حکمت 200
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
وَ أُتِيَ بِجَانٍ وَ مَعَهُ غَوْغَاءُ فَقَالَ: لا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لا تُرَى إِلاَّ عِنْدَ کُلِّ سَوْأَةٍ.
هنگامى که جنايت کارى را به همراه جمعى از اوباش خدمت امام (عليه السلام) آوردند
امام (عليه السلام) فرمود: خوش آمد مباد بر چهره هايى که جز به هنگام حوادث بد ديده نمى شوند.
شرح و تفسیر حکمت 200
غوغاطلبان
اين کلام حکيمانه تکميلى است براى کلام گذشته و ماجرا از اين قرار است که «جنايت کارى را خدمت آن حضرت آوردند و عده اى از اوباش همراه او بودند (گويا مى خواستند مجازات او را تماشا کنند) امام (عليه السلام) فرمود: خوش آمد مباد بر چهره هايى که جز به هنگام حوادث بد ديده نمى شوند»؛ (وَ أُتِيَ بِجَانٍ وَ مَعَهُ غَوْغَاءُ، فَقَالَ لا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لا تُرَى إِلاَّ عِنْدَ کُلِّ سَوْأَةٍ).
«مرحبا» از ماده «رحب» به معناى وسعت مکان است و معمولاً هنگامى که ميهمانى وارد مى شود، عرب به او مرحبا مى گويد؛ يعنى بفرماييد که در محل وسيع و مناسبى وارد شده ايد. معادل آن در فارسى «خوش آمديد» است و ضد آن «لا مَرْحَباً» به معناى «خوش نيامديد» و يا «خوش آمد بر شما مباد».
آرى، همواره گروهى در جوامع بشرى درپى جنجال آفرينى يا حضور در حوادث جنجالى هستند؛ به محض اين که ببينند دو نفر با هم در گوشه خيابان دعوا مى کنند از اطراف جمع مى شوند؛ نه براى ميانجيگرى، بلکه براى اين که آن صحنه زشت را بنگرند و يا هنگامى که بشنوند بنا هست فلان کس را در ملأ عام مجازات کنند، دوان دوان به سوى آن صحنه مى روند.
از بعضى روايات که در باب حدود آمده به خوبى استفاده مى شود که اميرمؤمنان على (عليه السلام) از اين گروه متنفر بود. در کتاب وسائل الشيعه در کتاب الحدود حديثى به اين مضمون در باب کراهت اجتماع مردم براى نگاه کردن به شخصى که حرام مى خورد آمده است. هنگامى که اميرمؤمنان (عليه السلام) در بصره بودند مردى را خدمتش آوردند که بنا بود حد بر او اجرا شود، ناگهان گروهى از مردم براى تماشاى آن منظره اجتماع کردند، اميرمؤمنان (عليه السلام) فرمود: اى قنبر! نگاه کن اين گروه چه کسانى اند و براى چه آمدند؟ عرض کرد: مردى هست که مى خواهند حد بر او اقامه کنند (و اين ها تماشاگرند)، هنگامى که نزديک شدند امام (عليه السلام) در چهره آن ها نگاه کرد و فرمود: «لامَرْحباً بِوُجُوهٍ لاتُرى إلّا في کُلِّ سُوءٍ هؤُلاءِ فُضُولُ الرِّجالِ أمِطْهُمْ عَنّي يا قَنْبَرُ؛ خوش آمد مباد بر چهره هايى که جز در صحنه هاى بد ديده نمى شوند آن ها افراد بيهوده جامعه هستند، اى قنبر! آن ها را از من دور ساز».
درست است که در قرآن مجيد و روايات دستور داده شده اجراى حد در حضور جمعى باشد تا مايه عبرت مردم گردد؛ اما اين گروه از افراد هرگز براى عبرت گرفتن نمى آيند، بلکه هر جا جنجالى برپا شود در آن جا حضور مى يابند و در صورتى که فرصت پيدا کنند خودشان نيز وارد صحنه مى شوند.
ولى جالب توجه اين که زمامداران ظالم و ستمگر در دنياى ديروز و امروز از وجود اين گروه براى پيش بردن مقاصد نامشروع خود بهره فراوان گرفته و مى گيرند و براى درهم شکستن مخالفان خود و آمران به معروف و ناهيان از منکر اين گروه را تحريک کرده و به مصاف آن ها مى فرستند.
ابن ابى الحديد از «احنف» چنين نقل مى کند که مى گفت: سفيهان جامعه را گرامى داريد، زيرا آن ها شما را از اين و آن حفظ مى کنند (منظورش اين بود که مى توانند دشمنان شما را دفع کنند) سپس شعرى از شاعرى نقل کرده که مضمونش اين است: من اين افراد بد رفتار را براى خودم حفظ مى کنم تا در مقابل مخالفان از آن ها استفاده کنم، اگر سگ هايى که نزد من اند حضور نداشته باشند از سگ هاى مخالفين در هراسم. .
