (عليه السلام) دربرابر سوال يکى از حاضران که از آن حضرت مى پرسد: آيا شما صاحب علم غيب هستيد که اين گونه خبر مى دهيد؟ بيان جالبى درباره مسئله غيب دارد و فرق ميان علم ذاتى و علم اکتسابى را در اين زمينه بيان مى کند که در حقيقت تفسيرى است بر آيات قرآن که در بعضى نفى علم غيب از بندگان و در بعضى اثبات علم غيب شده است.
مرحوم ابن ميثم در شرح نهج البلاغه خود اين خطبه را تا جمله «و ناظرها بعينها» يک خطبه محسوب کرده و بقيه را، خطبه ديگرى شمرده است و مرحوم خويى وابن ابى الحديد نيز به همين صورت عمل کرده اند، اين خطبه را به دو بخش تقسيم کرده، هر بخشى را خطبه جداگانه اى به حساب آورده اند در حالى که مرحوم مغنيه در شرح خود همچون صبحى صالح هر دو را يک خطبه دانسته است.

* * *

تفسیر خطبه 125

وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي التَّحْکِيمِ وَذلِکَ بَعْدَ سَمَاعِهِ لاِمْرِ الحَکَمَيْنِ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که درباره مسئله حکميّت بعد از شنيدن گفت و گوى بعضى درمورد آن، بيان فرمود.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
همان گونه که گفته شد اين خطبه به طور کلى درباره مسئله حکميّت بعد از جنگ صفّين ايراد شده است و از دو بخش تشکيل مى شود:
نخست امام (عليه السلام) فلسفه قبول حکميّت را با استدلال به آيات قرآن بيان مى کند.
در بخش دوم به پاسخ ايرادهاى آن ها مى پردازد، سپس آن ها را نصيحت مى کند که دست از خلاف بردارند و براى پيکار با ظالمان شام، خود را آماده کنند، و آن ها را به دليل کوتاهى ها و مخالفت ها وبى انضباطى ها ملامت و سرزنش مى فرمايد.

* * *

تفسیر خطبه 129

وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي ذِکْرِ المَکَاييلِ و المَوَازينِ

ترجمه

از خطبه هاى امام (علیه السلام) است
درباره رعایت عدالت در پیمانه و وزن

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) در اين خطبه به پند و اندرز مسلمانان پرداخته و آن ها را نصايح شافى و کافى مى کند:
نخست: از کوتاهى عمر دنيا مى گويد و اين که مردم همچون مهمانى در آن هستند و به سرعت اين مهمانى پايان مى گيرد، در حالى که اعمال انسان براى حساب و جزا محفوظ مى ماند. سپس از گسترش فساد در آن عصر و زمان، شکوه مى کند.
و در بخش دوم، به نيکان و پاکان و صالحان و آزادمردان و سخاوتمندان وپرهيزکاران پيشين اشاره کرده و با مقايسه آن دو با يکديگر، به مردم هشدار مى دهد که خويشتن را اصلاح کنند و فساد را از جامعه براندازند.
و در پايان خطبه به مذمّت و نکوهش رياکارانى مى پردازد که امر به معروف مى کنند ولى خود اهل آن نيستند، و نهى از منکر مى کنند اما خود عامل منکرات اند.

* * *

تفسیر خطبه 123

وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
قَالَهُ لاِصْحَابِهِ فِي سَاحَةِ الحَرْبِ بِصِفِّينَ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که در ميدان نبرد «صفين» به ياران خود فرمود.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين، خطبه بخشى از خطبه طولانى ترى است که مرحوم سيّد رضى قسمت هايى از آن را برگزيده و در اين قسمت به چند نکته مهم اشاره شده است:
1. کسانى که در جنگ، قدرت و جرأت بيشترى نصيبشان شده بايد از افراد ضعيف تر حمايت و دفاع کنند.
2. کسانى که به دليل ترس از مرگ، از جهاد فرار مى کنند در اشتباه اند، زيرا از مرگ نمى توان فرار کرد چراکه انسان هرجا باشد دامن او را خواهد گرفت.
3. مرگى پرافتخارتر و گرامى تر از شهادت نيست، هزار شمشير بر بدن انسان وارد شود بهتر از آن است که در بستر بميرد.
4. پيش بينى ذلت و زبونى مردم کوفه در آينده به دليل سستى آن ها در نبرد با ظالمان.

* * *

تفسیر خطبه 124

وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي حَثِّ أصْحَابِهِ عَلَى الْقِتَالِ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که براى تشويق يارانش به جهاد ايراد فرموده است.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه همان گونه که در عنوان آن آمده، به منظور تشويق ياران امام (عليه السلام) به مسئله جهاد ايراد شده است؛ زيرا به تصريح شارحان نهج البلاغه اين خطبه قبل از جنگ صفين بيان گرديده، به همين دليل به چند نکته مهم دراين باره اشاره شده است:
1. در آغاز خطبه، مطالب دقيق و حساب شده اى درمورد روش هاى جنگى وانتخاب بهترين روش ها و طرز برخورد با دشمن به گونه اى که با کمترين ضايعات بيشترين نتيجه گرفته شود، ذکر فرموده است.
2. در بخش ديگرى از اين خطبه، امام (عليه السلام) ضمن تعريف و تمجيد از رزمندگان سپاهش، آن ها را از پذيرفتن ننگ فرار بر حذر مى دارد و مقامات شهدا و افتخارات آن ها را يادآور مى شود.
3. در بخش سوم، دشمنان لجوج و خيره سر را نفرين مى کند و دل هاى دوستان مجاهد را از اين طريق نيز تقويت مى بخشد.

* * *

تفسیر خطبه 226

وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي التَّنْفِيرِ مِنَ الدُّنْيَا

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن به متنفّر ساختن از زرق وبرق دنيا پرداخته است.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه درواقع از سه بخش تشکيل شده و هر يک ناظر به مطلبى است که مکمّل مطلب ديگر است:
در بخش اوّل، امام (عليه السلام) به معرفى دنيا مى پردازد که سرايى است ناپايدار وناامن و مملوّ از حوادث ناگوار، پيوسته دستخوش دگرگونى ها و اهل آن هدف تيرهاى بلا هستند.
در بخش دوم، امام (عليه السلام) هشدار مى دهد که قبل از شما گروه هاى زيادى در دنيا بودند، چه بسا از شما قوى تر و داراى امکانات فزون تر؛ امّا همه را گذاشتند ورفتند و خانه اى از سنگ و گل و خاک، به نام خانه گور را به جاى آن قصرهاى زيبا پذيرفتند.
در بخش سوم مى فرمايد: شما هم در همان مسير قرار داريد و داراى همان سرنوشت هستيد. روزى فرامى رسد که زندگى شما پايان مى يابد و قبرها جسم هاى بى جان شما را در بر مى گيرند و در آينده اى نه چندان دور از قبرها برانگيخته مى شويد و اعمالى که يک عمر انجام داديد دربرابر شما ظاهر مى شود و بايد پاسخ گوى آن باشيد.

* * *

تفسیر حکمت 150

وَقَالَ عَلَيهِ السَّلامُ

ترجمه

امام (عليه السلام) فرمود

شرح و تفسیر
تفسیر خطبه 230

وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي مَقاصِدَ أُخْرى

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
درباره مسائل گوناگون ديگر (تقوا، پايان زندگى، آمادگى براى سفر آخرت و صفات زاهدان).

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه در حقيقت از چهار بخش تشکيل شده است:
در بخش اوّل، امام (عليه السلام) درباره اهميّت تقوا و پرهيزکارى و آثار حيات بخش آن سخن مى گويد.
در بخش دوم، پس از توصيه به انجام اعمال صالح، از ضرورت ياد مرگ و پايان زندگى و از دست رفتن فرصت ها بحث مى کند.
در بخش سوم، پس از تأکيد مجدّد بر تلاش و کوشش در جهت جمع آورى زاد و توشه سفر آخرت، به فريب کارى دنيا اشاره کرده، مى فرمايد: بيدار باشيد که دنيا شما را نفريبد. از پايان عبرت انگيز زندگى پيشينيان درس بياموزيد و پايان عمر خود را بر آن قياس کنيد.
در چهارمين و آخرين بخش خطبه که مطابق ظاهر کلام مرحوم سيّد رضى، بخش جدايى از خطبه است، درباره صفات زاهدان و ويژگى هاى زندگى آنان و شرح مفهوم و حقيقت زهد، سخنان فشرده و پرمعنايى آمده است.

