نامه 71

خطبه چیست؟ خطبه یا وعظ سخنی است برای تحریک مردم به انجام یا ترک عملی از طریق تحریک عواطف و اقناع آن‌ها. در واقع در خطابه پیش از آن که اندیشه و فکر افراد مورد خطاب باشد، احساسات و عواطف آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهند. آیین سخنوری را خطابت می‌گویند.

وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلَى الْمُنْذِرِ بْنِ الْجارُودِ الْعَبْدي، وَ قَدْ خانَ في بَعْضِ ما وَلّاهُ مِنْ أعْمالِهِ
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ صَلاحَ أَبِيکَ غَرَّنِي مِنْکَ، وَظَنَنْتُ أَنَّکَ تَتَّبِعُ هَدْيَهُ، وَتَسْلُکُ سَبِيلَهُ، فَإِذَا أَنْتَ فِيمَا رُقِّيَ إِلَيَّ عَنْکَ لا تَدَعُ لِهَوَاکَ انْقِيَاداً، وَلا تُبْقِي لآِخِرَتِکَ عَتَاداً. تَعْمُرُ دُنْيَاکَ بِخَرَابِ آخِرَتِکَ، وَتَصِلُ عَشِيرَتَکَ بِقَطِيعَةِ دِينِکَ. وَلَئِنْ کَانَ مَا بَلَغَنِي عَنْکَ حَقّاً، لَجَمَلُ أَهْلِکَ وَشِسْعُ نَعْلِکَ خَيْرٌ مِنْکَ، وَمَنْ کَانَ بِصِفَتِکَ فَلَيْسَ بِأَهْلٍ أَنْ يُسَدَّ بِهِ ثَغْرٌ، أَوْ يُنْفَذَ بِهِ أَمْرٌ، أَوْ يُعْلَى لَهُ قَدْرٌ، أَوْ يُشْرَکَ فِي أَمَانَةٍ، أَوْ يُوْمَنَ عَلَى جِبَايَةٍ، فَأَقْبِلْ إِلَيَّ حِينَ يَصِلُ إِلَيْکَ کِتَابِي هَذَا، إِنْشَاءَاللهُ.
قالَ الرَّضي: وَالْمُنْذِرُ بْنُ الْجارُود هذا هُوَ الَّذي قالَ فيهِ أميرُالمومنين (عليه السلام): إنّهُ لَنظّارٌ في عِطْفَيْهِ، مُخْتالٌ في بُرْدَيْهِ، تَفّالٌ في شِراکَيْهِ.

از نامه هاى امام (عليه السلام)
به منذر بن جارود عبدى است که در حوزه فرماندارى خود در بعضى از امور خيانت کرده بود
اما بعد (از حمد وثناى الهى)، شايستگى پدرت، مرا به تو خوش بين ساخت و گمان کردم تو هم پيرو هدايت و سيره او هستى و راه و رسم او را دنبال مى کنى. ناگهان به من گزارش داده شد که تو در پيروى از هواى نفست چيزى فروگذار نمى کنى و براى سراى ديگرت ذخيره اى باقى نمى گذارى، با ويرانى آخرتت دنيايت را آباد مى سازى و به بهاى قطع رابطه با دينت با خويشاوندانت پيوند برقرار مى سازى (و به گمان خود صله رحم مى کنى) اگر آنچه از تو به من رسيده است درست باشد شتر (بارکش) خانواده ات و بند کفشت از تو بهتر است و کسى که داراى صفات تو باشد نه شايستگى اين را دارد که حفظ مرزى را به او بسپارند و نه کار مهمى به وسيله او اجرا شود، نه قدر او را بالا ببرند، نه در حفظ امانت، شريکش سازند و نه در جمع آورى حقوق بيت المال به او اعتماد کنند. به محض رسيدن اين نامه، به سوى من حرکت کن! إنْ شاءَ الله.
مرحوم سيد رضى مى گويد: منذر بن جارود همان کسى است که اميرمؤمنان على (عليه السلام) درباره اش فرمود: او آدم متکبرى است؛ پيوسته (از روى تکبر) به اين طرف و آن طرفِ قامت خود مى نگرد و در لباس گران قيمتى که پوشيده همچون متکبران گام برمى دارد و مراقب است حتى بر کفشش گرد و غبار ننشيند!