حکمت 29
شرح و تفسیر حکمت 29
ملاقات سريع!
امام (عليه السلام) در اين جمله حکمت آميز در مورد سرعت گذشت عمر و فرارسيدن لحظات مرگ اين گونه به همگان هشدار مى دهد: «در حالى که تو به زندگى پشت مى کنى و مرگ به تو روى مى آورد ملاقات (با يکديگر) چه سريع خواهد بود!»؛ (إِذَا کُنْتَ فِي إِدْبَارٍ، وَ الْمَوْتُ فِي إِقْبَالٍ، فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى).
نکته مهمى در اين سخن پرمحتواى امام (عليه السلام) است که نخست همه انسان ها را در حال حرکت به سوى پايان عمر معرفى مى کند و اين يک واقعيت است. از لحظه اى که انسان متولد مى شود و هر ساعتى که بر او مى گذرد بخشى از سرمايه عمر او کاسته مى شود و هر نفسى که مى کشد يک گام به پايان زندگى نزديک مى گردد، زيرا عمر انسان به هر حال محدود است و اگر هيچ مشکلى هم براى او پيش نيايد روزى پايان مى پذيرد. درست مانند چراغى که ماده اشتعال زايش تدريجآ کم و روزى تمام مى شود و سرانجام چراغ خاموش خواهد شد. اين حرکت سريع بدون يک لحظه توقف ادامه دارد. بنابراين، همه انسان ها شتابان به سوى مرگ حرکت مى کنند.
از سوى ديگر، عوامل مرگ پيوسته به سوى انسان در حرکت اند خواه اين عوامل از طريق حوادث ناگهانى مانند زلزله، طوفان، سيلاب، تصادف و مانند آن باشد يا به صورت بيمارى هايى که با گذشت عمر و ضعف و ناتوانى اعضا خواه ناخواه دامان انسان را مى گيرد؛ بنابراين، دو جريان، بى وقفه به سوى يکديگر در حرکت اند، از يک سو، انسان به سوى نقطه پايان زندگى و از آن سو، حوادث به سوى انسان و در چنين شرايطى ملاقات با يکديگر سريع خواهد بود؛ مانند دو وسيله نقليه اى که از دو طرف به سوى يکديگر باسرعت در حرکت اند و چيزى نمى گذرد که به هم مى رسند.
قرآن مجيد خطاب به قوم يهود مى فرمايد: (قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذüي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)؛ «بگو آن مرگى که (به پندار خود) از آن فرار مى کنيد به يقين با شما ملاقات خواهد کرد سپس به سوى کسى بازمى گرديد که از پنهان و آشکار باخبر است و شما را از آنچه انجام مى داديد باخبر مى سازد».
در اين زمينه روايات فراوانى از معصومين (عليهم السلام) نقل شده است از جمله در همين کلمات قصار، (در حکمت 74) امام (عليه السلام) فرموده است: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ؛ نَفَس هاى انسان گام هاى او به سوى مرگ اوست».
در نامه 27 از بخش نامه هاى امام (عليه السلام) خوانديم که مى فرمايد: «وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ وَ هُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ، الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيکُمْ وَ الدُّنْيَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِکُم؛ شما رانده شدگان و تعقيب شدگان مرگ هستيد (و صيد شدگان به وسيله آن) اگر بايستيد شما را دستگير خواهد کرد و اگر فرار کنيد به شما خواهد رسيد و مرگ از سايه شما با شما همراه تر است و با موى پيشانى شما گره خورده و دنيا در پشت سر شما به سرعت درهم پيچيده مى شود (و پايان عمر دور نيست)».
هدف از تمام اين هشدارها بيان اين واقعيت است که زندگى دنيا غفلت زاست و هنگامى که انسان به آن سرگرم شود گاه همه چيز را فراموش مى کند و چنان گام برمى دارد که گويى زندگى دنيا ابدى است؛ نه خبرى از آخرت است نه توشه اى براى آن سفر تهيه مى کند و نه اندوخته اى براى آن ديار. اين هشدارها براى اين است که انسان را تکانى دهد و از اين خواب غفلت بيدار کند و پيش از آن که فرصت ها از دست برود او را به تهيه زاد و توشه وادارد.
