حکمت 316

وَ قَالَ عَليهِ السَّلامُ
أَنَا يَعْسُوبُ آلْمُؤْمِنِينَ، وَ آلْمَالُ يَعْسُوبُ آلْفُجَّارِ.

امام (عليه السلام) فرمود:
من، يعسوب (و پيشواى) مؤمنانم، و مال و ثروت، يعسوب (و پيشواى) بدکاران است.

مرحوم سيّد رضى در ذيل اين گفتار حکيمانه مى گويد: معنى اين سخن آن است که مؤمنان از من پيروى مى کنند و بدکاران از مال، همان گونه که زنبوران عسل از يعسوب و رئيس خود پيروى مى کنند. (قالَ الرَّضِيُّ: وَ مَعْنى ذلِکَ أنَّ الْمُؤْمِنينَ يَتَّبِعُونَني، وَ الْفُجّارَ يَتَّبِعُونَ الْمالَ کَما تَتَّبِعُ النَّحْلُ يَعْسُوبَها، وَ هُوَ رَئِيسُها).

شرح و تفسیر حکمت 316
من پيشواى اهل ايمانم
امام (عليه السلام) در اين حکمت، تفاوت پيشواى مؤمنان را با پيشواى فاجران چنين بيان مى کند: «من، يعسوب (و پيشواى) مؤمنانم، و مال و ثروت، يعسوب (و پيشواى) بدکاران است»؛ (أَنَا يَعْسُوبُ آلْمُؤْمِنِينَ، وَ آلْمَالُ يَعْسُوبُ آلْفُجَّارِ).
آن گاه مرحوم سيّد رضى مى گويد: «معنى اين سخن آن است که مؤمنان از من پيروى مى کنند؛ اما فاجران به دنبال ثروتند، همان گونه که زنبوران عسل از يعسوب يعنى رئيس خود پيروى مى کنند»؛ (قالَ الرَّضِيُّ: وَ مَعْنى ذلِکَ أنَّ الْمُؤْمِنينَ يَتَّبِعُونَني، وَ الْفُجّارَ يَتَّبِعُونَ الْمالَ کَما تَتَّبِعُ النَّحْلُ يَعْسُوبَها، وَ هُوَ رَئِيسُها).
«يعسوب» به ملکه زنبوران عسل گفته مى شود که هرگاه به پرواز درآيد تمام زنبورانى که در آن کندو با او زندگى مى کردند به دنبال او به پرواز درمى آيند. سپس به رئيس هر قومى يعسوب اطلاق شده است.
عجيب اين است که بعضى از ارباب لغت، امير و رئيس زنبوران عسل را مذکّر شمرده اند، در حالى که به يقين مؤنث است و به همين دليل همه جا در فارسى از آن به ملکه ياد مى کنند. واقعيت عينى نيز همين معنا را تأييد مى کند که ملکه از جنس مادّه باشد نه نر.
در واقع امام (عليه السلام) تفاوت افراد باايمان را که به معنويات مى انديشند با افراد مادى و بى ايمان که تنها به ثروت مى انديشند، بيان کرده، مى گويد: من پيشواى مؤمنانم؛ ولى پيشواى فاجران مال و ثروت است. در عصر آن امام (عليه السلام) اين معنا به خوبى آشکار شد: عده اى دنياپرست از اطرافيان آن حضرت، او را رها کرده و به دليل وعده هاى هنگفت مالى معاويه به شام رفتند و به او پيوستند و با اين عمل باطن خود را آشکار کردند.
در واقع آنچه امام (عليه السلام) در اين جا فرموده محک خوبى است براى شناختن افراد در هر عصر و زمان. افراد به ظاهر باشخصيت و مؤمنى را ديديم که خود را به اموال نامشروع فروختند در حالى که مؤمنان راستين گاهى با فقر زندگى مى کردند و در برابر آن اموال زانو نمى زدند.
همان گونه که پيش از اين نيز اشاره شد، اين لقب را رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) به اميرمؤمنان على (عليه السلام) داده است.
ذهبى در ميزان الاعتدال از ابن عباس نقل مى کند که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) به أم سلمه فرمود: «إنَّ عَلِيّآ لَحْمُهُ مِنْ لَحْمي وَ هُوَ بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى مِنِّي غَيْرَ أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدي؛ اى امّ سلمه! گوشت على از گوشت من است و او نسبت به من به منزله هارون (برادر موسى) نسبت به موسى است جز اين که بعد از من پيغمبرى نخواهد بود».
سپس ابن عباس مى افزايد: «به زودى فتنه اى در ميان مسلمانان پيدا مى شود، کسى که در آن فتنه گرفتار شود نبايد دو چيز را رها کند: قرآن و على بن ابى طالب را».
ابن عباس در پايان مى گويد: من از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) شنيدم در حالى که دست على را گرفته بود مى فرمود: «هذا أوَّلُ مَنْ آمَنَ بِي وَ أوَّلُ مَنْ يُصافِحُني يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ هُوَ فارُوقُ هذهِ الأُمَّةِ يَفْرُقُ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ وَ هُوَ يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمالُ يَعْسُوبُ الظَّلَمَةِ؛ على اولين کسى است که به من ايمان آورد و نخستين کسى است که روز قيامت با من مصافحه مى کند و او فاروق اين امّت است؛ يعنى حق را از باطل جدا مى کند و او يعسوب و پيشواى مؤمنان است در حالى که مال، يعسوب ظالمان است».
همچنين همين مضمون تقريبآ با همين عبارت در انساب الاشراف بلاذرى از ابوذر نقل شده است.
همين معنا با عبارات مختلفى در کتب ديگر اهل سنت آمده است، براى توضيح بيشتر به کتاب شريف الغدير، ج 2، ص 313 مراجعه کنيد.