حکمت 89

وَ قَالَ عَلَيهِ السِّلَامُ
مَـنْ أَصْلَـحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَصْلَـحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ، وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ، وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَيْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ.

امام (عليه السلام) فرمود:
کسى که ميان خود و خدا را اصلاح کند خداوند ميان او و مردم را اصلاح خواهد کرد، و کسى که امر آخرتش را اصلاح کند خداوند امر دنيايش را اصلاح مى کند و کسى که در درون وجودش واعظى داشته باشد خداوند حافظى براى او قرار خواهد داد.

شرح و تفسیر حکمت 89
راه اصلاح و به سامان رسيدن امور
امام (عليه السلام) در اين کلام نورانى که در واقع مرکّب از سه جمله است به سه امر مهم اشاره مى کند، مى فرمايد: «کسى که ميان خود و خدا را اصلاح کند خداوند ميان او و مردم را اصلاح مى کند و کسى که امر آخرتش را اصلاح کند خداوند امر دنيايش را اصلاح خواهد کرد و کسى که در درون وجودش واعظى داشته باشد خداوند حافظى براى او قرار خواهد داد»؛ (مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ، وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ، وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَيْهِ مِنَ اللَّهِ حَافِظٌ).
از بعضى از روايات استفاده مى شود که بزرگان علما در گذشته هنگامى که نامه اى به يکديگر مى نوشتند غالبآ از اين سه جمله حکيمانه، در نامه خود بهره مى گرفتند و به راستى سزاوار است که با آب طلا نوشته شود و همه روز، انسان بر آن نظر بيفکند.
درباره اين که رابطه نتيجه هاى سه گانه اى که در اين کلمات حکمت آميز آمده با مقدمات آن، رابطه اى طبيعى و منطقى است يا روحانى و معنوى؟ شارحان نهج البلاغه راه هاى مختلفى را پيموده اند؛ ولى مى توان گفت: هم رابطه الهى و معنوى است و هم رابطه منطقى.
زيرا کسى که ميان خود و خدا را اصلاح کند؛ يعنى در برابر هر امرى که قرار مى گيرد نخست نگاه کند که رضاى خدا در چيست و آن را برگزيند، چنين کسى به يقين مشمول عنايات الهى قرار مى گيرد و خداوند رابطه او را با مردم سامان مى بخشد. اضافه بر اين، اصلاح رابطه با خدا مستلزم صدق و امانت و راستى است. کسى که صدق و امانت و راستى پيشه کند به يقين مردم به او علاقه مند مى شوند و امين مردم خواهد بود و به او اعتماد مى کنند و مشکلى با او نخواهند داشت.
همچنين کسى که امر آخرت خويش را اصلاح کند؛ يعنى اوامر الهى را اطاعت و نواهى او را ترک گويد مشمول لطف خداوند خواهد شد؛ خداوند کار دنياى او را نيز سامان مى دهد. افزون بر اين، اصلاح امر آخرت به تقوا و پرهيزکارى است و به يقين انسان هاى باتقوا در زندگى مادى خود نيز موفق خواهند بود، زيرا راه خلاف در پيش نمى گيرند؛ به کسى ظلم و ستم نمى کنند، همه با او مهربان هستند و او نيز با همه مهربان است.
نيز کسى که واعظ نفسانى؛ يعنى وجدان بيدار و تقواى درونى داشته باشد که در برابر گناهان به او هشدار دهد، لطف پروردگار بر او سايه خواهد افکند و او را از گزند حوادث محفوظ مى دارد. اضافه بر اين شخصى که چنين واعظى دارد از امور خطرناک مى پرهيزد از گزند حوادث محفوظ خواهد بود.
بنابراين رابطه اين سه امر با آن سه نتيجه، در نتيجه هم رابطه معنوى است و هم رابطه منطقى و طبيعى.
اين سخن را با حديثى از امام باقر (عليه السلام) که مرحوم کلينى در اصول کافى آورده پايان مى دهيم. مطابق اين حديث امام باقر (عليه السلام) مى فرمايد: خداوند عزّوجلّ چنين فرموده است: «وَ عِزَّتِي وَ جَلالِي وَ عَظَمَتِي وَ عُلُوِّي وَ ارْتِفَاعِ مَکَانِي لا يُوْثِرُ عَبْدٌ هَوَايَ عَلَى هَوَى نَفْسِهِ إِلاَّ کَفَفْتُ عَلَيْهِ ضَيْعَتَهُ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ رِزْقَهُ وَ کُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ کُلِّ تَاجِرٍ؛ به عزت و جلال و عظمت و نورانيت و علو مقامم سوگند ياد مى کنم که هيچ بنده مؤمنى در چيزى از امور دنيا خواسته مرا بر خواسته خود مقدم نمى شمرد مگر اين که من بى نيازى او را در دل او و همّت او را در آخرتش و آسمان ها و زمين را ضامن روزى او قرار مى دهم و براى او از تجارت هر تاجرى بهتر خواهم بود».