حکمت 67
شرح و تفسیر حکمت 67
بخشش کم
امام (عليه السلام) در اين سخن حکيمانه اش از محروم کردن نيازمندان به هر اندازه که ممکن باشد نهى مى کند، مى فرمايد: «از بخشش کم، حيا مکن، زيرا محروم کردن، از آن هم کمتر است»؛ (لا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ، فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ).
بسيارند کسانى که معتقدند بخشش بايد به مقدار قابل ملاحظه اى باشد و اگر انسان توان آن را نداشت، ترک کند، در حالى که بخشش کم (توأم با عذرخواهى و ادب) حداقل دو فايده دارد: نخست اين که در بسيارى از موارد همين مقدار، مشکلى را حل مى کند و ديگر اين که دست رد زدن به سينه درخواست کننده نوعى اهانت است و اين کار جلوى اهانت را مى گيرد. اضافه بر اين ها روح سخاوت را در انسان در تمام حالات پرورش مى دهد.
تعبير «إنَّ الْحِرْمانَ أقَلُّ مِنْهُ؛ محروم ساختن، از آن کمتر است» نوعى کنايه و تشبيه است، زيرا محروم کردن، قابل مقايسه با مقدار مالى که انسان مى بخشد نيست تا بگوييم اين از آن کمتر است. امام (عليه السلام) در واقع محروم کردن را نيز نوعى بخشش بسيار کم محسوب کرده که هر بخششى از آن بيشتر است.
در حديثى از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: «هر کار نيکى صدقه اى محسوب مى شود خواه به غنى باشد يا فقير، بنابراين صدقه را ترک نکنيد هر چند با نيمى از يک دانه خرما باشد و خود را از آتش دوزخ دور داريد هر چند با نيمى از يک دانه خرما باشد، زيرا خداوند متعال اين صدقه کوچک را براى صاحبش پرورش مى دهد، همان گونه که شما بچه اسب يا بچه شتر خود را پرورش مى دهيد. و در روز قيامت پرورش يافته آن را به او بازمى گرداند تا جايى که بزرگ تر از کوه عظيمى خواهد بود؛ کُلُّ مَعْرُوفٍ صَدَقَةٌ إِلَى غَنِيٍّ أَوْ فَقِيرٍ فَتَصَدَّقُوا وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ وَ اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ التَّمْرَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يُرَبِّيهَا لِصَاحِبِهَا کَمَا يُرَبِّي أَحَدُکُمْ فُلُوَّهُ أَوْ فَصِيلَهُ حَتَّى يُوَفِّيَهُ إِيَّاهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَکُونَ أَعْظَمَ مِنَ الْجَبَلِ الْعَظِيمِ».
در گفتار حکيمانه 422 تعبير ديگرى از همين موضوع مهم آمده است، مى فرمايد: «افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً؛ کار نيک را انجام دهيد و هيچ مقدار از آن را کم مشماريد».
مهم اين است که انسان در انفاق خود، هر چند کم، اخلاص داشته باشد. اين خلوص نيت، کم را بسيار و کوچک را بزرگ مى کند. شاهد اين سخن داستانى است که در شأن نزول آيه 79 سوره توبه آمده است:
لشکر اسلام براى مقابله احتمالى با دشمن در جنگ تبوک آماده مى شد. پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) دستور به جمع آورى کمک هاى غذايى براى سربازان اسلام داد. هر کس به اندازه توانايى خود مقدارى خرما به عنوان زکات يا تبرع به مسجد مى آورد و کسانى که امکانات بيشترى داشتند مقدار فزون ترى مى آوردند.
کارگر مسلمانى به نام «ابوعقيل انصارى» نيز که از چاه هاى اطراف مدينه آب براى منازل مى آورد و با مبلغ مختصرى که از اين کار دريافت مى کرد هزينه زندگى خانواده خود را در حد پايين تأمين مى کرد به فکر کمک به ارتش اسلام افتاد و چون اندوخته اى نداشت گفت: يک شب را اضافه کار مى کنم و درآمد آن را خدمت پيامبر مى برم. محصول کار شبانه او دو من خرما بود که يک من آن را براى خانواده خود گذاشت و يک من را خدمت پيامبر آورد. منافقانِ عيب جو هنگامى که ديدند ابوعقيل مشتى خرماى خشکيده در دامن ريخته خدمت پيامبر مى آورد او را به باد مسخره و استهزا گرفتند و سخن ها گفتند. آيه شريفه نازل شد، کار ابوعقيل را کاملاً ستود و استهزا کنندگان را به عذاب اليم الهى تهديد کرد : (اَلَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطوِّعِينَ مِنَ الْمُوْمِنِينَ فِى الصَّدَقَتِ وَ الَّذِينَ لايجِدُونَ إِلّا جُهْدَهُمْ فَيَسخَرُونَ مِنهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنهُمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ)؛ «کسانى که از صدقات مؤمنان اطاعت کار عيب جويى مى کنند، و آن هايى را که جز به مقدار (ناچيز) تواناييشان دسترسى ندارند مسخره مى نمايند خدا آن ها را مسخره مى کند (کيفر استهزا کنندگان را به آن ها مى دهد) و براى آنان عذاب دردناکى است».
ببخش مال و مترس از کسى که هر چه دهى *** جزاى آن به يکى دَه ز دادگر يابى
البته گاه به هفتصد برابر و بيشتر مى رسد.