* * *

تفسیر خطبه 233

وَمِن کلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
بَعْدَ أنْ أقْدَمَ أحَدُهُمْ عَلَى الْکَلامِ فَحَصَرَ، وَهُوَ فِي فَضْلِ أهْلِ الْبَيْتِ، وَوَصْفِ فَسادِ الزَّمانِ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
آن را هنگامى ايراد فرمود که يکى از يارانش (جعدة بن حبيره) نتوانست بر منبر سخن بگويد. اين سخن درباره فضايل اهل بيت (عليهم السلام) و وضع نابسامان مردم در آن عصر است.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه از دو بخش تشکيل شده است:
بخش اوّل، درباره اهمّيّت سخن گفتن و محروم بودن بعضى از اين موهبت عظيم است. سپس به وجود اين موهبت عظيم به طور کامل در اهل بيت (عليهم السلام) اشاره مى کند.
در بخش دوم، وضع زمان خود را تشريح مى فرمايد که مردم براثر پشت کردن به تعليمات اسلام رو به فساد گذاشتند و حق گويانْ ذليل، صادقانْ کليل، جوانان بداخلاق، پيران گنهکار، عالمان منافق و دوستان خيانت کار شدند و به اين ترتيب هشدار مى دهد که به راه حق بازگردند و پيش از آن که عذاب الهى دامانشان را بگيرد، بيدار شوند.

* * *

تفسیر خطبه 227

وَمِن دُعَاءٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يَلْجَأُ فيهِ إِلَى اللهِ لِيَهْدِيَهُ إلَى الرَّشادِ

ترجمه

از دعاهاى امام (عليه السلام) است
که در آن از خداوند تقاضاى هدايت به خير و صلاح مى کند.

شرح و تفسیر

خطبه (دعا) در يک نگاه
اين دعا که از دعاهاى بسيار پرمعنا با مضامين عالى است درواقع از دو بخش تشکيل شده است: در بخش اوّل، سخن از محبّت خداوند به بندگان و توکّل کنندگان بر او و آگاهى از اسرار درون آن هاست.
در بخش دوم، امام (عليه السلام) به خدا پناه مى برد تا او را در حوادث پيچيده راهنما باشد و به آنچه مصلحت است هدايت فرمايد و با عفو خود با او رفتار کند نه با عدالتش.

* * *

تفسیر خطبه 238

وَمِن کلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي شَأْنِ الْحَکَمَيْنِ وَ ذَمِّ أَهْلِ الشّامِ

ترجمه

از سخننان امام (عليه السلام) است
درباره حکمين و نکوهش شاميان (پيروان معاويه).

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه درواقع از دو بخش تشکيل شده است: در بخش اوّل، امام (عليه السلام) شاميان را نکوهش مى کند و آن ها را افرادى سنگدل و بى ريشه معرفى مى فرمايد که بايد تربيت شوند و همچون افراد قاصر، تحت ولايت و قيمومت شخص آگاهى قرار گيرند. آن ها نه از مهاجران اند و نه از انصار (که به اصول اسلام آشنا باشند و براى بقاى آن دل بسوزانند).
در بخش دوم، به مسئله حکمين اشاره مى کند و مى فرمايد: شاميان براى اين مسئله عمروعاص را انتخاب کردند که بهترين کسى بود براى حفظ منافع نامشروعشان و شما ابوموسى اشعرى را براى حکميّت انتخاب کرديد که دورترين افراد از اهداف شما بود. شما مى بايست سينه عمروعاص را با مشت گره کرده عبدالله بن عباس مى شکستيد، نه توسط فرد ناتوانى همچون ابوموسى.

* * *

تفسیر خطبه 1

خُطَبُ أَمير المُؤمنين عليه السلام‏
بابُ المُختارِ مِن خُطَب أمير المُؤمِنينَ عليه السلام وَ أَوامره
وَ يَدخُلُ في ذلکَ المُختار مِن کلامِهُ الجاري مَجرى الخُطَبِ في المَقاماتِ المَحظُورَة وَ المَواقِفِ المَذکورَة وَ الخُطُوب الوارِدَة

ترجمه
در اين بخش علاوه بر خطبه ها قسمت هاي مهمي از منتخبات سخنان آن حضرت
که به منزله خطبه است و به مناسبت حوادث مختلف و پيشامدهاي گوناگون ايراد شده ذکر مي شود.
شرح و تفسیر
خطبه در يک نگاه
اين خطبه از مهم ترين خطبه هاى نهج البلاغه است که در طليعه اين کتاب بزرگ واقع شده و از نشانه هاى بارز حسن انتخاب مرحوم رضى است.
اين خطبه شامل يک دوره جهان بينى اسلامى است که از صفات کمال و جمال خداوند و دقايق عجيبى در اين زمينه شروع مى شود، سپس به مسئله آفرينش جهان به طور کلّى و بعد از آن آفرينش آسمان ها و زمين و آنگاه آفرينش فرشتگان، سپس آفرينش آدم (عليه السلام) و داستان سجود فرشتگان و مخالفت ابليس و هبوط آدم (عليه السلام) به زمين مى پردازد.
در ادامه خطبه از بعثت پيامبران و فلسفه آن و سرانجام از بعثت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) و عظمت قرآن مجيد و اهميّت سنّت پيامبر (صلي الله عليه و آله) سخن مى گويد و از ميان دستورهاى اسلامى و به اصطلاح «فروع دين»، روى مسئله حج به عنوان يک فريضه عظيم الهى، و فلسفه و اسرار آن انگشت مى گذارد، به طورى که توجّه دقيق به محتواى اين خطبه مى تواند يک بينش جامع و کلّى درباره مهم ترين مسائل اسلامى به ما بدهد و بسيارى از مشکلات و پيچيدگى هايى را که در اين مسائل وجود دارد، حل کند.
از يک نظر اين خطبه به منزله فاتحة الکتاب در قرآن مجيد است که فهرستى را از مجموعه مسائلى که در نهج البلاغه مطرح شده است به دست مى دهد؛ چرا که محورهاى اصلى مجموعه خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار در اين خطبه به صورت فشرده آمده است.
ما اين خطبه را به پانزده بخش تقسيم کرده و هر بخش را جداگانه بررسى و تفسير کرده، سپس در جمع بندى کلّى از مجموع آن ها نتيجه گيرى مى کنيم. .
تفسیر نامه 3

وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
لشريح بن الحارث قاضيه وَرُوِيَ أَنَّ شُرَيْحَ بْنَ الْحَارِثِ قَاضِيَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام)، اشْتَرَى عَلَى عَهْدِهِ دَاراً بِثَمَانِينَ دِينَاراً، فَبَلَغَهُ ذلِکَ، فَاسْتَدْعَى شُرَيْحاً، وَقَالَ لَهُ:

ترجمه

از نامه هاى امام (عليه السلام) است به شريح بن حارث، قاضى آن حضرت (در کوفه) روايت شده است که شريح بن حارث، قاضى امير المؤمنين (عليه السلام) در دوران حکومت امام (عليه السلام)، خانه اى به هشتاد دينار خريدارى کرد، خبر اين مطلب به آن حضرت رسيد، امام (عليه السلام) شريح را فراخواند و به او چنين فرمود:

شرح و تفسیر

نامه در يک نگاه
اين نامه که در نوع خود بى نظير است، برخورد امام (عليه السلام) را با يکى از قضات معروف خود به هنگام خريد يک خانه نسبتآ گران قيمت بيان مى کند و محتواى آن اين است که بعد از نکوهش شريح به علت خريد اين خانه، چيزى به نام سند براى او تنظيم مى کند، اما نه سندى مانند اسناد معمولى خانه ها، بلکه سندى بسيار عبرت انگيز و آموزنده که ناپايدارى دنيا و بى اعتبارى آن را کاملاً برملا مى سازد ونشان مى دهد که چه اندازه مردم گرفتار غفلت و غرورند و از واقعيات دنيا دورند و به تعبير امام (عليه السلام)، اگر شريح اين سند اخلاقى را پيش از اين مشاهده مى کرد از خريد آن خانه صرف نظر مى نمود.
اما چرا امام (عليه السلام) چنين برخوردى با شريح کرد؟ آيا به راستى آن را از اموال حرام و رشوه خريدارى کرده بود؟ بعيد به نظر مى رسد که امام (عليه السلام) چنين فرصتى را به قاضى کوفه داده باشد يا اين که مى خواهد بفرمايد: کسى که درباره جان ومال و ناموس مردم قضاوت مى کند بايد ساده زيستى را پيشه کند و در اين امر الگوى مردم باشد.

