حکمت 177

وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
اُزْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ.

امام (عليه السلام) فرمود:
گنهکار را با پاداش دادن به نيکوکار (تنبيه کن و) از گناه بازدار.

شرح و تفسیر حکمت 177
اين گونه گنهکار را ادب کن
امام (عليه السلام) در سخنى سرشار از حکمت يکى از طرق موثر بازدارنده براى بدکاران را نشان مى دهد، مى فرمايد: «گنهکار را با پاداش دادن به نيکوکار (تنبيه کن و) از گناه بازدار»؛ (اُزْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ).
به يقين براى بازداشتن بدکاران از کار بد راه هاى مختلفى هست که هرکدام از آن ها براى بازداشتن گروهى از بدکاران مفيد است: نخست اين که بدکار را مجازات کنند که در کتاب حدود و تعزيرات اسلامى احکام گسترده آن با توجه به سلسله مراتب آمده است و در تمام دنيا اين گونه مجازات ها معمول است که شامل زندان، جريمه مالى، مجازات بدنى و حتى مجازات روحى از طريق سرزنش و اعلام به اجتماع مى شود.
قرآن مجيد نيز در باب قصاص و حد سارق و حد زانى و مجازات قذف اشارات روشنى به اين معنا کرده است.
نوع دوم آن است که به آن ها نيکى کنيم، همان گونه که در آيات شريفه از جمله آيه شريفه 34 سوره فصلت مى فرمايد: (ادْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِى بَيْنَکَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِيمٌ)؛ «بدى را با نيکى دفع کن ناگهان (خواهى ديد) همان کس که ميان تو و او دشمنى است گويى دوستى گرم و صميمى است» به اين شکل مى توان گروهى از بدکاران را شرمنده ساخت و از راه خود بازگرداند. راه سوم اين است که نيکوکاران را مورد تشويق قرار دهيم هنگامى که بدکاران آن را ببينند گروهى به اميد اين که پاداش نيکوکاران نصيب آن ها گردد دست از کار بد مى کشند.
اين کار در تمام دنيا معمول است که هر سال گروهى از برترين هاى مسائل علمى، کتاب هاى مفيد، امور کشاورزى و دامدارى، صنايع و اختراعات و... را تشويق مى کنند و جوايز گران بهايى به آن ها مى دهند و نامشان را در رسانه ها اعلام مى کنند تا سبب شود افراد سست و تنبل و بدکار و منحرف آن را ببينند و از کار خود پشيمان شوند و کم کاران به کار بيشتر ترغيب گردند.
قرآن مجيد در آيات فراوانى پاداش هاى عظيمى در روز قيامت به مومنان صالح وعده مى دهد؛ پاداش هايى که فوق تصور انسان هاست. حتى پاداش هاى مادى دنيوى نيز براى آن ها در نظر گرفته است، از جمله غنائمى که به جنگجويان تخصيص داده مى شود و احترامى که براى مجاهدان راستين در مقابل قائدان وفرارکنندگان از جهاد قائل شده است.
کلام امام (عليه السلام) در اين جا نيز به روشنى از بهره گيرى از اين روش حکايت مى کند.
البته هر يک از اين سه روش مربوط به گروه خاصى است و همه اين ها در همه موارد جواب نمى دهد. مديران جامعه بايد کاملاً بيدار باشند و افراد را به خوبى بشناسند و بدانند هر فردى يا هر گروهى را با کدام يک از اين طرق بايد از کار بد بازداشت.
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود در شرح اين گفتار حکيمانه تنها به ذکر يک بيت از ابن هانى مغربى و دو بيت از ابوالعتاهيه قناعت کرده است.
دو بيت ابوالعتاهيه که جالب تر و جامع تر است چنين است:
إذا جازَيْتَ بِالاْحْسانِ قَوْماً *** زَجَرْتَ آلْمُذْنِبِينَ عَنِ الذُّنُوبِ فَما لَکَ وَ التَّناوُلُ مِنْ بَعيدٍ *** وَ يُمْکِنُکَ التَّناوُلُ مِنْ قَريبِ
هنگامى که به گروهى از طريق احسان پاداش دادى بدکاران را از گناهشان بازداشتى.
لزومى ندارد که از راه هاى دور دست به مقصد برسى. مى توانى از راه نزديک به هدف خود نائل شوى.