حکمت 214

وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
مَنْ لانَ عُودُهُ کَثُفَتْ أَغْصَانُهُ.

امام (عليه السلام) فرمود:
کسى که ساقه درخت وجودش نرم است، شاخه هايش فراوان است.

شرح و تفسیر حکمت 214
درخت پرشاخه!
حضرت على (عليه السلام) در اين کلام گهربار درباره جلب و جذب دوستان و ياران مى فرمايد: «کسى که ساقه درخت وجودش نرم است، شاخه هايش فراوان است»؛ (مَنْ لانَ عُودُهُ کَثُفَتْ أَغْصَانُهُ).
«عود» به معناى چوب است؛ خواه از درخت جدا شده باشد يا جزء درخت باشد و در اين جا به معناى ساقه درخت است.
اين سخن تعبيرى کنايى و لطيف است و اشاره به اين است که افراد متواضع و بامحبت، دوستان فراوانى را گرد خود جمع مى کنند و به عکس، افراد خشن و غير قابل انعطاف دوستان را از گرد خود پراکنده مى سازند.
مى دانيم که شاخه ها از کنار ساقه ها جوانه مى زند؛ ساقه اى که خشک و کم آب باشد شاخه هاى کمترى از آن مى رويد ولى ساقه اى که نرم است، از گوشه و کنارش شاخه هاى فراوانى مى رويد. نيز قسمت مهمى از درخت را آب تشکيل مى دهد و رطوبت از عوامل اصلى رويش گياه است، در حالى که کمبود آب، هم درخت را پژمرده مى کند و هم سبب مى شود شاخه هاى کمترى از آن برويد. انسان نيز به منزله درختى است که اگر نرمش از خود نشان بدهد و خشونت را کنار بگذارد و محبت را به جاى آن بنشاند افراد زيادى جذب او مى شوند در حالى که اگر خشن و انعطاف ناپذير باشد، نزديک ترين بستگان و خويشاوندان و دوستان نيز از او فاصله مى گيرند. اين معنا در قرآن مجيد ـ همان گونه که قبلاً نيز اشاره شد ـ درباره پيغمبر اسلام (صلي الله عليه و آله) به صورت الگو بيان شده است. در آيه 159 سوره آل عمران مى خوانيم: (فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّآ غَلِيظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ)؛ «به سبب رحمت الهى، دربرابر مؤمنان، نرم و مهربان شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراکنده مى شدند».
جاذبه اخلاقى پيغمبر اکرم و ائمه هدى (عليهم السلام) مصداق روشنى از اين گفتار حکيمانه است. در حديثى درباره پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: «کانَ أکْرَمُ النّاسِ وَ ألْيَنُ النّاسِ ضَحّاکاً بَسّاماً؛ پيامبر (صلي الله عليه و آله) کريم ترين و نرم خوترين مردم، و بسيار خنده رو و متبسم بود».
در نامه امام (عليه السلام) به محمد بن ابى بکر آمده است: «وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ؛ در برابر آن ها متواضع باش و با چهره گشاده مردم را ملاقات کن».
در حديث ديگرى از رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: «ألا أُخْبِرُکُمْ بِمَنْ تَحْرُمُ عَلَيْهِ النّارُ غَداً؛ آيا به شما خبر دهم چه کسى فرداى قيامت آتش دوزخ بر او حرام است؟».
عرض کردند: آرى يا رسول اللّه!
فرمود: «الْهَيِّنُ الْقَريبُ اللَّيِّنُ السَّهْلُ؛ کسى که آسان مى گيرد و به مردم نزديک و با آن ها نرم خوست و سختگيرى نمى کند».
اگر حُسن خلق در احاديث سرچشمه فراوانىِ روزى معرفى شده، يا سبب عمران و آبادى شهرها و فزونى عمرها دانسته شده به همين دليل است که انسان در سايه آن اعوان و انصار فراوانى پيدا مى کند و به کمک آن ها مى تواند مشکلات مهم زندگى را حل کند.
بر عکس در روايتى از اميرمؤمنان على (عليه السلام) آمده است: «سُوءُ الْخُلُقِ نَکَدُ الْعيشِ وَ عَذابُ النَّفْسِ؛ بدخلقى سبب تنگى معيشت و رنج روح و روان مى شود».
محمّد عبده در شرح نهج البلاغه خود تفسير ديگرى براى اين عبارت کرده است، وى مى گويد: «منظور از «ليّنُ الْعُود» طراوت جسمانى انسان و نشاط او و داشتن فضل و همت است و منظور از «کثْرت أغصان» کثرت آثارى است که از او آشکار مى شود؛ گويى هر اثرى شاخه اى از وجود اوست». ولى در پايان، فزونى اعوان و انصار را به عنوان تفسير ديگرى ذکر کرده است. اما به نظر مى رسد آنچه گفته شد مناسب تر و با آيات و روايات همسوتر باشد.