* * *

تفسیر نامه 1

وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلَى أهْلِ الْکُوفَةِ، عِنْدَ مَسيرِهِ مِنَ الْمَدينَةِ إلَى الْبَصْرَةِ

ترجمه

از نامه هاى امام (عليه السلام) است
که براى اهل کوفه به هنگام حرکت از مدينه به سوى بصره نگاشته است.

شرح و تفسیر

نامه در يک نگاه
درواقع هدف از نوشتن اين نامه سه چيز بوده است: نخست اين که امام (عليه السلام) روشن کند طلحه و زبير و عايشه که قتل عثمان را بهانه اى براى شورش بر ضد امام (عليه السلام) و به راه انداختن مقدمات جنگ جمل قرار دادند، خودشان در قتل او شريک بودند در حالى که امام (عليه السلام) تا آن جا که ممکن بود از وى دفاع کرد.
ديگر اين که همه مردم از روى ميل و اراده خود و بدون هيچ گونه جبر و فشار با امام (عليه السلام) بيعت کردند و خلافت او را بر جامعه اسلامى پذيرا شدند.
سوم اين که با توجّه به فتنه اى که طلحه و زبير و عايشه به راه انداختند، بر همه اهل کوفه لازم است براى يارى امام (عليه السلام) و خاموش کردن آتش فتنه به لشکر آن حضرت ملحق شوند.
* * *

تفسیر خطبه 137

وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي شَأْنِ طَلْحَةَ وَالزُّبَيْرِ وَفِي البَيْعَةِ لَهُ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که درباره بيعت طلحه و زبير بيان فرموده است.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
محورهاى اصلى خطبه عبارت اند از:
1. پيمان شکنى طلحه و زبير به بهانه شرکت على (عليه السلام) در قتل عثمان در حالى که خودشان مردم را بر ضدّ عثمان تحريک مى کردند.
2. نصيحت آميخته با تهديد خطاب به طلحه و زبير، تا دست از فتنه انگيزى خود بردارند و به مسلمين بپيوندند.
3. اشاره به مسئله بيعت، و اين که، من طالب حکومت نبودم، شما مردم بوديد که به اصرار، مرا وادار به پذيرش بيعت کرديد.
4. در پايان امام (عليه السلام) طلحه و زبير را نفرين مى کند؛ همان نفرينى که سرانجام دامان هر دو را گرفت.

* * *

تفسیر خطبه 138

وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يُومِىءُ فِيها إلى ذِکْرِ الْمَلاَحِمِ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن، حوادث مهم آينده را پيشگويى مى کند.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه درواقع از سه بخش تشکيل شده که همه مرتبط با يکديگر هستند.
در بخش اوّل اشاره به مردى الهى مى کند که اساس کار خود را بر هدايت هاى قرآنى مى گذارد و در سايه آن پيش مى رود و غالب شارحان نهج البلاغه، اين مرد الهى را با توجه به اوصافى که در ادامه مى آيد، حضرت مهدى (عج) دانسته اند.
در بخش دوم، به حوادث خونينى اشاره مى کند که پيش از قيام آن مرد الهى براى اقامه حکومت عدل، صورت مى گيرد و پس از قيام او آرامش و عدالت وغنا وبى نيازى صفحه زمين را پر مى کند.
در بخش سوم، به حوادث خونين ديگرى اشاره مى فرمايد که از شام برمى خيزد و مردم را به شدّت گرفتار مى کند. اين بخش ممکن است اشاره به حکومت بعضى از بنى مروان باشد و يا به ظهور افرادى مانند سفيانى قبل از قيام حضرت مهدى (عليه السلام).

* * *

تفسیر خطبه 140

وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي النَّهْيِ عَنْ غِيْبَةِ النّاسِ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که در آن مردم را از غيبت کردن نهى فرموده است.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) در اين خطبه، مردم را از غيبت و عيب جويى يکديگر نهى کرده است و دلايل مختلفى براى آن ذکر مى فرمايد: نخست اين که: آن هايى که از عيب و گناه پاک اند بايد شکر اين نعمت را در پرهيز از غيبت و عيب جويى ديگران قرار دهند.
ديگر اين که: اگر عيب جويان درست در خويش بنگرند، عيوبى همانند آنچه بر ديگران خرده مى گيرند در خود مى يابند، با اين حال چگونه مى توانند ديگران را به دليل داشتن آن عيوب ملامت کنند، در حالى که خود به آن ها گرفتارند.
سوم: گاه ممکن است انسان گناه کوچکى مرتکب شده باشد، و به گمان اين که آلوده گناه بزرگى نيست به غيبت و عيب جويى ديگران بپردازد، که خود بزرگ ترين گناه است؛ افزون بر اين، شخص عيب جو چه مى داند، شايد خداوند گناه کسى را که او غيبتش را مى کند بخشيده باشد، ولى گناه عيب جو بخشوده نشده باشد.
کوتاه سخن اين که: امام (عليه السلام) از راه هاى مختلف، راه را بر غيبت کنندگان وعيب جويان مى بندد، تا جامعه اسلامى را از اين گناه بزرگ پاک سازد.

* * *

تفسیر خطبه 142

وَمِن کَلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
المَعْرُوفِ فِي غَيْرِ أهْلِهِ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که درباره نيکى کردن به کسانى که شايسته آن نيستند بيان فرموده است.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه عمدتاً در دو محور بحث مى کند: در محور اوّل، نتايج سوء نيکى کردن و کمک به نااهلان را شرح مى دهد.
و در محور دوم، مواردى را که شايسته است انسان براى نيکى کردن برگزيند، ودر سايه آن به شرف دنيا و فضايل آخرت نائل گردد بيان مى فرمايد.

تفسیر خطبه 143

وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي الاسْتِسْقَاءِ وَفِيْه تَنْبِيهُ العِبَادِ إلى وُجوبِ اسْتِغَاثَةِ رَحْمَةِ اللهِ إذا حَبَسَ عَنْهُمْ رَحْمَةَ المَطَرِ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که درباره طلب باران ايراد فرموده و در آن، آگاهى مى دهد که هرگاه باران از مردم گرفته شود بايد به درگاه خدا استغاثه کنند.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه همان گونه که از عنوان بالا استفاده مى شود درباره طلب باران از درگاه خداوند متعال است، و دومين خطبه اى است که در نهج البلاغه در باب استسقاء ايراد شده است (خطبه اوّل خطبه 115 بود).
اين خطبه درواقع از سه بخش تشکيل شده است:
بخش اوّل، بيانگر اين حقيقت است که زمين و آسمان مطيع فرمان خدا هستند، و هر زمان اراده کند آن ها برکاتشان را در اختيار انسان ها مى گذارند، بنابراين در پشت اين عالم اسباب بايد به ذات مسبب الاسباب توجه کرد.
بخش دوم، ناظر به اين مطلب است که اعمال سوء و گناهان و معاصى سبب مى شود که درهاى خيرات به فرمان خدا بسته شود و کليد گشودن اين درها، استغفار از گناه و بازگشت به سوى پروردگار است.
در بخش سوم، به مناسبت مراسم نماز باران امام (عليه السلام) دست به دعا به درگاه خدا برمى دارد و با تعبيراتى بسيار دلنشين، موثر و پرمعنا از خدا طلب باران مى کند، بارانى پربرکت که زمين ها را سيراب و درختان را پرثمر و مردم را شادمان سازد.

* * *

تفسیر خطبه 144

وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
درمورد بعثت انبيا و فضيلت اهل بيت (عليهم السلام)، همچنين هشدارى به اهل ضلالت مى دهد.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
امام (عليه السلام) در اين خطبه درباره سه موضوع سخن گفته است:
نخست درباره بعثت انبيا و رسالت آنان، مطالب مهمى بيان فرموده است.
پس از آن بخشى از فضايل و برترى اهل بيت (عليهم السلام) را ذکر مى فرمايد.
و در بخش ديگرى اشارات پرمعنايى به راه و رسم گمراهان و پايان کار آن ها مى کند.

