حکمت 169
شرح و تفسیر حکمت 169
نشانه هاى حق آشکار است
اين کلام نورانى هشدارى است به کسانى که حق را با تمام ظهور و بروز آن فهم نمى کنند امام (عليه السلام) مى فرمايد: «صبح براى آن ها که دو چشم بينا دارند روشن است»؛ (قَدْ أَضَاءَ الصُّبْحُ لِذِي عَيْنَيْنِ).
اشاره به اين که کسانى که چشم بصيرت دارند حق را به خوبى درک مى کنند، زيرا نشانه هاى آن کاملاً آشکار است؛ خواه اين حق به معناى ذات پاک پروردگار باشد آن گونه که قرآن مجيد مى فرمايد: (سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِى الاْفَاقِ وَ فِى أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ شَهِيدٌ)؛ «به زودى نشانه هاى خود را در اطراف عالم و در درون جانشان به آن ها نشان مى دهيم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است. آيا کافى نيست که پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است» و يا اين که مراد از صبح، قرآن مجيد باشد، همان گونه که مى فرمايد: (قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللهِ نُورٌ وَ کِتَابٌ مُبِينٌ)؛ «(آرى) از طرف خدا نور و کتاب روشنگرى به سوى شما آمد». يا اين که منظور آيين اسلام وآورنده آن باشد آن گونه که قرآن مى فرمايد: (لا إِکْرَاهَ فِى الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَىِّ)؛ «اکراهى در قبول دين نيست. (زيرا) راه راست از راه انحرافى روشن شده است» و يا مراد، رسول گرامى اسلام (صلي الله عليه و آله) باشد همان گونه که خداوند مى فرمايد: (يَا أَيُّهَا النَّبِىُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدآ وَ مُبَشِّرآ وَنَذِيرآ * وَ دَاعِيآ إِلَى اللهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجآ مُّنِيرآ)؛ «اى پيامبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارت دهنده و بيم دهنده؛ و تو را دعوت کننده به سوى خدا به فرمان او قرار داديم و چراغى روشنى بخش».
و يا مقصود، خود حضرت (و امامان اهل بيت (عليهم السلام)) باشد، چنان که در زيارت «جامعه» آمده است: «خَلَقَکُمُ الله أنواراً فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقينَ حَتّى مَنَّ عَلَيْنا بِکُمْ». و در خطبه 87 نهج البلاغه نيز به اين معنا اشاره شده است. يا در نهايت اين که ممکن است منظور تمام آنچه گذشت و تمام حقايق عالم هستى باشد.
قرآن مجيد در سوره اسراء آيه 72 نيز مى فرمايد: (وَ مَنْ کَانَ فِى هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِى الاْخِرَةِ أَعْمَى وَ أَضَلُّ سَبِيلا)؛ «اما کسى که در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا بوده است در آخرت نيز نابينا و گمراه تر است».
به هر حال اين جمله به صورت ضرب المثلى درآمده و واژه «صبح» کنايه از حق و «ذى عَيْنَيْن» کنايه از صاحبان بصيرت و آگاهى و واژه «أضاء» اشاره به ظاهر بودن حق است. حال اگر کسانى گمراه شوند به علّت نابينايى آن هاست، يا اين که چشم دارند ولى بر هم مى گذارند يا خفاش صفت از ديدن آفتاب حق به شب هاى تاريک و ظلمانى پناه مى برند. آن ها سزاوار هر گونه سرزنش و مجازات اند آن گونه که شاعر پارسى زبان مى گويد:
راه است و چاه و ديده بينا و آفتاب *** تا آدمى نگاه کند پيش پاى خويش
چندين چراغ دارد و بيراهه مى رود *** بگذار تا بيفتد و بيند سزاى خويش! .
اين کلام نورانى هشدارى است به کسانى که حق را با تمام ظهور و بروز آن فهم نمى کنند امام (عليه السلام) مى فرمايد: «صبح براى آن ها که دو چشم بينا دارند روشن است»؛ (قَدْ أَضَاءَ الصُّبْحُ لِذِي عَيْنَيْنِ).
اشاره به اين که کسانى که چشم بصيرت دارند حق را به خوبى درک مى کنند، زيرا نشانه هاى آن کاملاً آشکار است؛ خواه اين حق به معناى ذات پاک پروردگار باشد آن گونه که قرآن مجيد مى فرمايد: (سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِى الاْفَاقِ وَ فِى أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ شَهِيدٌ)؛ «به زودى نشانه هاى خود را در اطراف عالم و در درون جانشان به آن ها نشان مى دهيم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است. آيا کافى نيست که پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است» و يا اين که مراد از صبح، قرآن مجيد باشد، همان گونه که مى فرمايد: (قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللهِ نُورٌ وَ کِتَابٌ مُبِينٌ)؛ «(آرى) از طرف خدا نور و کتاب روشنگرى به سوى شما آمد». يا اين که منظور آيين اسلام وآورنده آن باشد آن گونه که قرآن مى فرمايد: (لا إِکْرَاهَ فِى الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنْ الغَىِّ)؛ «اکراهى در قبول دين نيست. (زيرا) راه راست از راه انحرافى روشن شده است» و يا مراد، رسول گرامى اسلام (صلي الله عليه و آله) باشد همان گونه که خداوند مى فرمايد: (يَا أَيُّهَا النَّبِىُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدآ وَ مُبَشِّرآ وَنَذِيرآ * وَ دَاعِيآ إِلَى اللهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجآ مُّنِيرآ)؛ «اى پيامبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارت دهنده و بيم دهنده؛ و تو را دعوت کننده به سوى خدا به فرمان او قرار داديم و چراغى روشنى بخش».
و يا مقصود، خود حضرت (و امامان اهل بيت (عليهم السلام)) باشد، چنان که در زيارت «جامعه» آمده است: «خَلَقَکُمُ الله أنواراً فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقينَ حَتّى مَنَّ عَلَيْنا بِکُمْ». و در خطبه 87 نهج البلاغه نيز به اين معنا اشاره شده است. يا در نهايت اين که ممکن است منظور تمام آنچه گذشت و تمام حقايق عالم هستى باشد.
قرآن مجيد در سوره اسراء آيه 72 نيز مى فرمايد: (وَ مَنْ کَانَ فِى هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِى الاْخِرَةِ أَعْمَى وَ أَضَلُّ سَبِيلا)؛ «اما کسى که در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا بوده است در آخرت نيز نابينا و گمراه تر است».
به هر حال اين جمله به صورت ضرب المثلى درآمده و واژه «صبح» کنايه از حق و «ذى عَيْنَيْن» کنايه از صاحبان بصيرت و آگاهى و واژه «أضاء» اشاره به ظاهر بودن حق است. حال اگر کسانى گمراه شوند به علّت نابينايى آن هاست، يا اين که چشم دارند ولى بر هم مى گذارند يا خفاش صفت از ديدن آفتاب حق به شب هاى تاريک و ظلمانى پناه مى برند. آن ها سزاوار هر گونه سرزنش و مجازات اند آن گونه که شاعر پارسى زبان مى گويد:
راه است و چاه و ديده بينا و آفتاب *** تا آدمى نگاه کند پيش پاى خويش
چندين چراغ دارد و بيراهه مى رود *** بگذار تا بيفتد و بيند سزاى خويش! .