حکمت 240
وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا.
امام (عليه السلام) فرمود:
سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است.
مرحوم سيد رضى مى گويد: «اين سخن از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نيز نقل شده است و جاى تعجب نيست که هر دو کلام مانند هم باشند، زيرا هر دو از يک محل سرچشمه گرفته و ريزش هر دو از يک دلو بوده است»؛ (قالَ الرَّضِيُّ: وَ يُروى هذَا الْکَلامُ عَنِ النَّبِيِّ (صلي الله عليه و آله) وَ لا عَجَبَ أَنْ يَشْتَبِهَ الْکَلامانِ لأَنَّ مُسْتَقاهُما مِنْ قَليبٍ وَ مَفْرَغَهُما مِنْ ذَنُوبٍ).
شرح و تفسیر حکمت 240
سنگ غصبى، خانه خرابت مى کند
امام (عليه السلام) در اين سخن سرشار از حکمت، آينده شوم بناهايى را نشان مى دهد که با وسايل غصبى ساخته شوند، مى فرمايد: «سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است»؛ (الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا).
اشاره به اين که همان گونه که «رهن» و گروگان، سبب مى شود انسان، مطالباتش را وصول کند، سنگ غصبى هم سبب مى شود که ويرانى براى خانه وصول شود.
مرحوم مغنية در کتاب فى ظلال نهج البلاغه در شرح اين کلام حکيمانه مى گويد: کسى که (از اموال ديگران) بنايى بنا کند يا چيزى در اختيار بگيرد يا بخورد يا بنوشد يا به هر صورتى، از اموال ديگران (بدون رضاى آن ها) بهره گيرد، سرانجام کارش وبال و خسران است، هر چند اين زيان پس از مدتى صورت گيرد و اگر کسى بپرسد: اين آسمان خراش هايى که از خون ملت هاى بى گناه بنا شده و محکم در جاى خود ايستاده و ويران نمى شود چگونه است؟ در پاسخ مى گوييم: اگر اين ها ويران نشود بناکننده هاى آن ها به زودى آن ها را ترک گفته و به قبور تاريک و متعفنى پناه مى برند... اضافه بر اين، بناى راسخ، همان وجدان پاک و روح آرامى است که انسان با آن بدون هر گونه نگرانى زندگى مى کند (آيا بانيان آن ها چنين اند؟ قطعاً نيستند).
مرحوم طبرسى در مجمع البيان از ابن عباس نقل مى کند: من از قرآن به خوبى استفاده کرده ام که ظلم و ستم خانه ها را ويران مى سازد. سپس به آيه شريفه سوره نمل تمسک مى کند که مى فرمايد: (فَتِلْکَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِى ذَلِکَ لاَيَةً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ)؛ «اين خانه هاى آن هاست در حالى که به دليل ظلم و ستمشان فرو ريخته؛ و در اين نشانه روشنى است براى کسانى که آگاه اند».
«مرحوم سيد رضى (در ذيل اين کلام شريف) مى گويد: اين سخن از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نيز نقل شده و جاى تعجب نيست که هر دو کلام مانند هم باشند؛ زيرا هر دو از يک محل سرچشمه گرفته و ريزش هر دو از يک دلو بوده است»؛ (قالَ الرَّضِيُّ: وَ يُروى هذَا الْکَلامُ عَنِ النَّبِيِّ (صلي الله عليه و آله) وَلا عَجَبَ أَنْ يَشْتَبِهَ الْکَلامانِ لأَنَّ مُسْتَقاهُما مِنْ قَليبٍ وَ مَفْرَغَهُما مِنْ ذَنُوبٍ).
«مُسْتَقى» به معناى محل سيراب شدن است و «قليب» (بر وزن صليب) به معناى چاه و در اين جا کنايه از سرچشمه است و «مفروغ» (مفرغ) به معناى محل ريزش است و «ذَنوب» (بر وزن قبول) به دلو بزرگ گفته مى شود.
مرحوم ديلمى از علماى قرن نهم در کتاب ارشاد القلوب حديث را به اين صورت از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) نقل کرده است: «خَمْسُ کَلِماتٍ فِي التَّوْراةِ وَ يَنْبَغي أَنْ تُکْتَبَ بِماءِ الذَّهَبِ: أَوَّلُها حَجَرُ الْغَصْبِ فِي الدّارِ رَهْنٌ عَلى خَرابِها وَ الْغالِبُ بِالظُّلْمِ هُوَ الْمَغْلُوبُ وَ ما ظَفَرَ مَنْ ظَفَرَ الاْثْمُ بِهِ وَ مِنْ أَقَلِّ حَقِّ اللهِ عَلَيْکَ أنْ لا تَسْتَعينَ بِنِعَمِهِ عَلى مَعاصِيهِ وَ وَجْهُکَ ماءٌ جامِدٌ يَقْطُرُ عِنْدَ السُّوالِ فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تَقْطُرُهُ؛ پنج جمله در تورات آمده است که سزاوار است با آب طلا نوشته شود: نخستين آن ها اين است که سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است و آن کس که با ظلم غلبه مى کند در حقيقت مغلوب و شکست خورده است و کسى که از طريق گناه پيروز شود در واقع پيروز نشده است و کمترين حق خداوند بر تو اين است که از نعمت هاى او براى معصيتش کمک نگيرى و آبروى تو همچون آب منجمدى است که تقاضا آن را آب مى کند مراقب باش نزد چه کسى آن را آب مى کنى».