* * *

تفسیر خطبه 5

وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
لَمّا قُبِضَ رَسولُ اللهِ (صلي الله عليه و آله) وَ خَاطَبَهُ العَبّاسُ وَ أبوسُفْيَانَ بْنُ حَرْبٍ فِي أنْ يُبَايِعَا لَهُ بِالْخِلاَفَةِ (و ذلِکَ بَعْدَ أن تَمَّتِ الْبَيْعَةُ لاِبي بَکْرٍ فِي السَّقِيفَةِ وَ فِيها يَنْهى عَنِ الفِتْنَةِ وَيُبَيِّنُ عَنْ خُلُقِهِ وَعِلْمِهِ)

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
هنگامى که رسول خدا (صلي الله عليه و آله) رحلت فرمود، عباس و ابوسفيان به على (عليه السلام) عرض کردند که آماده اند با او براى خلافت بيعت کنند (و اين در زمانى بود که بيعت در «سقيفه» براى «ابوبکر» پايان يافته بود ـ حضرت نپذيرفت و اين خطبه را ايراد فرمود ـ و در آن، نهى از فتنه و آشوب مى کند و از روحيه و آگاهى هاى خود پرده برمى دارد)

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه از معدود خطبه هايى است که از على (عليه السلام) در غير زمان خلافتش نقل شده است.
از مجموع اين خطبه و مقدمه اى که سيّد رضى براى آن آورده، به خوبى استفاده مى شود که بعد از رحلت رسول خدا (صلي الله عليه و آله)، ابوسفيان و عباس خدمت آن حضرت آمدند (و شايد عباس به تحريک ابوسفيان آمده بود) و امام (عليه السلام) را به قيام تشويق کرده و تقاضا کردند که با او به عنوان خليفه بيعت کنند؛ ولى امام (عليه السلام) با آگاهى کاملى که از شرايط زمان داشت و دلسوزى خاصّى که براى بقاى اسلام و درهم شکستن توطئه هاى منافقان مى کرد، نه تنها اين بيعت را نپذيرفت بلکه با عباراتى روشن به آن ها هشدار داد که از اين گونه کارها بپرهيزند.
در حقيقت از آن جا که مى دانست افراد ناآگاه يا مغرض، به او به دليل سکوتش خرده گيرى هايى مى کنند به آن ها پاسخ داد. و در پايان، عشق خود را به مرگ و شهادت و لقاى پروردگار بيان کرده و به علم و آگاهى فراوانى اشاره مى کند که از اسرار است و اجازه پرده بردارى را از آن ندارد. .

تفسیر خطبه 145

وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که درباره ناپايدارى دنيا ايراد فرموده است.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
مجموع اين خطبه ناظر به دو مطلب است: بخش اوّل، اشاره به ناپايدارى دنيا و ناپايدارى نعمت هاى آن است، و دقت در جمله هاى اين خطبه انسان را با واقعيت اين جهان ناپايدار بيش از پيش آشنا مى سازد و نکته هايى در آن است که هر شنونده اى را از خواب غفلت بيدار مى کند.
و بخش دوم، نکوهش از بدعت هاست که هرگاه بدعتى در ميان مردم رايج شود، سنّتى به فراموشى سپرده خواهد شد.

* * *

تفسیر خطبه 147

وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن، هدف از بعثت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله)
(و اهميّت قرآن و بخشى از حوادث آينده) بيان شده است.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه از چند بخش تشکيل شده است: بخش اوّل، اشاره به اهداف بعثت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) و نقش قرآن در هدايت مردم مى کند.
در بخش دوم، امام (عليه السلام) از فتنه هاى آينده خبر مى دهد و از زمانى سخن مى گويد که مردم غرق گناه و انواع آلودگى ها مى شوند و قرآن را به فراموشى مى سپارند.
و در بخش سوم، به همگان هشدار مى دهد و سرنوشت اقوام پيشين را که به انواع بلاها گرفتار شدند يادآور مى شود.
در بخش چهارم اندرزهاى بسيار مفيد و موثرى به مردم مى دهد وآن ها را به پيروى از قرآن و اهل بيت (عليهم السلام) براى نجات از چنگال فساد دعوت مى کند.

* * *

تفسیر خطبه 149

وَ مِنَ الْکَلَام‏ لَه‏ (عليه السلام)
قَبْلَ مَوْتِهِ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که پيش از فرارسيدن مرگش ايراد فرمود.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
همان گونه که در شرح اسناد خطبه آمده است امام (عليه السلام) اين سخنان را زمانى بيان فرمود که در بستر شهادت افتاده بود، هم در نظر داشت وصيّت کند و هم مى خواست به همگان پند و اندرز دهد.
در حقيقت، اين خطبه از سه بخش تشکيل شده است: بخش اوّل درباره مرگ است که هيچ کس توان فرار از آن را ندارد و زمان و مکان آن، بر هيچ کس معلوم نيست.
بخش دوم، وصيّت کوتاه و بسيار پرمحتوايى است، که امام (عليه السلام) از خود به يادگار گذاشته، وصيّتى که دل ها را به خود جذب مى کند و مسير آينده را روشن مى سازد.
در بخش سوم، درس هاى عبرتى را که مردم مى توانند از شهادت آن حضرت بگيرند بيان مى فرمايد و در ضمن، اين حقيقت را گوشزد مى کند که وقتى من از ميان شما بروم، و ديگرى در جاى من بنشيند متوجه خواهيد شد که من که بودم؟ و چه مى خواستم؟ و چه در دل داشتم؟ .

تفسیر خطبه 150

وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يُومِىءُ فِيها إلَى الْمَلاحِمِ وَيَصِفُ فِئَةً مِنْ أهْلِ الضَّلاَلِ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن به حوادث آينده اشاره مى کند و اوصاف گروهى از گمراهان را بيان مى فرمايد.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه در واقع از سه بخش تشکيل مى شود: در بخش اوّل از گروهى سخن مى گويد که راه راست را رها کرده و به انحراف کشيده شده اند، سپس درباره رهبرى از اهل بيت : سخن مى گويد که با چراغى روشن در فتنه ها وارد مى شود و هدايت مردم را بر عهده مى گيرد، رهبرى که گره ها را مى گشايد و ملت ها را آزاد مى سازد، کسى که مدت ها از ديده مردم پنهان خواهد گشت و کسى به او دست نمى يابد.
در بخش دوم اين خطبه، سخن از افراد ضعيف الايمانى به ميان مى آورد که به دليل پيروى از هواى نفس، در گمراهى و فتنه ها غوطه ورند و گروه ديگرى، که داراى ايمانى راسخ بوده اند و با کفر و شرک و آلودگى پيکار کرده و به قرب الهى رسيده اند.
در بخش سوم، به افرادى اشاره مى کند که بعد از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به قهقرا برگشتند و رشته هاى ايمان را گسَستند، از دوستان خدا بريدند و به دشمنان پيوستند، بناى ولايت را از اساس برداشتند و به جايى که کانون خطا بود، منتقل ساختند.

تفسیر نامه 26

وَمِن عَهدٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلى بَعْضِ عُمَّالِهِ وَقَدْ بَعَثَهُ عَلَى الصَّدَقَةِ

ترجمه

از نامه هاى امام (عليه السلام) است
براى بعضى از مأموران گردآورى زکات.

شرح و تفسیر

نامه در يک نگاه
امام (عليه السلام) در اين نامه، قبل از هرچيز، مخنف بن سليم را از نفاق و دوگانگى ظاهر و باطن برحذر مى دارد و از بدرفتارى با مردم و خودبرتربينى و بى اعتنايى به آن ها نهى مى فرمايد و در بخش ديگرى تأکيد مى کند که تو به عنوان عامل جمع آورى زکات حقى در آن دارى که ما به تو مى پردازيم؛ ولى بقيّه آن متعلق به نيازمندان امّت است که بايد به آن ها برسد.
حضرت در پايان نامه، او را از هرگونه خيانت در اين امانت برحذر مى دارد وخيانت به امّت و امام امّت را بدترين خيانت مى شمرد.

