ترجمه
کسى که نيکى را در غير موردش، و نزد غير اهلش قرار مى دهد، بهره اى جز ستايش لئيمان و ثناخوانى اشرار و گفتار (چاپلوسانه) جاهلان ندارد، و اين نيز تا زمانى است که به آن ها بذل و بخشش مى کند، (و مى گويند:) چه دست سخاوتمندى دارد! اين در حالى است که او درمورد بخشش در راه خدا، بخل مى ورزد!
شرح و تفسیر
نيکى در جاى خود
همان گونه که اشاره شد، اين خطبه طبق بعضى از روايات معتبر، بخشى از خطبه 126 بوده است، در آن جا که جمعى از ساده انديشان و دوستان ناآگاه، بر امام (عليه السلام) خرده مى گرفتند که چرا سهم همه را از بيت المال يکسان کرده اى؟! چرا دست بذل و بخشش را از آستين سخاوت بيرون نمى آورى، و سران قوم را مورد عنايت مخصوص و بخشش ويژه قرار نمى دهى تا تو را ثنا گويند و به سبب جود و سخاوتت مدح و ستايش کنند، و در مشکلات از تو حمايت نمايند؟!
امام (عليه السلام) در اين خطبه به آن ها هشدار مى دهد که بذل و بخشش بى جا و در غير محل شايسته، نه تنها خشم و غضب الهى را درپى دارد، بلکه ازنظر دنيا نيز زيان بار است؛ چراکه اشرار را ثناخوان انسان مى کند، و نيکان را از اطراف او پراکنده مى سازد.
مى فرمايد: «کسى که نيکى را در غير موردش و نزد غير اهلش قرار مى دهد، بهره اى جز ستايش لئيمان و ثناخوانى اشرار و گفتار (تملّق آميز) جاهلان ندارد»؛ (وَلَيْسَ لِوَاضِعِ الْمَعْرُوفِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ، وَعِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ، مِنَ الْحَظِّ فِيمَا أَتى إِلاَّ مَحْمَدَةُ اللِّئَامِ، وَثَنَاءُ الْأَشْرَارِ، وَمَقَالَةُ الْجُهَّالِ).
اضافه بر اين «اين ستايش و ثناگويى نيز تا هنگامى است که به آن ها بذل وبخشش مى کند (و آن ها مى گويند:) چه دست سخاوتمندى دارد! (و به مجرد اين که بذل و بخشش او قطع شود، ثناخوانى نيز قطع خواهد شد) و اين در حالى است که او درمورد بخشش در راه خدا، بخل مى ورزد»؛ (مَادَامَ مُنْعِماً عَلَيْهِمْ: مَا أَجْوَدَ يَدَهُ! وَهُوَ عَنْ ذَاتِ اللهِ بَخِيلٌ!).
بارها در زندگى خود اين سخن مولا (عليه السلام) را آزموده ايم و تاريخ بشريّت نيز فراوان به خاطر دارد که افراد دنياپرست، سرمايه هاى جامعه را که به دست آن ها سپرده شده، به چاپلوسان و متملّقان و اشرارى که گرد آن ها را گرفته اند مى دهند، و از درد و رنج محرومان جامعه به کلّى بى خبرند، و آن روز که ورق برگردد، و دنيا به آن ها پشت کند، نه تنها محرومان و ستمديدگان بر ضدّ آن ها قيام مى کنند، بلکه اطرافيان شرور و چاپلوس نيز به سرعت تغيير شکل داده، به نکوهش و مذّمت آن ها مى پردازند، نه فقط آن ها را تنها مى گذارند، بلکه به مقابله با آن ها برمى خيزند و خود را با حاکميّت جديد هماهنگ نشان مى دهند، و اين نتيجه کار کسانى است که از خدا و خلق او بريده اند، و به اشرار و فرصت طلبان وسودجويان پيوسته اند. در حديثى از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: «مَنْ طَلَبَ مَحَامِدَ النَّاسِ بِمَعاصِي اللهِ عَادَ حَامِدُهُ مِنْهُمْ ذَامّاً؛ کسى که ستايش مردم را از طريق معصيت خداوند بطلبد، ستايشگر او نکوهشگر او خواهد شد».
