حکمت 341
شرح و تفسیر حکمت 341
روز اجراى عدل درباره ستمگران
همان گونه که در بخش سند اشاره شد اين کلام حکيمانه پيش از اين نيز با تفاوتى تحت شماره 241 چنين آمد: «يَوْمُ المَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى آلْمَظْلُومِ!».
درواقع کلام حکيمانه مورد بحث مى تواند شرحى بر روايت 241 باشد، زيرا در آن جا فرمود: «يوم المظلوم» در اين جا مى فرمايد: «يوم العدل» بنابراين منظور از روز مظلوم، روز اجراى عدالت درباره ظالم و گرفتن انتقام مظلوم از ستمگر است و همان گونه که در آن جا اشاره کرديم درباره اين روز، خواه روز عدالتش ناميم يا روز مظلوم، دو احتمال هست: نخست اين که منظور روز رستاخيز است که بسيارى از شارحان نهج البلاغه آن را پذيرفته اند و در اين صورت شدت اين روز نسبت به روز ظلم و جور آشکار است؛ دنيا و ستم هاى ستمگران هرچه باشد به سرعت مى گذرد؛ اما مجازات آن ها در قيامت پايدار و برقرار است. هم ازنظر طول زمان بيشتر است و هم ازنظر کيفيت مجازات الهى، شديدتر.
تفسير ديگر اين که منظور از روز اجراى عدالت اعم از دنيا وآخرت است، زيرا تاريخ نشان مى دهد که بسيارى از ظالمان در همين دنيا به مجازات هاى سختى گرفتار شده اند و حتى در عمر کوتاه خود نيز بارها صحنه آن را ديده ايم که اگر آن را جمع آورى کنيم کتابى مى شود. با توجه به مطلق بودن کلمه «عدل» تفسير دوم مناسب تر به نظر مى رسد به خصوص اين که جور در دنيا واقع مى شود و اگر عدل هم در دنيا باشد تناسب بيشترى دارد و مى دانيم که مجازات هاى ظالمان در دنيا مانع از مجازات آن ها در آخرت نيست و بايد کفاره ظلم خود را هم در دنيا بدهند و هم در آخرت، بنابراين کلام حکيمانه پيش گفته، مفهوم عامى دارد که دنيا و آخرت، هر دو را شامل مى شود.
بنابر آنچه گفته شد جمله «يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ» نيز شرح «يَوْمَ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ» است؛ يعنى روز ظلم ظالم به مظلوم.
اميرمؤمنان على (عليه السلام) در سخنان ديگرش نيز با تعبيرات ديگرى به اين حقيقت اشاره کرده مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ غَداً يَکْفِيهِ عَضُّهُ يَدَيْه؛ ظالم فردايى دارد که هر دو دست خود را با دندان مى گزد و همين براى او کافى است».
از آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى نيز استفاده مى شود که خدا در همين دنيا ظالمانى را بر ظالمان ديگر مسلط مى کند تا از آن ها انتقام بگيرند. امام باقر (عليه السلام) در حديثى مى فرمايد: «مَا انْتَصَرَ اللهُ مِنْ ظالِمٍ إِلّا بِظالِمٍ وَذلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ: (وَکَذَلِکَ نُوَلِّى بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضآ)؛ خداوند از ظالمان به وسيله ظالمان انتقام مى گيرد و اين همان است که در قرآن فرمود: اين گونه بعضى از ظالمين را بر بعضى مسلط مى کنيم».
مى دانيم که اگر عادلى بخواهد انتقام مظلومى را بگيرد اولاً روى حساب و قانون و عدالت رفتار مى کند، ثانياً ظالم چون از دست شخص عادلى ضربه مى خورد، از اين برايش گواراتر است که از دست ظالم ديگرى همچون خودش ضربه بى حساب و کتاب بخورد. از اين ها گذشته، روايات، نکته دقيق ديگرى را بيان مى کند و آن اين که ظالم در همان لحظه که ظلم مى کند بخشى از دين و ايمان خود را از دست مى دهد و اين انتقام بزرگى است. امام صادق (عليه السلام) فرمود: «أَمَا إِنَّ الْمَظْلُومَ يَأْخُذُ مِنْ دِينِ الظَّالِمِ أَکْثَرَ مِمَّا يَأْخُذُ الظَّالِمُ مِنْ مَالِ الْمَظْلُومِ؛ بدانيد که بيش از آنچه ظالم از مال مظلوم مى گيرد مظلوم از دين ظالم خواهد گرفت».
در حديث ديگرى از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: «مَنْ خَافَ الْقِصَاصَ کَفَّ عَنْ ظُلْمِ النَّاسِ؛ کسى که از قصاص (در دنيا و آخرت) بترسد از ظلم مردم خوددارى مى کند».