در حديث ديگرى از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: «اتَّقُوا الْحَرامَ فِي الْبُنْيانِ فَاِنَّهُ أساسُ الْخَرابِ؛ از به کار گرفتن اشياى حرام در بناها بپرهيزيد که سبب خرابى آن خواهد شد».
امام (عليه السلام) در اين سخن سرشار از حکمت، آينده شوم بناهايى را نشان مى دهد که با وسايل غصبى ساخته شوند، مى فرمايد: «سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است»؛ (الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا).
اشاره به اين که همان گونه که «رهن» و گروگان، سبب مى شود انسان، مطالباتش را وصول کند، سنگ غصبى هم سبب مى شود که ويرانى براى خانه وصول شود.
مرحوم مغنية در کتاب فى ظلال نهج البلاغه در شرح اين کلام حکيمانه مى گويد: کسى که (از اموال ديگران) بنايى بنا کند يا چيزى در اختيار بگيرد يا بخورد يا بنوشد يا به هر صورتى، از اموال ديگران (بدون رضاى آن ها) بهره گيرد، سرانجام کارش وبال و خسران است، هر چند اين زيان پس از مدتى صورت گيرد و اگر کسى بپرسد: اين آسمان خراش هايى که از خون ملت هاى بى گناه بنا شده و محکم در جاى خود ايستاده و ويران نمى شود چگونه است؟ در پاسخ مى گوييم: اگر اين ها ويران نشود بناکننده هاى آن ها به زودى آن ها را ترک گفته و به قبور تاريک و متعفنى پناه مى برند... اضافه بر اين، بناى راسخ، همان وجدان پاک و روح آرامى است که انسان با آن بدون هر گونه نگرانى زندگى مى کند (آيا بانيان آن ها چنين اند؟ قطعاً نيستند).
مرحوم طبرسى در مجمع البيان از ابن عباس نقل مى کند: من از قرآن به خوبى استفاده کرده ام که ظلم و ستم خانه ها را ويران مى سازد. سپس به آيه شريفه سوره نمل تمسک مى کند که مى فرمايد: (فَتِلْکَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِى ذَلِکَ لاَيَةً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ)؛ «اين خانه هاى آن هاست در حالى که به دليل ظلم و ستمشان فرو ريخته؛ و در اين نشانه روشنى است براى کسانى که آگاه اند».
«مرحوم سيد رضى (در ذيل اين کلام شريف) مى گويد: اين سخن از پيامبر (صلي الله عليه و آله) نيز نقل شده و جاى تعجب نيست که هر دو کلام مانند هم باشند؛ زيرا هر دو از يک محل سرچشمه گرفته و ريزش هر دو از يک دلو بوده است»؛ (قالَ الرَّضِيُّ: وَ يُروى هذَا الْکَلامُ عَنِ النَّبِيِّ (صلي الله عليه و آله) وَلا عَجَبَ أَنْ يَشْتَبِهَ الْکَلامانِ لأَنَّ مُسْتَقاهُما مِنْ قَليبٍ وَ مَفْرَغَهُما مِنْ ذَنُوبٍ).
«مُسْتَقى» به معناى محل سيراب شدن است و «قليب» (بر وزن صليب) به معناى چاه و در اين جا کنايه از سرچشمه است و «مفروغ» (مفرغ) به معناى محل ريزش است و «ذَنوب» (بر وزن قبول) به دلو بزرگ گفته مى شود.
مرحوم ديلمى از علماى قرن نهم در کتاب ارشاد القلوب حديث را به اين صورت از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) نقل کرده است: «خَمْسُ کَلِماتٍ فِي التَّوْراةِ وَ يَنْبَغي أَنْ تُکْتَبَ بِماءِ الذَّهَبِ: أَوَّلُها حَجَرُ الْغَصْبِ فِي الدّارِ رَهْنٌ عَلى خَرابِها وَ الْغالِبُ بِالظُّلْمِ هُوَ الْمَغْلُوبُ وَ ما ظَفَرَ مَنْ ظَفَرَ الاْثْمُ بِهِ وَ مِنْ أَقَلِّ حَقِّ اللهِ عَلَيْکَ أنْ لا تَسْتَعينَ بِنِعَمِهِ عَلى مَعاصِيهِ وَ وَجْهُکَ ماءٌ جامِدٌ يَقْطُرُ عِنْدَ السُّوالِ فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تَقْطُرُهُ؛ پنج جمله در تورات آمده است که سزاوار است با آب طلا نوشته شود: نخستين آن ها اين است که سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است و آن کس که با ظلم غلبه مى کند در حقيقت مغلوب و شکست خورده است و کسى که از طريق گناه پيروز شود در واقع پيروز نشده است و کمترين حق خداوند بر تو اين است که از نعمت هاى او براى معصيتش کمک نگيرى و آبروى تو همچون آب منجمدى است که تقاضا آن را آب مى کند مراقب باش نزد چه کسى آن را آب مى کنى».
در حديث ديگرى از پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: «اتَّقُوا الْحَرامَ فِي الْبُنْيانِ فَاِنَّهُ أساسُ الْخَرابِ؛ از به کار گرفتن اشياى حرام در بناها بپرهيزيد که سبب خرابى آن خواهد شد».