* * *

تفسیر خطبه 16

وَ مِنْ کَلَامٍ لَهُ (عليه السلام)
لَمّا بُويِعَ بِالمَدِينَةِ وَفِيها يُخْبِرُ النَّاسَ بِعِلْمِهِ بِما تَؤُولُ إلَيْهِ أحْوالُهُم وَفِيها يُقَسِّمُهُمْ إلى أقْسامٍ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
هنگامى که در مدينه با او بيعت کردند، و در آن از سرانجام کار مردم خبر مى دهد و آن ها را به گروه هاى مختلفى تقسيم مى کند.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه، نخستين خطبه يا از نخستين خطبه هايى است که بعد از قتل عثمان و به حکومت رسيدن امام (عليه السلام) در مدينه ايراد شد و با توجّه به جايگاه آن و زمان صدور خطبه، تفسير محتواى آن آسان تر است.
اين خطبه چهار محور دارد:
نخست هشدارى است که على (عليه السلام) به همه مردم در مورد امتحاناتى که در پيش دارند مى دهد و آن زمان را به زمان قيام پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) تشبيه مى کند و انقلاب دوران خلافتش را همانند انقلاب رسول الله (صلي الله عليه و آله) مى شمارد که مردم را از دوران جاهليّت به دوران نور و هدايت منتقل ساخت هرچند تحمّل اين انقلاب براى بسيارى سخت و سنگين، و کوره امتحان، داغ و سوزان است.
انحرافاتى که بعد از پيامبر (صلي الله عليه و آله) پيدا شد و به تبعيض در بيت المال و غارت اموال مسلمين و سپردن پست هاى مهم به بازماندگان عصر جاهليت انجاميد، نياز به انقلاب جديدى داشت که به دست مبارک على (عليه السلام) بنيان نهاده شد.
على (عليه السلام) در همين بخش به مردم يادآورى مى کند که به گذشته تاريخ اسلام و اقوامى که پيش از اسلام مى زيستند بازگردند و از سرنوشت آن ها عبرت گيرند.
در بخش ديگرى از اين خطبه، خطا و گناه را با تقوا و پرهيزکارى مقايسه مى کند و سرانجامِ هريک را نشان مى دهد که چگونه گناهان قابل کنترل نيستند، ولى مسير تقوا و پرهيزکارى کاملا قابل کنترل است. سپس مردم را از گرفتار شدن در چنگال چيزى که عاقبتش خطرناک است برحذر مى دارد.
در سومين بخش خطبه اشاره کوتاه و پرمعنايى به مسئله حق و باطل مى کند و به مردم هشدار مى دهد که از کمى طرفداران حق و فزونى پيروان باطل وحشت نکنند، راه حق را در پيش گيرند و در انتظار پيروزى و نصرت الهى باشند.
آخرين بخش خطبه مشتمل بر يک سلسله اندرزهاست که هرکدام به عنوان يک اصل مهم و اساسى بايد در زندگى مورد توجّه باشد. اندرز به کناره گيرى از راه افراط و تفريط، پافشارى بر قرآن و سنّت، شناخت موقعيت خويش در جامعه، لزوم دعوت به اتحاد و اصلاح ذات البين و بالاخره توبه کردن از گناهان و همه برکات را از ناحيه خدا دانستن.

تفسیر خطبه 17

وَ مِنْ کَلَامٍ لَهُ (عليه السلام)
فِي صِفَةِ مَنْ يَتَصَدَّى لِلْحُکْمِ بَيْنَ الاُمَّةِ وَلَيْسَ لِذلِکَ بِأهْلٍ،
وَفِيها: أبْغَضُ الخَلائقِ إلى اللهِ صِنْفَانِ:

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
درباره کسى که بدون شايستگى و لياقت، متصدّى مقام قضاوت در ميان مردم مى شود و در اين خطبه آمده است:
مبغوض ترين خلايق نزد خدا دو گروه اند

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه ـ همان گونه که در عنوان آن آمده است ـ بيانگر صفات کسانى است که بدون لياقت و استحقاق، بر مسند قضا مى نشينند و مردم را به گمراهى مى کشانند. امام (عليه السلام) در اين خطبه آن ها را به دو گروه تقسيم کرده است:
گروه اوّل کسانى هستند که آگاهانه راه ضلالت را مى پويند و تسليم هوى وهوس مى شوند و در دين بدعت مى گذارند و مايه گمراهى خويشتن وخلق خدا مى شوند.
گروه دوم، جاهلان عالم نما و خودکامگان ناآگاهى هستند که گرفتار جهل مرکّب اند؛ بدون هيچ گونه آمادگى براى داورى ميان مردم، بر مسند قضاوت مى نشينند و شبهاتى به هم مى بافند و پشت سرِ هم مرتکب اشتباه و خطا مى شوند. حقّ را به باطل مى آميزند و خون هاى بى گناهان را بر باد مى دهند و اموال مردم را به ناحق به ديگرى مى بخشند. اين احتمال نيز وجود دارد که قسمت اوّل، اشاره به حاکمان بدعت گذار و گمراهِ ظلم و جور باشد و دومى به قاضيان جاهل و بى خبر. بنابراين کلمه حکم که در عنوان اين خطبه آمده است در مفهوم عامّى به کار رفته که هم شامل حکومت مى شود و هم قضاوت.
در پايان خطبه، امام (عليه السلام) از اين گونه افراد که به قرآن مجيد پشت کرده و معروف در نظرشان منکر، و منکر در نظرشان معروف است به خدا شکايت مى کند.
بنابراين، خطبه در سه بخش خلاصه مى شود: بخش اوّل و دوم، توصيف اين دو گروه گمراه است؛ و بخش سوم، مشتمل بر شکايت به خداوند از آن ها و امثال آنان است.

تفسیر خطبه 65

وَمِن خُطبَةٍ لَهَ عَلَيهِ السَّلامُ

وَفِيْها مَبَاحِثُ لَطِيفَةٌ مِنَ الْعِلْمِ الإلهِيِّ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است

که در آن بحث هاى لطيفى از علم خداوند (و ساير صفات او) مطرح شده است

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
از آن جا که ذکر خدا و توجّه به اسما و صفات او به انسان نيرو مى بخشد و او را به مسئوليت هايش در زمينه جهاد با دشمنان آشناتر مى کند، امام (عليه السلام) قبل از جنگ ها و در طول جنگ، مردم را متوجه خداوند و صفات جلال و جمال او مى کرد و اين خطبه نيز که در آستانه جنگِ ديگرى با معاويه و ظالمان شام ايراد شده، بسيارى از دقايق صفات خداوند، به خصوص در زمينه علم و قدرت او را برشمرده، تا در سايه آگاهى و توجّه بيشتر به اين صفات، نور و صفاى بيشتر وقدرت و توان فزون ترى در شنوندگان حاصل گردد.

* * *

تفسیر خطبه 23

وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ (عليه السلام)
و َتَشْتَمِلُ عَلَى تَهْذِيبِ الفُقَراءِ بِالزُّهْدِ و َتَأْدِيبِ الأَغْنِياءِ بِالشَّفَقَةِ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن فقرا را به زهد و ثروتمندان را به محبّت سفارش مى کند

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
در نخستين بخش از اين خطبه، امام (عليه السلام) اشاره به تقسيم رزق و روزى در ميان مردم، بر اساس تدبير الهى کرده و سپس توصيه مى کند که اگر کسى بر ديگرى برترى داشت، نبايد مورد کينه و حسد قرار گيرد (و هرگاه صاحب مال و ثروتى شد، نبايد مغرور گردد و دين و ايمان خود را فداى ثروت کند). و آنگاه در بخش دوم، مردم را به اخلاصِ در نيّت و پاکىِ عمل و پرهيز از هرگونه ريا و خودنمايى، دعوت مى کند.
در بخش سوم اين خطبه، به پاره اى از مسائل مهم اجتماعى، از جمله استحکام بخشيدن به پيوندهاى خويشاوندى و تعاون و همکارى در ميان خويشاوندان و اهل يک قبيله، براى مبارزه با مشکلات، اشاره مى فرمايد و بر اين مسئله تأکيد مى کند که انسان نبايد خويشاوندان و نزديکان خود را با بخل و امساک از دست دهد؛ چراکه در مشکلات، تنها مى ماند و گرفتار زيان هاى غيرقابل جبرانى خواهد شد. .

تفسیر نامه 10

وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلَيْهِ أيضَآ

ترجمه

از نامه هاى امام (عليه السلام) است
که آن را نيز به معاويه نوشته است.

شرح و تفسیر

نامه در يک نگاه
اين نامه در حقيقت از چهار بخش تشکيل شده است: در بخش اوّل، امام (عليه السلام) معاويه را نصيحت مى کند و درباره سرنوشتش در قيامت و عواقب کارهايش هشدار مى دهد، هر چند او را اسير شيطان مى داند و اميد چندانى به هدايت او ندارد.
در بخش دوم، اين نکته را به معاويه گوشزد مى کند که چگونه مى خواهد زمامدارى امّت اسلامى را بر عهده بگيرد درحالى که نه سابقه درخشانى در اسلام دارد و نه از خانواده شريف و باتقوايى است.
در بخش سوم مى فرمايد: چرا دعوت به جنگ کرده اى؟ مردم را رها کن و تنها به ميدان بيا و با من نبرد تن به تن کن تا تکليف مسلمانان روشن گردد و من گذشته تاريخ اسلام را که طعم شمشير را به جد و برادر و دايى ات چشاندم به ياد تو آورد.
بالاخره در بخش چهارم، بهانه خونخواهى عثمان را مطرح مى فرمايد ومى گويد: تو به خوبى مى دانى چه کسى قاتل عثمان بوده است چرا به سراغ او نمى روى؟ در پايان مى فرمايد: مى بينم که در ميدان جنگ، ضجه و ناله لشکرت بلند مى شود و شکست بعد از شکست دامنت را مى گيرد و سرانجام به کتاب خدا پناه مى برى در حالى که به آن ايمان ندارى.