اين کلام حکيمانه تکميلى است براى کلام گذشته و ماجرا از اين قرار است که «جنايت کارى را خدمت آن حضرت آوردند و عده اى از اوباش همراه او بودند (گويا مى خواستند مجازات او را تماشا کنند) امام (عليه السلام) فرمود: خوش آمد مباد بر چهره هايى که جز به هنگام حوادث بد ديده نمى شوند»؛ (وَ أُتِيَ بِجَانٍ وَ مَعَهُ غَوْغَاءُ، فَقَالَ لا مَرْحَباً بِوُجُوهٍ لا تُرَى إِلاَّ عِنْدَ کُلِّ سَوْأَةٍ).
«مرحبا» از ماده «رحب» به معناى وسعت مکان است و معمولاً هنگامى که ميهمانى وارد مى شود، عرب به او مرحبا مى گويد؛ يعنى بفرماييد که در محل وسيع و مناسبى وارد شده ايد. معادل آن در فارسى «خوش آمديد» است و ضد آن «لا مَرْحَباً» به معناى «خوش نيامديد» و يا «خوش آمد بر شما مباد».
آرى، همواره گروهى در جوامع بشرى درپى جنجال آفرينى يا حضور در حوادث جنجالى هستند؛ به محض اين که ببينند دو نفر با هم در گوشه خيابان دعوا مى کنند از اطراف جمع مى شوند؛ نه براى ميانجيگرى، بلکه براى اين که آن صحنه زشت را بنگرند و يا هنگامى که بشنوند بنا هست فلان کس را در ملأ عام مجازات کنند، دوان دوان به سوى آن صحنه مى روند.
از بعضى روايات که در باب حدود آمده به خوبى استفاده مى شود که اميرمؤمنان على (عليه السلام) از اين گروه متنفر بود. در کتاب وسائل الشيعه در کتاب الحدود حديثى به اين مضمون در باب کراهت اجتماع مردم براى نگاه کردن به شخصى که حرام مى خورد آمده است. هنگامى که اميرمؤمنان (عليه السلام) در بصره بودند مردى را خدمتش آوردند که بنا بود حد بر او اجرا شود، ناگهان گروهى از مردم براى تماشاى آن منظره اجتماع کردند، اميرمؤمنان (عليه السلام) فرمود: اى قنبر! نگاه کن اين گروه چه کسانى اند و براى چه آمدند؟ عرض کرد: مردى هست که مى خواهند حد بر او اقامه کنند (و اين ها تماشاگرند)، هنگامى که نزديک شدند امام (عليه السلام) در چهره آن ها نگاه کرد و فرمود: «لامَرْحباً بِوُجُوهٍ لاتُرى إلّا في کُلِّ سُوءٍ هؤُلاءِ فُضُولُ الرِّجالِ أمِطْهُمْ عَنّي يا قَنْبَرُ؛ خوش آمد مباد بر چهره هايى که جز در صحنه هاى بد ديده نمى شوند آن ها افراد بيهوده جامعه هستند، اى قنبر! آن ها را از من دور ساز».
درست است که در قرآن مجيد و روايات دستور داده شده اجراى حد در حضور جمعى باشد تا مايه عبرت مردم گردد؛ اما اين گروه از افراد هرگز براى عبرت گرفتن نمى آيند، بلکه هر جا جنجالى برپا شود در آن جا حضور مى يابند و در صورتى که فرصت پيدا کنند خودشان نيز وارد صحنه مى شوند.
ولى جالب توجه اين که زمامداران ظالم و ستمگر در دنياى ديروز و امروز از وجود اين گروه براى پيش بردن مقاصد نامشروع خود بهره فراوان گرفته و مى گيرند و براى درهم شکستن مخالفان خود و آمران به معروف و ناهيان از منکر اين گروه را تحريک کرده و به مصاف آن ها مى فرستند.
ابن ابى الحديد از «احنف» چنين نقل مى کند که مى گفت: سفيهان جامعه را گرامى داريد، زيرا آن ها شما را از اين و آن حفظ مى کنند (منظورش اين بود که مى توانند دشمنان شما را دفع کنند) سپس شعرى از شاعرى نقل کرده که مضمونش اين است: من اين افراد بد رفتار را براى خودم حفظ مى کنم تا در مقابل مخالفان از آن ها استفاده کنم، اگر سگ هايى که نزد من اند حضور نداشته باشند از سگ هاى مخالفين در هراسم. .