اضافه بر اين، از روايات استفاده مى شود که مجازات و کيفر ظلم و ستم سريع تر از هر گناه ديگرى به انسان مى رسد، همان گونه که پاداش نيکوکارى درباره ديگران سريع تر از کارهاى خير ديگر به انسان ها خواهد رسيد. در کتاب شريف کافى از امام باقر (عليه السلام) نقل شده است که فرمود: «إِنَّ أَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوَاباً الْبِرُّ وَإِنَّ أَسْرَعَ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْىُ؛ سريع ترين چيزى که ثوابش به انسان مى رسد نيکوکارى در حق ديگران و سريع ترين شرى که کيفرش دامان انسان را مى گيرد ظلم و ستم است».
اين مسئله به قدرى داراى اهميت است که امام باقر (عليه السلام) در حديث ديگرى مى فرمايد: در کتاب على (عليه السلام) آمده است: «ثَلاثُ خِصَالٍ لا يَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ أَبَداً حَتَّى يَرَى وَبَالَهُنَّ: الْبَغْيُ وَقَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَالْيَمِينُ الْکَاذِبَةُ يُبَارِزُ اللَّهَ بِهَا؛ سه عمل است که صاحب آن ها هرگز از دنيا نمى رود تا وبال و آثار سوء آن را ببيند: ظلم و قطع رحم و قسم دروغين که با اين ها با خدا مبارزه مى کند». اين سخن را با حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) پايان مى دهيم. آن جا که فرمود: «مَا مِنْ ذَنْبٍ أَجْدَرَ أَنْ يُعَجِّلَ اللَّهُ لِصَاحِبِهِ الْعُقُوبَةَ فِي الدُّنْيَا مَعَ مَا يَدَّخِرُ لَهُ فِي الاْخِرَةِ مِنَ الْبَغْيِ وَقَطِيعَةِ الرَّحِمِ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً؛ سزاوارترين گناهانى که خداوند عقوبتش را در دنيا به زودى به صاحبش مى رساند به اضافه کيفرهايى که در آخرت براى او ذخيره کرده، ظلم و قطع رحم است».
در ذيل کلام حکيمانه 241 نيز بحث هاى مهم ديگرى در زمينه تفسير حکمت مورد بحث داشتيم.
* * * .
همان گونه که در بخش سند اشاره شد اين کلام حکيمانه پيش از اين نيز با تفاوتى تحت شماره 241 چنين آمد: «يَوْمُ المَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى آلْمَظْلُومِ!».
درواقع کلام حکيمانه مورد بحث مى تواند شرحى بر روايت 241 باشد، زيرا در آن جا فرمود: «يوم المظلوم» در اين جا مى فرمايد: «يوم العدل» بنابراين منظور از روز مظلوم، روز اجراى عدالت درباره ظالم و گرفتن انتقام مظلوم از ستمگر است و همان گونه که در آن جا اشاره کرديم درباره اين روز، خواه روز عدالتش ناميم يا روز مظلوم، دو احتمال هست: نخست اين که منظور روز رستاخيز است که بسيارى از شارحان نهج البلاغه آن را پذيرفته اند و در اين صورت شدت اين روز نسبت به روز ظلم و جور آشکار است؛ دنيا و ستم هاى ستمگران هرچه باشد به سرعت مى گذرد؛ اما مجازات آن ها در قيامت پايدار و برقرار است. هم ازنظر طول زمان بيشتر است و هم ازنظر کيفيت مجازات الهى، شديدتر.
تفسير ديگر اين که منظور از روز اجراى عدالت اعم از دنيا وآخرت است، زيرا تاريخ نشان مى دهد که بسيارى از ظالمان در همين دنيا به مجازات هاى سختى گرفتار شده اند و حتى در عمر کوتاه خود نيز بارها صحنه آن را ديده ايم که اگر آن را جمع آورى کنيم کتابى مى شود. با توجه به مطلق بودن کلمه «عدل» تفسير دوم مناسب تر به نظر مى رسد به خصوص اين که جور در دنيا واقع مى شود و اگر عدل هم در دنيا باشد تناسب بيشترى دارد و مى دانيم که مجازات هاى ظالمان در دنيا مانع از مجازات آن ها در آخرت نيست و بايد کفاره ظلم خود را هم در دنيا بدهند و هم در آخرت، بنابراين کلام حکيمانه پيش گفته، مفهوم عامى دارد که دنيا و آخرت، هر دو را شامل مى شود.
بنابر آنچه گفته شد جمله «يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ» نيز شرح «يَوْمَ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ» است؛ يعنى روز ظلم ظالم به مظلوم.