* * *

تفسیر خطبه 215

وَمِن دُعَاءٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
کانَ يَدْعُو بِهِ کَثِيرآ

ترجمه

از دعاهاى امام (عليه السلام) است
که غالبآ پروردگار را با آن مى خواند.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين کلام که درواقع مرکب از يک سلسله دعاهاى پرمعنا و بسيار پرارزش است و امام (عليه السلام) در بسيارى از اوقات آن را مى خواند، از دو بخش تشکيل شده است:
بخش اوّل، حمد و سپاس الهى براى نعمتهاى معنوى و مادى است که خداوند به ما ارزانى داشته و از ما نگرفته است.
در بخش دوم، امام (عليه السلام) تقاضاهايى از خداوند مى کند که در سه قسمت کوتاه وپرمحتوا که هرکدام با «اللهم» شروع مى شود، بيان شده است و اين دعاها غالبآ جنبه معنوى دارد، هر چند از جنبه هاى مادى نيز خالى نيست و مناسب است بعد از نمازها يا در قنوت نماز و در اوقاتى که انسان حال دعا دارد خوانده شود وخواننده از برکات آن بهره مند گردد.

* * *

تفسیر خطبه 32

وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ (عليه السلام)
وَ فِيها يَصِفُ زَمانَهُ بِالْجَوْرِ، و يُقَسِّمُ النَّاسَ فِيهِ خَمْسَةَ أصْنَافٍ، ثمَّ يُزَهِّدُ فِي الدُّنْيا

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که ستمگرى زمانه را وصف کرده و مردم را به پنج دسته تقسيم مى فرمايد همچنين در آن از زهد در دنيا سخن به ميان آمده است

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه از چهار بخش تشکيل شده است:
در بخش نخست، از وضع تأسف انگيز جامعه در زمان امام (عليه السلام) و مشکلاتى که بر سر راه نيکوکاران و پاک دلان وجود داشته سخن به ميان آمده است.
در بخش دوم، امام (عليه السلام) مردم آن زمان را (و احتمالا مردم هر عصر و زمان را) به چهار گروه تقسيم مى کند:
الف) گروهى که چون قدرت ندارند، دست به فساد نمى آلايند. در واقع «از غم بى آلتى افسرده اند».
ب) گروهى که داراى قدرت اند و از قدرتشان براى ايجاد فساد و رسيدن به مال و مقام دنيا بهره مى گيرند.
ج) گروهى که به ظاهر، اعمال الهى و اخروى انجام مى دهند، ولى در حقيقت با اين اعمال، دنيا را مى طلبند، نه آخرت را.
د) گروه ديگرى که چون دستشان به قدرت نمى رسد، خود را به زهد و قناعت مى زنند، در صورتى که نه زاهدند و نه اهل قناعت.
امام (عليه السلام) ويژگى هاى هر يک از اين چهار گروه را ـ که در هر اجتماعى وجود دارند ـ بيان مى کند.
در بخش سوم، سخن از گروه ديگرى است که حضرت از آن ها به طور جداگانه ياد مى کند.
مردان شريف و پاک طينتى که به خدا دل بسته اند و در راه او گام برمى دارند.
امام على (عليه السلام) آن ها را نيز به چند دسته تقسيم مى فرمايد و به طور دقيق و ظريف ويژگى هاى هر دسته را شرح مى دهد.
در بخش چهارم ـ که بخش پايانى خطبه است ـ مردم را به زهد و بى اعتنايى به دنيا که عشق به آن، سرچشمه همه گناهان و بدبختى هاست، دعوت مى فرمايد و در جمله هاى کوتاه حقّ سخن را ادا مى کند.

تفسیر خطبه 28

وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ (عليه السلام)
و هُوَ فَصْلٌ مِنَ الْخُطْبَةِ الَّتي أوَّلُها «اَلْحَمْدُ لِلّهِ غَيْرَ مَقْنوطٍ مِنْ رَحْمَتِهِ» وَ فِيهِ أحَدَعَشَرَ تَنْبِيهاً

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که (در حقيقت) بخشى است از خطبه اى که آغاز آن «الحمدلله غير مقنوط من رحمته» آمده، و در آن يازده تذکّر است

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه يکى از معروف ترين خطبه هاى اميرمؤمنان على (عليه السلام) است و به گفته شيخ مفيد در ارشاد، يکى از سخنانى است که از آن حضرت به يادگار مانده و ارباب فهم و عقل و خرد، آن را حفظ کرده اند. و به گفته سيّد رضى ـ چنان که خواهد آمد ـ اگر سخنى پيدا شود که انسان ها را با قوت و قدرت، به سوى زهد در دنيا و توجه به آخرت سوق دهد، اين سخن است.
در اين خطبه کوتاه ـ که به گفته بعضى از محقّقان، بخشى از خطبه 25 محسوب مى شود ـ امام (عليه السلام) به يازده نکته مهم درباره توجه به آخرت و زهد در دنيا و عدم اعتماد به مواهب مادّى و زرق و برق اين جهان و آمادگى هر چه بيشتر براى زندگى جاودان آخرت و هشدار درباره خطرات مهمّى که سعادت انسان را تهديد مى کند، اشاره مى فرمايد.
اين خطبه، به حق، يکى از خطبه هاى تکان دهنده اى است که انسان را به سوى زهد در دنيا و بى اعتنايى به زرق و برق، و توجه به امر آخرت، سوق مى دهد و تعبيراتش آن چنان صريح و دقيق است که هرکس را که کم ترين شايستگى داشته باشد از خواب غفلت بيدار مى کند و در هر قسمت تحليل منطقى جالبى همراه با تعبيرات خطابى ارائه مى دهد.

تفسیر خطبه 33

وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ (عليه السلام)
عِندَ خُروجِهِ لِقِتالِ أهْلِ البَصْرَةِ،
وَ فِيها حِکْمَةُ مَبْعَثِ الرُّسُلِ، ثُمَّ يَذکُرُ فَضْلَهُ وَ يَذِمُّ الخَارِجِينَ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که به هنگام خروج براى جنگ با اهل بصره، ايراد فرمود
و در آن فلسفه بعثت انبيا آمده و سپس فضايل خويش را برشمرده و کسانى را که بر ضدّ او قيام کردند، نکوهيده است

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
حضرت اين خطبه را در شرايطى که ياران خود را براى خاموش کردن آتش فتنه طلحه و زبير در بصره بسيج کرده بود، ايراد کرده است.
امام (عليه السلام) از يک سو قبل از ايراد خطبه آن جمله هاى تاريخى و فراموش نشدنى را به ابن عباس مى گويد، جمله هايى که از روحِ بلندِ امام (عليه السلام) و مقام والا و بى نظير او در عرفان و معرفت الهى حکايت مى کند، حضرت مى گويد که حکومت بر شما از اين کفشِ فرسوده و وصله خورده من نيز کم ارزش تر است، اگر به حساب عشق و علاقه به مقام و حکومت باشد، امّا اگر براى اقامه حق و ابطال باطل و سوق دادن جامعه به سوى سعادت و کمال باشد، هدفِ مطلوب ودوست داشتنى من است.
و سپس افکار مردم را همراه خودش به عصر جاهليت و زمان قيام پيغمبراکرم (صلي الله عليه و آله) مى برد و تلويحآ اشاره مى کند که مردم بار ديگر ارزش هاى جاهلى را زنده کرده اند و من بايد همان مسير رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را براى خاموش کردن فتنه ها و درهم پيچيدن افکار جاهلى سير کنم و حق را از درون باطل خارج سازم.
در بخش ديگرى از اين خطبه به سرزنش گروهى از قريش که سردمداران جنگ جمل بودند پرداخته و روشن مى سازد که انگيزه اين آتش افروزان جنگ جز حسد و کينه توزى و دنياپرستى نبوده است.

