حکمت 444

وَقَالَ عَلَيهِ السَّلَام

قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ کَثِيرٍ مَملُولٍ مِنْهُ.

امام (عليه السلام) فرمود:
کار کم اما مستمر (و پرنشاط) از کار بسيار امّا ملالت آور (و زودگذر) بهتر است.

شرح و تفسیر حکمت 444
بهترين روش براى کار کردن
امام (عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه خود به يک اصل اساسى در همه فعاليت هاى فردى و اجتماعى اشاره کرده، مى فرمايد: «کار کم اما مستمر (و پرنشاط) از کار بسيار امّا ملالت آور (و زودگذر) بهتر است»؛ (قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ کَثِيرٍ مَملُولٍ مِنْهُ).
اين جمله حکيمانه در حکمت 278 با تفاوت مختصرى گذشت و به نظر مى رسد همان گونه که مرحوم سيد رضى در مقدمه نهج البلاغه اشاره کرده گاه براثر فاصله زمانى فراموش مى کرده که فلان جمله را قبلا آورده لذا آن را تکرار مى کرده است. ولى به هر حال به گفته شاعر: «هو المِسْکُ ما کرَّرتَهُ يتضوَّع؛ کلمات امام (عليه السلام) همچون مشک است هر قدر تکرار شود بوى عطر بيشترى مى دهد».
هدف امام (عليه السلام) از اين گفتار حکيمانه اين است که نبايد همچون کسانى بود که وقتى مدح و فضيلت کارى را مى شنوند با شتاب به آن روى مى آورند و به صورتى خسته کننده آن را انجام مى دهند ولى چيزى نمى گذرد که از آن ملول شده رهايش مى سازند. چه بهتر که انسان کار سبک ترى را انتخاب کند و همواره پرنشاط آن را انجام دهد.
اين سخن، هم درمورد عبادات صادق است و هم درمورد مسائل اخلاقى و کمک هاى اجتماعى و فراگيرى علم و دانش و مانند آن. بعضى هستند هنگامى که فضيلت عملى مانند تلاوت قرآن را مى شنوند شب و روز و وقت و بى وقت به تلاوت مى پردازند و خود را خسته و ملول مى کنند و آن را به زودى رها مى سازند. يا در مسير علم و دانش شروع به فراگيرى از اين استاد و آن استاد و بحث با دوستان مختلف و مطالعه کتب تا نيمه شب و فراتر از آن مى کنند اما به زودى خسته مى شوند و گاه متنفر و بيزار، و براى هميشه آن را رها مى سازند و اين خطرى است بزرگ براى پويندگان راه حق.
ولى عاقلان و هشياران کار سبک تر و مستمر را بر چنين کارهاى پرفشار و ملالت خيزى ترجيح مى دهند.
اولى مانند رگبارى است که در زمين خشک و تشنه اى بريزد؛ موقتآ آن را سيراب مى کند ولى بعد از آن، آفتاب سوزان، گياهانى را که با آن رگبار سر از زمين بيرون آورده اند مى خشکاند.
دومى مانند باران هاى ملايم و يا آبيارى قطره اى در عصر ماست که دست پرورده خود را رها نمى کند و پيوسته آن درخت و گياه را سيراب و سرسبز و خرم و باطراوت نگه مى دارد.
اضافه بر اين، کار پرفشار و کوتاه مدت هرگز براى انسان به صورت ملکه درنمى آيد در حالى که کار کم فشار و مستمر تبديل به ملکه اى مى شود که انسان همواره به راحتى آن را انجام مى دهد و از آن لذت مى برد.
شاعر عرب مى گويد:
إنّى کثّرتُ عليهِ فى زيارتِه *** فَمَلّ والشَّىءُ مَملولٌ إذا کَثُرا
وَ رابَنى أنّى لا أزالُ أرى *** فى طَرْفِه قصرآ عنّى إذا نَظَرا
هنگامى که من زياد به زيارت او (دوستم) مى روم خسته مى شود و هرچيزى که زياد گردد خسته کننده است. و اين امر مرا نگران ساخته که پيوسته هنگامى که مرا نگاه مى کند نگاهش کوتاه و بى رمق است. (گويى نمى خواهد مرا ببيند).
شاعر پارسى زبان نيز مى گويد:
رهرو آن نيست گهى تند و گهى خسته رود *** رهرو آن است که آهسته و پيوسته رود
مرحوم سيد رضى در کتاب المجازات النبوية حديثى در اين زمينه از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) نقل مى کند: «إِنَّ هَذَا الدِّينَ مَتِينٌ فَأَوْغِلْ فِيهِ بِرِفْقٍ وَ لاَ تُبَغِّضْ إِلَى نَفْسِکَ عِبَادَةَ اللَّهِ فَإِنَّ الْمُنْبَتَّ لاَ أَرْضاً قَطَعَ وَ لاَ ظَهْراً أَبْقَى؛ اين دين متين و استوار است. با رفق و مدارا در آن رفتار کن و عبادت خداوند را (براثر افراط و زياده روى) منفور و مبغوض خود نساز زيرا کسى که افراط در سِير مى کند نه به مقصد مى رسد و نه مرکب خود را سالم باقى مى گذارد».
در حديث ديگرى که در کتاب شريف کافى آمده است مى خوانيم که امام سجاد (عليه السلام) مى فرمايد: «إِنِّى لاَُحِبُّ أَنْ أُدَاوِمَ عَلَى الْعَمَلِ وَ إِنْ قَلَّ؛ من دوست دارم کارهاى نيک را ادامه دهم هر چند کم باشد».
اهميت اين موضوع به اندازه اى است که مرحوم کلينى در جلد دوم اصول کافى بابى تحت عنوان «استواء العمل والمداوة عليه» آورده و با سند معتبر اين حديث را از امام صادق (عليه السلام) نقل کرده است: «إِذَا کَانَ الرَّجُلُ عَلَى عَمَلٍ فَلْيدُمْ عَلَيهِ سَنَةً ثُمَّ يتَحَوَّلُ عَنْهُ إِنْ شَاءَ إِلَى غَيرِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّ لَيلَةَ الْقَدْرِ يکُونُ فِيهَا فِى عَامِهِ ذَلِکَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يکُونَ؛ هنگامى که کسى کار نيکى انجام مى دهد حداقل يک سال آن را ادامه دهد سپس اگر مايل بود کار نيک ديگرى به جاى آن انتخاب کند و اين به

دليل آن است که شب قدر در آن يک سال خواهد بود و اين چيزى است که خداوند مى خواهد انجام شود. (اشاره به اين که خداوند مى خواهد اعمال نيک مصادف با شب قدر شود تا ارزش آن بسيار فزونى يابد)».

* * *

.