حکمت 281

وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعَايَنَةِ مَعَ آلأِبْصَارِ؛ فَقَدْ تَكْذِبُ آلْعُيُونُ أَهْلَهَا، وَ لاَيَغُشُّ آلْعَقْلُ مَنِ آسْتَنْصَحَهُ.

امام (عليه السلام) فرمود:
تفکر و انديشه همچون ديدن با چشم نيست، چرا که گاه چشم، به صاحبش دروغ مى گويد؛ ولى عقل (سليم) به کسى که از آن راهنمايى بخواهدغشّ و خيانت نمى کند.

شرح و تفسیر حکمت 281
خطاى حس را با عقل اصلاح کنيد
امام (عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه به خطاى حسّ اشاره مى کند که گاه منشأ مشکلات عظيمى مى گردد، آن حضرت مى فرمايد: «تفکّر و انديشه همچون ديدن با چشم نيست»؛ (لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ کَالْمُعَايَنَةِ مَعَ آلأِبْصَارِ).
سپس به دليل آن اشاره کرده، مى فرمايد: «چه بسا چشم به صاحبش دروغ بگويد؛ ولى عقل (سليم) به کسى که از آن راهنمايى بخواهد خيانت نمى کند»؛ (فَقَدْ تَکْذِبُ آلْعُيُونُ أَهْلَهَا، وَ لاَ يَغُشُّ آلْعَقْلُ مَنِ آسْتَنْصَحَهُ).
برخلاف آنچه علماى حسّى و تجربى مى پندارند هميشه حسّ و تجربه صحيح ترين اطلاعات را در اختيار انسان نمى گذارد؛ خطاهاى حسّ را بسيارى از دانشمندان جمع آورى کرده اند که ليست بزرگى را تشکيل مى دهد.
مثال هاى ساده آن را در زندگى روزانه خود مى بينيم هنگامى که آتش گردان را به دور خود مى گردانند از دور، دايره کامل آتش مى بينيم در حالى که آتش همواره در يک نقطه از اين دايره بيش نيست؛ ولى چون به سرعت گردش مى کند چشم ما فاصله ها را نمى بيند.
زمانى که باران باسرعت مى بارد ما دانه هاى باران را به صورت خط مستقيم مثلا به طول نيم متر، کمتر يا بيشتر، مشاهده مى کنيم در حالى که دانه باران يک نقطه بيشتر نيست. يا آن گاه که در انتهاى خيابانى که دو طرف آن را درخت پوشانده است مى ايستيم و نگاه به طول خيابان مى کنيم احساس مى کنيم درخت ها هر چه از ما دورتر مى شوند به هم نزديک تر مى گردند و فاصله آن ها پيوسته کم مى شود در حالى که مى دانيم اين فقط خطاى باصره است. و خطاهاى فراوان ديگر.
هنگامى که چشم که مهم ترين حسّ ماست داراى خطاهاى فراوان است چگونه مى توانيم به ساير حواس خود صددرصد اطمينان کنيم؟ اگر بخواهيم خطاى حواس شنوايى، لامسه، چشايى و بويايى را نقل کنيم يک کتاب مى شود، به همين دليل ما بايد پيوسته خطاهاى حس را از طريق عقل اصلاح کنيم. مبادا خطاهاى حسى، ما را به کارهايى که خلاف وظيفه و مسئوليت ما و خلاف رضاى خداست بکشاند.
درست است که عقل نيز گاه خطا مى کند و انسان، معصوم نيست؛ ولى به هر حال وسيله خوبى براى اصلاح خطاهاى حس محسوب مى شود.
امام (عليه السلام) به اين نکته در کلام نورانى خود اشاره کرده تا همگان به هوش باشند. فراموش نکنيم که امام (عليه السلام) اين سخن را هنگامى بيان کرد که هنوز مباحث مربوط به خطاى حواس چندان مطرح نبود.
از سوى ديگر آن ها که تمام اعتمادشان به حس است نبايد فراموش کنند که حس هميشه امور پراکنده اى را در اختيار انسان مى گذارد، اين عقل است که از آن ها يک قاعده کلى و علمى مى سازد که در موارد مشابه قابل استدلال است، بنابراين هرگز نبايد به دليل اين که عقل هم خطاپذير است آن را بى اعتبار دانست و تمام توجه خود را به حس معطوف داشت که تا عقل، پشتيبان حس نباشد هيچ مشکلى حل نمى شود و هيچ قانون علمى اى به وجود نمى آيد.
تمام داروهايى که براى بيمارى هاى مختلف تجويز مى شود و به صورت يک اصل کلى ارائه مى گردد نتيجه آزمايش هايى است که نخست روى حيوانات و سپس تعدادى از انسان ها انجام داده اند، آن گاه از مجموع اين آزمايش هاى پراکنده، قانونى کلى استنتاج مى گردد.
از اين کلام حکيمانه مى توان نتيجه گرفت که هرگز نبايد به کار شعبده بازان و ساحران دل خوش کرد و فريب کارهاى آن ها را خورد، هر چند با حسّ بينايى خود، کار خارق العاده اى از آن ها ببينيم. هنگامى که اعمال آن ها را با نيّت هاى سوء و ادعاهاى باطلشان در کنار هم قرار مى دهيم اين جاست که عقل ما حسّ ما را تکميل مى کند.
يا هنگامى که مى بينيم دشمن، قرآن ها را بر سر نيزه کرده و دم از داورى قرآن مى زند در حالى که آثار سوء نيت و ستمگرى از سابقه آن ها کاملا هويداست بايد به حکم عقل تن دَردهيم و آن را يک نيرنگ بناميم.
در هر حال اين گفتار حکيمانه مى تواند سرچشمه نتيجه گيرى هاى مختلف در مسائل اخلاقى و سياسى و اجتماعى و علمى گردد.