حکمت 431

وَقَالَ عَلَيهِ السَّلَام
الرِّزْقُ رِزْقَانِ: طَالِبٌ، وَ مَطْلُوبٌ. فَمَنْ طَلَبَ آلدُّنْيَا طَلَبَهُ آلْمَوْتُ، حَتَّى يُخْرِجَهُ عَنْهَا؛ وَ مَنْ طَلَبَ آلاْخِرَةَ طَلَبَتْهُ آلدُّنْيَا، حَتَّى يَسْتَوْفِيَ رِزْقَهُ مِنْهَا.

امام (عليه السلام) فرمود:
روزى بر دو گونه است: يکى آن که به دنبال انسان مى آيد و ديگر آن که انسان به دنبال آن مى رود. کسى که دنيا را بطلبد، مرگ، او را مى طلبد تا او را از دنيا خارج کند (و به تمام خواسته هايش نخواهد رسيد) و کسى که طالب آخرت باشد دنيا در طلب او برمى آيد تا وى روزى اش را به طور کامل از دنيا برگيرد.

شرح و تفسیر حکمت 431
طالبان دنيا و طالبان آخرت
امام (عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه براى اين که دنياپرستان را از راهى که مى روند بازدارد و طالبان آخرت را در مسيرى که دارند تشويق کند مى فرمايد: «روزى بر دوگونه است: يکى آن که به دنبال انسان مى آيد و ديگر آن که انسان به دنبال آن مى رود»؛ (الرِّزْقُ رِزْقَانِ: طَالِبٌ، وَ مَطْلُوبٌ).
تجربه هاى ما نيز در زندگى به ما نشان داده است که گاه روزى هاى فراوانى بى آن که انسان به دنبال آن برود و يا تلاش زيادى داشته باشد به او مى رسد و گاه به عکس، تمام تلاش خود را براى رسيدن به اموال و ثروت هايى به کار مى گيرد و گاه بخش مهمى از عمر خودش را در اين راه صرف مى کند ولى هرگز به آن نمى رسد و ناکام از دنيا مى رود.
لذا امام (عليه السلام) به دنبال اين تقسيم دوگانه مى فرمايد: «کسى که دنيا را بطلبد، مرگ، او را مى طلبد تا او را از دنيا خارج کند (و به تمام خواسته هايش نخواهد رسيد) و کسى که طالب آخرت باشد دنيا در طلب او برمى آيد تا وى روزى اش را به طور کامل از دنيا برگيرد»؛ (فَمَنْ طَلَبَ آلدُّنْيَا طَلَبَهُ آلْمَوْتُ، حَتَّى يُخْرِجَهُ عَنْهَا؛ وَ مَنْ طَلَبَ آلاْخِرَةَ طَلَبَتْهُ آلدُّنْيَا، حَتَّى يَسْتَوْفِيَ رِزْقَهُ مِنْهَا).
اشاره به اين که دنياپرستان غالبآ به اهداف خود نمى رسند به خصوص اين که هرقدر از دنيا را به دست آورند عطش آن ها فزون تر مى شود تا زمانى که مرگ گلوى آن ها را مى فشارد و با حسرت آنچه به دست نياورده اند و حسرت عدم استفاده از آنچه به دست آورده اند با زندگى وداع مى گويند.
به عکس، طالبان آخرت به وسيله تلاش آميخته با تقوايى که دارند به زندگى ساده مطلوبى مى رسند و خداوند منان روزى آن ها را تأمين مى کند و زمانى که از دنيا مى روند نه حسرت و آه دارند و نه نگرانى.
در روايت هشاميه معروف که مرحوم کلينى در آغاز کتاب کافى آن را آورده است از قول امام باقر (عليه السلام) مى خوانيم: «إِنَّ الْعُقَلاَءَ زَهِدُوا فِى الدُّنْيا وَ رَغِبُوا فِى الاْخِرَةِ لِأَنَّهُمْ عَلِمُوا أَنَّ الدُّنْيا طَالِبَةٌ مَطْلُوبَةٌ وَ الاْخِرَةَ طَالِبَةٌ وَ مَطْلُوبَةٌ فَمَنْ طَلَبَ الاْخِرَةَ طَلَبَتْهُ الدُّنْيا حَتَّى يسْتَوْفِى مِنْهَا رِزْقَهُ وَ مَنْ طَلَبَ الدُّنْيا طَلَبَتْهُ الاْخِرَةُ فَيأْتِيهِ الْمَوْتُ فَيفْسِدُ عَلَيهِ دُنْياهُ وَآخِرَتَه؛ عاقلان، زهد در دنيا و رغبت در آخرت را پيشه کردند زيرا آن ها مى دانند که دنيا طالب و مطلوب و آخرت نيز طالب و مطلوب است (يعنى) آن کس که آخرت را طلب کند دنيا به سراغ او مى آيد تا رزق او را به طور کامل به او برساند اما کسى که دنيا را طلب کند آخرت، او را مى طلبد يعنى مرگ به سراغش مى آيد؛ هم دنيايش را فاسد مى کند و هم آخرتش را».
البته مفهوم اين سخن اين نيست که طالبان آخرت براى تأمين زندگى ساده خود تلاش نکنند چراکه در روايات زيادى دستور به تلاش براى معاش داده شده است، بلکه منظور اين است که دنياطلبان که پيوسته براى رسيدن به اموال و ثروت هاى بيشتر تلاش مى کنند حرص را کنار بگذارند و عمر خود را براى چيزى که هرگز به دست نمى آيد و يا اگر به دست آيد نمى توان آن را مصرف کرد تباه نکنند.
در حکمت 379 نيز تعبير ديگرى از اين گفتار حکيمانه آمده است آن جا که

امام (عليه السلام) روزى را به دوگونه تقسيم مى کند: گونه اى از آن به سراغ انسان مى آيد هرچند او به سراغش نرود و گونه اى از آن که انسان به سراغ آن مى رود؛ گاه به آن مى رسد و گاه به آن نمى رسد و به دنبال آن، امام (عليه السلام) توصيه به خويشتن دارى از زيادت طلبى و حرص مى کند، همان چيزى که جهان را پر از شور و شر مى کند و سرچشمه بسيارى از بدبختى هاست.
شبيه همين مضمون در وصيت نامه امام (عليه السلام) به فرزندش حسن به على (عليه السلام) ديده مى شود و تمام اين عبارات پرمعنا براى نجات انسان ها از چنگال حرص در دنياست.

* * *