تفسیر خطبه 151

وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يُحَذِّرُ مِنَ الفِتَنِ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن مردم را از فتنه ها بر حذر مى دارد.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه از سه بخش عمده تشکيل شده است: بخش اوّل را حمد و ثناى الهى و سپس شهادت به رسالت پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) و اوصاف مهمّى از آن حضرت در بر مى گيرد. در اين بخش، امام (عليه السلام) به وضع نابسامان عصر جاهليّت اشاره کرده تا مسلمانان ضمن مقايسه وضع خود با آن زمان، نعمت هاى عظيمى را که خداوند به برکت اسلام به آنان ارزانى داشت، درک کنند.
در بخش دوم از ظهور و بروز فتنه ها در آينده و بازگشت هايى به افکار و رفتار عصر جاهليّت خبر مى دهد. فتنه هايى که ستمکاران، آن را رهبرى مى کنند و يکى پس از ديگرى نقش محورى آن را دارند.
و در پايان خطبه، به مردم سفارش مى کند که فريب فتنه گران را نخورند و آلت دست آن ها نشوند، در راه هاى شيطان گام نگذارند، و از لقمه حرام بپرهيزند و خود را در همه حال در محضر خداوند بدانند.
اين سه بخش را در چهار بخش شرح و تفسير مى کنيم.

تفسیر خطبه 155

وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يَذْکُرُ فِيها بَدِيعَ خِلْقَةِ الخُفّاشِ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن از شگفتى هاى آفرينش خفّاش سخن مى گويد.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه در واقع يکى از خطبه هاى مهم توحيدى نهج البلاغه است که از سه بخش تشکيل شده است:
در بخش اوّل، به حمد و ستايش پروردگار و بيان عظمتش که عقل ها را در حيرت فرو برده مى پردازد و از قدرت نمايى او در آفرينش موجودات، بدون هيچ نقشه قبلى سخن مى گويد، مخلوقاتى که هر يک از ديگرى عجيب تر و اسرار آميزترند.
و در بخش دوم و سوم، براى نمونه، انگشت روى يکى از شگفت انگيزترين پرندگان يعنى خفّاش گذاشته و عجايب خلقت او را يکى بعد از ديگرى شرح مى دهد؛ آن چنان که گويى سال ها درباره اين مخلوق اسرار آميز مطالعه و بررسى کرده و به اسرار وجود او دست يافته است.

تفسیر خطبه 153

وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن به صفات گمراهان و غافلان اشاره مى فرمايد.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه، گلچينى است از چند بخش از خطبه مفصّلى که امام (عليه السلام) ايراد فرموده است:
در بخش اوّل، برخى از صفات افراد فاسد و مفسد و گمراه را بيان مى کند تا مردم آنان را بشناسند و از آن ها فاصله گيرند.
در بخش ديگرى، به صفات غافلان اشاره مى کند که هنگامى بيدار مى شوند که کار از کار مى گذرد و گرفتار آثار سوء اعمال خود مى شوند.
در بخش سوم، همگان را مخاطب ساخته و اندرزهاى مفيد و مؤثّر به آن ها مى دهد تا از خواب غفلت بيدار شوند و به فکر آخرت خويش باشند.
در بخش چهارم، به چند صفت خطرناک اشاره مى کند که هرکس گرفتار آن باشد هر عملى انجام دهد، مقبول نخواهد شد و اهل نجات نخواهد بود.
در پايان اين بخش، صفات چهارپايان و درندگان و انسان هاى دنياپرست و مؤمنان بيدار را در يک مقايسه کوتاه روشن مى سازد و به اين ترتيب خطبه پايان مى گيرد.

تفسیر خطبه 154

وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يَذْکُرُ فِيها فَضَائِلَ أهْلِ البَيْتِ (عليهم السلام)

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن فضايل اهل بيت (عليهم السلام) را بيان کرده است.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
مطالب اين خطبه به طور عمده بر سه محور مى گردد:
1. فضايل اهل بيت (عليهم السلام) و علم و دانش فوق العاده آن بزرگواران و توصيه به مردم براى پيروى از آنان.
2. بحثى درباره ارتباط ظاهر و باطن با يکديگر و اين که غالبآ در مواقعى که باطن انسان پاک باشد، ظواهر اعمال او نيز پاک است و به عکس، آن ها که از درون آلوده اند غالبآ ظاهرى آلوده دارند.
3. براى اصلاح هر چيز بايد به ريشه هاى نخستين بازگشت و اصلاحات را از اساس و بنيان شروع کرد.

تفسیر خطبه 34

وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ (عليه السلام)
فِي استِنْفَارِ النَّاسِ إلى أهْلِ الشَّامِ بَعْدَ فَرَاغِهِ مِنْ أمْرِ الْخَوارِجِ، وَ فِيها يَتَأفَّفُ بِالنَّاسِ، وَ يَنْصَحُ لَهُمْ بِطَرِيقِ السَّدَادِ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که آن را براى بسيج کردن مردم به منظور حرکت به سوى شاميان، بعد از پايان کار خوارج در نهروان (و خاموش شدن فتنه آنان) ايراد کرد و در اين خطبه (از سستى و کوتاهى مردم در امر جهاد با دشمن،) سخت اظهار ناراحتى مى کند و آنان را با اين روش صحيح و منطقى ارشاد مى فرمايد

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه سه موضوع مهم را تعقيب مى کند:
1. بخش عمده اين خطبه بر محورِ تأکيد بر جهاد با دشمن و عواقب شوم ترک جهاد، دور مى زند. امام (عليه السلام) در اين بخش از خطبه کوفيان را زير رگبار ملامت هاى خود مى گيرد و با تعبيرات تند و تکان دهنده، آن ها را مورد سرزنش قرار مى دهد.

اين بعد از آن است که بارها به شيوه ملايم و محبت آميز و مستدل و منطقى، آنها را براى جهاد با دشمن بسيج کرده، ولى اثر نبخشيده است. لذا به ناچار از آخرين دارو ـ که دارويى است بسيار تلخ و گزنده ـ کمک مى گيرد. گاه آن ها را به افراد ديوانه اى تشبيه مى کند که درک و شعور خود را از دست داده و سود و زيان خويش را تشخيص نمى دهند. و گاه آن ها را به شتران سرگردانى تشبيه مى کند که در بيابان از ساربان خود فاصله گرفته و انضباط معمولى را به کلّى از دست داده اند سپس با هشدارهاى شديد درباره دشمنِ بى رحم و خونخوارى که در انتظار آنهاست سعى در بسيج آنان مى فرمايد.
2. در بخش ديگرى از اين خطبه، امام (عليه السلام) از عزم راسخ و اراده خود در پيکار با دشمن، سخن مى گويد، خواه گروه بسيارى با او حرکت کنند يا گروه کمترى.
3. در آخرين بخش خطبه از حقوق متقابل امام و امّت سخن مى گويد. نخست به بيان حقوق امّت بر امام مى پردازد و در چهار جمله کوتاه، اصول آن را بيان مى فرمايد و سپس در چهار جمله پرمعناى ديگر، از حقّ امام بر امّت سخن مى گويد، گويى مى خواهد تلخى سرزنش هاى نخستين اين خطبه را با شيرينى سخنان پايانى بياميزد و معجونى مناسب براى درمان درد سستى و تنبلى آنان فراهم آورد.

تفسیر خطبه 37

وَمِن کلامٍ لَهَ عَلَيهِ السَّلامُ
يَجْرِي مَجْرى الخُطْبَةِ، وفِيهِ يَذْکُرُ فَضَائِلَهُ (عليه السلام) قَالَهُ بَعْدَ وَقْعَةِ النَّهْرَوانِ

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که در حکم خطبه است و بعد از واقعه نهروان بيان فرموده
و در آن روحيات خود را شرح مى دهد

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
همان گونه که در کلام ابن ابى الحديد نيز آمده، اين خطبه شامل چند بخش مختلف است که هر يک ناظر به مطلبى است.
در بخش نخست، امام (عليه السلام) به خدماتش در زمان غُربت اسلام و آغاز دعوت پيغمبر (صلي الله عليه و آله) اشاره مى کند و مى فرمايد: دربرابر آن طوفان ها و تندبادهايى که دشمن به راه انداخته بود، مانند کوه محکم ايستادم و نقطه ضعفى از هيچ نظر بر دامان زندگى من وجود ندارد.
در بخش دوم به اين مطلب اشاره مى کند که من همواره دربرابر زورمندان ستمگر و در کنار ضعيفان مظلوم ايستاده ام تا حقِّ آن ها را بگيرم.
در بخش سوم، به عنوان دفاع از اخبار حوادث آينده ـ که از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) نقل فرموده ـ مى فرمايد که محال است سخنى ناروا به پيامبر (صلي الله عليه و آله) نسبت دهم، در حالى که من نخستين تصديق کننده او بودم.
و در آخرين بخش از خطبه، عذر بيعت با خلفا را چنين بيان مى کند که من به دستور پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) ناچار بودم تن به بيعت بدهم و براى گرفتن حقّم قيام نکنم، مبادا شکافى در صفوف مسلمانان پيدا شود و دشمن از آن استفاده کند.
* * * .