امام (عليه السلام) در اين جمله حکمت آميز در مورد سرعت گذشت عمر و فرارسيدن لحظات مرگ اين گونه به همگان هشدار مى دهد: «در حالى که تو به زندگى پشت مى کنى و مرگ به تو روى مى آورد ملاقات (با يکديگر) چه سريع خواهد بود!»؛ (إِذَا کُنْتَ فِي إِدْبَارٍ، وَ الْمَوْتُ فِي إِقْبَالٍ، فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى).
نکته مهمى در اين سخن پرمحتواى امام (عليه السلام) است که نخست همه انسان ها را در حال حرکت به سوى پايان عمر معرفى مى کند و اين يک واقعيت است. از لحظه اى که انسان متولد مى شود و هر ساعتى که بر او مى گذرد بخشى از سرمايه عمر او کاسته مى شود و هر نفسى که مى کشد يک گام به پايان زندگى نزديک مى گردد، زيرا عمر انسان به هر حال محدود است و اگر هيچ مشکلى هم براى او پيش نيايد روزى پايان مى پذيرد. درست مانند چراغى که ماده اشتعال زايش تدريجآ کم و روزى تمام مى شود و سرانجام چراغ خاموش خواهد شد. اين حرکت سريع بدون يک لحظه توقف ادامه دارد. بنابراين، همه انسان ها شتابان به سوى مرگ حرکت مى کنند.
از سوى ديگر، عوامل مرگ پيوسته به سوى انسان در حرکت اند خواه اين عوامل از طريق حوادث ناگهانى مانند زلزله، طوفان، سيلاب، تصادف و مانند آن باشد يا به صورت بيمارى هايى که با گذشت عمر و ضعف و ناتوانى اعضا خواه ناخواه دامان انسان را مى گيرد؛ بنابراين، دو جريان، بى وقفه به سوى يکديگر در حرکت اند، از يک سو، انسان به سوى نقطه پايان زندگى و از آن سو، حوادث به سوى انسان و در چنين شرايطى ملاقات با يکديگر سريع خواهد بود؛ مانند دو وسيله نقليه اى که از دو طرف به سوى يکديگر باسرعت در حرکت اند و چيزى نمى گذرد که به هم مى رسند.
قرآن مجيد خطاب به قوم يهود مى فرمايد: (قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذüي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ)؛ «بگو آن مرگى که (به پندار خود) از آن فرار مى کنيد به يقين با شما ملاقات خواهد کرد سپس به سوى کسى بازمى گرديد که از پنهان و آشکار باخبر است و شما را از آنچه انجام مى داديد باخبر مى سازد».
در اين زمينه روايات فراوانى از معصومين (عليهم السلام) نقل شده است از جمله در همين کلمات قصار، (در حکمت 74) امام (عليه السلام) فرموده است: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ؛ نَفَس هاى انسان گام هاى او به سوى مرگ اوست».
در نامه 27 از بخش نامه هاى امام (عليه السلام) خوانديم که مى فرمايد: «وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ وَ هُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ، الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيکُمْ وَ الدُّنْيَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِکُم؛ شما رانده شدگان و تعقيب شدگان مرگ هستيد (و صيد شدگان به وسيله آن) اگر بايستيد شما را دستگير خواهد کرد و اگر فرار کنيد به شما خواهد رسيد و مرگ از سايه شما با شما همراه تر است و با موى پيشانى شما گره خورده و دنيا در پشت سر شما به سرعت درهم پيچيده مى شود (و پايان عمر دور نيست)».
هدف از تمام اين هشدارها بيان اين واقعيت است که زندگى دنيا غفلت زاست و هنگامى که انسان به آن سرگرم شود گاه همه چيز را فراموش مى کند و چنان گام برمى دارد که گويى زندگى دنيا ابدى است؛ نه خبرى از آخرت است نه توشه اى براى آن سفر تهيه مى کند و نه اندوخته اى براى آن ديار. اين هشدارها براى اين است که انسان را تکانى دهد و از اين خواب غفلت بيدار کند و پيش از آن که فرصت ها از دست برود او را به تهيه زاد و توشه وادارد.