اميرمؤمنان على (عليه السلام) در سخنان ديگرش نيز با تعبيرات ديگرى به اين حقيقت اشاره کرده مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ غَداً يَکْفِيهِ عَضُّهُ يَدَيْه؛ ظالم فردايى دارد که هر دو دست خود را با دندان مى گزد و همين براى او کافى است».
از آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى نيز استفاده مى شود که خدا در همين دنيا ظالمانى را بر ظالمان ديگر مسلط مى کند تا از آن ها انتقام بگيرند. امام باقر (عليه السلام) در حديثى مى فرمايد: «مَا انْتَصَرَ اللهُ مِنْ ظالِمٍ إِلّا بِظالِمٍ وَذلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ: (وَکَذَلِکَ نُوَلِّى بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضآ)؛ خداوند از ظالمان به وسيله ظالمان انتقام مى گيرد و اين همان است که در قرآن فرمود: اين گونه بعضى از ظالمين را بر بعضى مسلط مى کنيم».
مى دانيم که اگر عادلى بخواهد انتقام مظلومى را بگيرد اولاً روى حساب و قانون و عدالت رفتار مى کند، ثانياً ظالم چون از دست شخص عادلى ضربه مى خورد، از اين برايش گواراتر است که از دست ظالم ديگرى همچون خودش ضربه بى حساب و کتاب بخورد. از اين ها گذشته، روايات، نکته دقيق ديگرى را بيان مى کند و آن اين که ظالم در همان لحظه که ظلم مى کند بخشى از دين و ايمان خود را از دست مى دهد و اين انتقام بزرگى است. امام صادق (عليه السلام) فرمود: «أَمَا إِنَّ الْمَظْلُومَ يَأْخُذُ مِنْ دِينِ الظَّالِمِ أَکْثَرَ مِمَّا يَأْخُذُ الظَّالِمُ مِنْ مَالِ الْمَظْلُومِ؛ بدانيد که بيش از آنچه ظالم از مال مظلوم مى گيرد مظلوم از دين ظالم خواهد گرفت».
در حديث ديگرى از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: «مَنْ خَافَ الْقِصَاصَ کَفَّ عَنْ ظُلْمِ النَّاسِ؛ کسى که از قصاص (در دنيا و آخرت) بترسد از ظلم مردم خوددارى مى کند».
اضافه بر اين، از روايات استفاده مى شود که مجازات و کيفر ظلم و ستم سريع تر از هر گناه ديگرى به انسان مى رسد، همان گونه که پاداش نيکوکارى درباره ديگران سريع تر از کارهاى خير ديگر به انسان ها خواهد رسيد. در کتاب شريف کافى از امام باقر (عليه السلام) نقل شده است که فرمود: «إِنَّ أَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوَاباً الْبِرُّ وَإِنَّ أَسْرَعَ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْىُ؛ سريع ترين چيزى که ثوابش به انسان مى رسد نيکوکارى در حق ديگران و سريع ترين شرى که کيفرش دامان انسان را مى گيرد ظلم و ستم است».
اين مسئله به قدرى داراى اهميت است که امام باقر (عليه السلام) در حديث ديگرى مى فرمايد: در کتاب على (عليه السلام) آمده است: «ثَلاثُ خِصَالٍ لا يَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ أَبَداً حَتَّى يَرَى وَبَالَهُنَّ: الْبَغْيُ وَقَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَالْيَمِينُ الْکَاذِبَةُ يُبَارِزُ اللَّهَ بِهَا؛ سه عمل است که صاحب آن ها هرگز از دنيا نمى رود تا وبال و آثار سوء آن را ببيند: ظلم و قطع رحم و قسم دروغين که با اين ها با خدا مبارزه مى کند». اين سخن را با حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) پايان مى دهيم. آن جا که فرمود: «مَا مِنْ ذَنْبٍ أَجْدَرَ أَنْ يُعَجِّلَ اللَّهُ لِصَاحِبِهِ الْعُقُوبَةَ فِي الدُّنْيَا مَعَ مَا يَدَّخِرُ لَهُ فِي الاْخِرَةِ مِنَ الْبَغْيِ وَقَطِيعَةِ الرَّحِمِ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً؛ سزاوارترين گناهانى که خداوند عقوبتش را در دنيا به زودى به صاحبش مى رساند به اضافه کيفرهايى که در آخرت براى او ذخيره کرده، ظلم و قطع رحم است».
در ذيل کلام حکيمانه 241 نيز بحث هاى مهم ديگرى در زمينه تفسير حکمت مورد بحث داشتيم.
* * * .