تفسیر خطبه 45

وَمِن خُطبَةٍ لَهَ عَلَيهِ السَّلامُ

وَهُوَ بَعْضُ خُطْبَةٍ طَوِيلَةٍ خَطَبَها يَوْمَ الفِطْرِ، وَفِيها يَحْمَدُاللهَ وَيَذِمُّ الدُّنْيا

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است که روز عيد فطر براى مردم بيان فرمود، و در آن خداوند را ستايش و دنياپرستى را نکوهش مى فرمايد

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه درواقع از دو بخش تشکيل شده، بخشى از آن حمد و ثناى الهى است، و بخش ديگر، مذمّت دنيا و هشدار به مردم براى تهيه زاد و توشه آخرت است، و به نظر مى رسد که بخش هاى قابل ملاحظه اى از اين خطبه طولانى در کلام سيّد رضى نيامده است، به همين دليل پيوند روشنى در ميان دو بخش خطبه ديده نمى شود، ولى هر دو بخش در عين فشردگى بسيار پرمعنا و هشداردهنده است.
* * * .

تفسیر خطبه 42

وَمِن کلامٍ لَهَ عَلَيهِ السَّلامُ
وَفِيهِ يُحَذِّرُ مِنِ اتِّبَاعِ الهَوى وَطُولِ الْأَمَلِ فِي الدُّنْيا

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که در آن، مردم را از پيروى هواى نفس و آرزوهاى طولانى برحذر مى دارد

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
با توجه به آنچه در سند خطبه از «نصر بن مزاحم» نقل کرديم، به خوبى روشن مى شود که اين خطبه بعد از جنگ جمل و به هنگام ورود اميرمؤمنان على (عليه السلام) به کوفه ايراد شده است، و ظاهرآ ناظر به غرور و غفلت وتوقّعات بى حسابى است که بعد از پيروزى ها به افراد دست مى دهد، به خصوص اين که پاى غنائمى نيز در ميان باشد، که حسّ دنياطلبى گروهى را برمى انگيزد، و کسانى که براى خود نقش بيشترى در اين پيروزى ها قائل هستند سهم بيشترى مى طلبند!
هدف امام (عليه السلام) آن است که به مردم هشدار دهد و اهداف والايى را که براى آن جنگيده اند به آن ها يادآور شود و از غرق شدن در زرق وبرق دنيا برحذر دارد، و از گرفتار شدن در دام هواى نفس و طول الامل (آرزوهاى دور و دراز) که مانع راه حق و سبب فراموشى آخرت است، بازدارد.
در اين خطبه، امام (عليه السلام) روى زودگذر بودن دنيا و لزوم غنيمت شمردن فرصت عمر براى اندوختن عمل صالح پافشارى مى کند، و در عبارتى کوتاه و تکان دهنده مسائل مهمّى را در اين زمينه يادآور مى شود.
* * * .

تفسیر خطبه 152

وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي صِفَاتِ اللهِ جَلَّ جَلالُهُ، وَ صِفَاتِ أئِمَّةِ الدِّيْنِ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که درباره صفات خداوند و اوصاف پيشوايان دين ايراد فرموده است.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه به طور کلى از دو بخش عمده تشکيل شده است: در بخش اوّل، امام (عليه السلام) به نکات مهمى درباره صفات خداوند اشاره مى کند که به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه مانند آن در هيچ کتابى ديده نشده است و فراتر از مطالبى است که فلاسفه و حکيمان و عرفا درباره صفات خدا گفته اند.
و در بخش دوم به موقعيت پيشوايان دينى و امامان هدايت اشاره مى کند و مقام آن ها را در پيشگاه حق و موقعيتشان را در جامعه انسانى، بيان مى فرمايد و در همين بخش، از نعمت بزرگ الهى يعنى اسلام و قرآن سخن مى گويد، و نکات جالبى درباره اين کتاب آسمانى ذکر مى کند تا مردم قدرش را بدانند و از اين منبع فيض پروردگار بيشتر بهره گيرند.

تفسیر خطبه 38

وَمِن کلامٍ لَهَ عَلَيهِ السَّلامُ
وَفِيهِ عِلَّةُ تَسْمِيَةِ الشُّبْهَةِ شُبْهَةً ثُمَّ بَيانُ حالِ النَّاسِ فِيها

ترجمه

از سخنان امام (عليه السلام) است
که در آن، علت نام گذارى شبهه، به «شبهه» آمده و سپس حال مردم به هنگام گرفتارى در شبهات، تبيين شده است

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
مختصر دقّتى در محتواى اين خطبه نشان مى دهد که اين سخن، بخشى از يک سخن مشروح ترى بوده که مرحوم سيّد رضى اين چند جمله را از آن برگزيده است.
به همين دليل در اين سخن دو بخش مى بينيم که ظاهرآ با هم سازگار نيست. بخش نخست درباره علت نام گذارى شبهه به اين نام و راه نجات از شبهات سخن مى گويد، و بخش دوم، بيان چگونگى حال مردم دربرابر مرگ است که نه آنهايى که از مرگ مى ترسند از آن نجات مى يابند و نه آن ها که خواهان بقا وابديّت اند به آن مى رسند. و روشن است که اين دو در ظاهر، پيوندى با هم ندارند.
قرائن زيادى در نهج البلاغه وجود دارد نشان مى دهد که بناى سيّد رضى بر اين نبوده که خطبه هاى مولا(عليه السلام) را به طور کامل نقل کند، بلکه بخش هايى را که ازنظر او فصيح تر و پرمحتواتر بوده و فنون بلاغت بيشترى در آن رعايت شده است، برمى گزيده و به صورت قطعه اى درمى آورده و در نهج البلاغه ذکر مى کرده است.
تعبير به «مِن کلامٍ لَه» يا «مِن خطبةٍ لَهُ» که با «مِنْ» تبعيضيه شروع مى شود نيز شاهدى گويا براى اين مدّعاست؛ زيرا نمى فرمايد: «وَمِنْ خُطبتِه»، يا «وَمِنْ کَلِماتِه» که مفهومش اين است که «يکى از خطبه ها يا يکى از کلمات مولا (عليه السلام) اين است» بلکه مى فرمايد: «وَمِنْ خُطبةٍ لَهُ» يعنى آنچه در اين جا آمده، بخشى از يک خطبه آن حضرت است، يا مى فرمايد: «وَمِنْ کَلامٍ لَهُ» يعنى آنچه در اين جا آمده بخشى از يک سخن آن حضرت است.
به هر حال اين خطبه در عين فشردگى دو نکته بسيار مهم را درمورد تفسير شبهه و وضع مردم دربرابر مرگ بازگو کرده است که در شرح خطبه خواهد آمد.

تفسیر خطبه 160

وَ مِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ

ترجمه

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که مطالب متنوّعى را در آن مطرح فرموده است.

شرح و تفسیر

خطبه در يک نگاه
اين خطبه طولانى و گسترده از مطالب متنوّعى بحث مى کند که در مجموع، تعليمات گران بهايى درباره شناخت خدا و خودسازى ارائه مى دهد و مى توان آن را در پنج بخش خلاصه کرد:
در بخش اوّل، از عظمت خداوند و حمد و ستايش او با ذکر اسما و صفات پروردگار سخن به ميان آمده است.
در بخش دوم، درباره حقيقت رجا و اميدوارى ـ که يکى از ارکان سعادت انسان است ـ سخن مى گويد.
در بخش سوم، گوشه اى از صفات پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) و گفتار و رفتار او ـ که مى تواند براى همه الگو و اسوه اى باشد ـ و همچنين صفات پيامبران ديگرى همچون: موسى، داود و عيسى (عليهم السلام) آمده است.
در بخش چهارم، بار ديگر به صفات پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) بازمى گردد، صفاتى که بايد سرمشق همگان قرار گيرد.
و سرانجام در بخش پنجم، (آخرين بخش خطبه) امام (عليه السلام) از ساده زيستى خود سخن به ميان آورده و با ضرب المثل زيباى «فَعِنْدَ الصَّباحِ يُحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرى» (صبحگاهان، رهروان شب مورد ستايش قرار مى گيرند) خطبه را به پايان مى برد.
اين پنج بخش را در هفت بخش شرح و تفسير مى کنيم.