امام (عليه السلام) در اين سخن حکيمانه اش از محروم کردن نيازمندان به هر اندازه که ممکن باشد نهى مى کند، مى فرمايد: «از بخشش کم، حيا مکن، زيرا محروم کردن، از آن هم کمتر است»؛ (لا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ، فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ).
بسيارند کسانى که معتقدند بخشش بايد به مقدار قابل ملاحظه اى باشد و اگر انسان توان آن را نداشت، ترک کند، در حالى که بخشش کم (توأم با عذرخواهى و ادب) حداقل دو فايده دارد: نخست اين که در بسيارى از موارد همين مقدار، مشکلى را حل مى کند و ديگر اين که دست رد زدن به سينه درخواست کننده نوعى اهانت است و اين کار جلوى اهانت را مى گيرد. اضافه بر اين ها روح سخاوت را در انسان در تمام حالات پرورش مى دهد.
تعبير «إنَّ الْحِرْمانَ أقَلُّ مِنْهُ؛ محروم ساختن، از آن کمتر است» نوعى کنايه و تشبيه است، زيرا محروم کردن، قابل مقايسه با مقدار مالى که انسان مى بخشد نيست تا بگوييم اين از آن کمتر است. امام (عليه السلام) در واقع محروم کردن را نيز نوعى بخشش بسيار کم محسوب کرده که هر بخششى از آن بيشتر است.
در حديثى از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: «هر کار نيکى صدقه اى محسوب مى شود خواه به غنى باشد يا فقير، بنابراين صدقه را ترک نکنيد هر چند با نيمى از يک دانه خرما باشد و خود را از آتش دوزخ دور داريد هر چند با نيمى از يک دانه خرما باشد، زيرا خداوند متعال اين صدقه کوچک را براى صاحبش پرورش مى دهد، همان گونه که شما بچه اسب يا بچه شتر خود را پرورش مى دهيد. و در روز قيامت پرورش يافته آن را به او بازمى گرداند تا جايى که بزرگ تر از کوه عظيمى خواهد بود؛ کُلُّ مَعْرُوفٍ صَدَقَةٌ إِلَى غَنِيٍّ أَوْ فَقِيرٍ فَتَصَدَّقُوا وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ وَ اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ التَّمْرَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يُرَبِّيهَا لِصَاحِبِهَا کَمَا يُرَبِّي أَحَدُکُمْ فُلُوَّهُ أَوْ فَصِيلَهُ حَتَّى يُوَفِّيَهُ إِيَّاهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَکُونَ أَعْظَمَ مِنَ الْجَبَلِ الْعَظِيمِ».
در گفتار حکيمانه 422 تعبير ديگرى از همين موضوع مهم آمده است، مى فرمايد: «افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً؛ کار نيک را انجام دهيد و هيچ مقدار از آن را کم مشماريد».
مهم اين است که انسان در انفاق خود، هر چند کم، اخلاص داشته باشد. اين خلوص نيت، کم را بسيار و کوچک را بزرگ مى کند. شاهد اين سخن داستانى است که در شأن نزول آيه 79 سوره توبه آمده است:
لشکر اسلام براى مقابله احتمالى با دشمن در جنگ تبوک آماده مى شد. پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) دستور به جمع آورى کمک هاى غذايى براى سربازان اسلام داد. هر کس به اندازه توانايى خود مقدارى خرما به عنوان زکات يا تبرع به مسجد مى آورد و کسانى که امکانات بيشترى داشتند مقدار فزون ترى مى آوردند.
کارگر مسلمانى به نام «ابوعقيل انصارى» نيز که از چاه هاى اطراف مدينه آب براى منازل مى آورد و با مبلغ مختصرى که از اين کار دريافت مى کرد هزينه زندگى خانواده خود را در حد پايين تأمين مى کرد به فکر کمک به ارتش اسلام افتاد و چون اندوخته اى نداشت گفت: يک شب را اضافه کار مى کنم و درآمد آن را خدمت پيامبر مى برم. محصول کار شبانه او دو من خرما بود که يک من آن را براى خانواده خود گذاشت و يک من را خدمت پيامبر آورد. منافقانِ عيب جو هنگامى که ديدند ابوعقيل مشتى خرماى خشکيده در دامن ريخته خدمت پيامبر مى آورد او را به باد مسخره و استهزا گرفتند و سخن ها گفتند. آيه شريفه نازل شد، کار ابوعقيل را کاملاً ستود و استهزا کنندگان را به عذاب اليم الهى تهديد کرد : (اَلَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطوِّعِينَ مِنَ الْمُوْمِنِينَ فِى الصَّدَقَتِ وَ الَّذِينَ لايجِدُونَ إِلّا جُهْدَهُمْ فَيَسخَرُونَ مِنهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنهُمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ)؛ «کسانى که از صدقات مؤمنان اطاعت کار عيب جويى مى کنند، و آن هايى را که جز به مقدار (ناچيز) تواناييشان دسترسى ندارند مسخره مى نمايند خدا آن ها را مسخره مى کند (کيفر استهزا کنندگان را به آن ها مى دهد) و براى آنان عذاب دردناکى است».
ببخش مال و مترس از کسى که هر چه دهى *** جزاى آن به يکى دَه ز دادگر يابى
البته گاه به هفتصد برابر و بيشتر مى رسد.