در حديث ديگرى مى خوانيم که امام صادق (عليه السلام) به مفضّل فرمود: «إذا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ إلى خَيْرٍ يَصيِرُ الرَّجُلُ أَمْ إلى شَرٍّ؟ اُنْظُرْ إلى أَيْنَ يَضَعُ مَعْرُوفَهُ؟ فَإنْ کانَ يَضَعُ مُعْرُوفَهُ عِنْدَ أَهْلِهِ فَأعْلَمْ أَنَّهُ يَصِيرُ إلى خَيْرٍ وَإنْ کَانَ يَضَعُ مَعْروُفَهُ عِنْدَ غَيْرِ اَهْلِهِ فَأْعَلْمَ أَنَّهُ لَيْسَ لَهُ فِي الاْخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ؛ اى «مفضّل!» اگر مى خواهى بدانى که کسى به سوى خير مى رود يا شرّ، نگاه کن ببين به چه کسانى خدمت مى کند، هرگاه به افراد نيازمندى خدمت مى کند که شايسته آن هستند، بدان که به سوى خير مى رود، و اگر نيکى و خدمات خود را نزد کسانى مى برد که اهل آن نيستند، بدان که او در آخرت بهره اى ندارد».
* * * .
همان گونه که اشاره شد، اين خطبه طبق بعضى از روايات معتبر، بخشى از خطبه 126 بوده است، در آن جا که جمعى از ساده انديشان و دوستان ناآگاه، بر امام (عليه السلام) خرده مى گرفتند که چرا سهم همه را از بيت المال يکسان کرده اى؟! چرا دست بذل و بخشش را از آستين سخاوت بيرون نمى آورى، و سران قوم را مورد عنايت مخصوص و بخشش ويژه قرار نمى دهى تا تو را ثنا گويند و به سبب جود و سخاوتت مدح و ستايش کنند، و در مشکلات از تو حمايت نمايند؟!
امام (عليه السلام) در اين خطبه به آن ها هشدار مى دهد که بذل و بخشش بى جا و در غير محل شايسته، نه تنها خشم و غضب الهى را درپى دارد، بلکه ازنظر دنيا نيز زيان بار است؛ چراکه اشرار را ثناخوان انسان مى کند، و نيکان را از اطراف او پراکنده مى سازد.
مى فرمايد: «کسى که نيکى را در غير موردش و نزد غير اهلش قرار مى دهد، بهره اى جز ستايش لئيمان و ثناخوانى اشرار و گفتار (تملّق آميز) جاهلان ندارد»؛ (وَلَيْسَ لِوَاضِعِ الْمَعْرُوفِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ، وَعِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ، مِنَ الْحَظِّ فِيمَا أَتى إِلاَّ مَحْمَدَةُ اللِّئَامِ، وَثَنَاءُ الْأَشْرَارِ، وَمَقَالَةُ الْجُهَّالِ).
اضافه بر اين «اين ستايش و ثناگويى نيز تا هنگامى است که به آن ها بذل وبخشش مى کند (و آن ها مى گويند:) چه دست سخاوتمندى دارد! (و به مجرد اين که بذل و بخشش او قطع شود، ثناخوانى نيز قطع خواهد شد) و اين در حالى است که او درمورد بخشش در راه خدا، بخل مى ورزد»؛ (مَادَامَ مُنْعِماً عَلَيْهِمْ: مَا أَجْوَدَ يَدَهُ! وَهُوَ عَنْ ذَاتِ اللهِ بَخِيلٌ!).
بارها در زندگى خود اين سخن مولا (عليه السلام) را آزموده ايم و تاريخ بشريّت نيز فراوان به خاطر دارد که افراد دنياپرست، سرمايه هاى جامعه را که به دست آن ها سپرده شده، به چاپلوسان و متملّقان و اشرارى که گرد آن ها را گرفته اند مى دهند، و از درد و رنج محرومان جامعه به کلّى بى خبرند، و آن روز که ورق برگردد، و دنيا به آن ها پشت کند، نه تنها محرومان و ستمديدگان بر ضدّ آن ها قيام مى کنند، بلکه اطرافيان شرور و چاپلوس نيز به سرعت تغيير شکل داده، به نکوهش و مذّمت آن ها مى پردازند، نه فقط آن ها را تنها مى گذارند، بلکه به مقابله با آن ها برمى خيزند و خود را با حاکميّت جديد هماهنگ نشان مى دهند، و اين نتيجه کار کسانى است که از خدا و خلق او بريده اند، و به اشرار و فرصت طلبان وسودجويان پيوسته اند. در حديثى از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) مى خوانيم: «مَنْ طَلَبَ مَحَامِدَ النَّاسِ بِمَعاصِي اللهِ عَادَ حَامِدُهُ مِنْهُمْ ذَامّاً؛ کسى که ستايش مردم را از طريق معصيت خداوند بطلبد، ستايشگر او نکوهشگر او خواهد شد».
در حديث ديگرى مى خوانيم که امام صادق (عليه السلام) به مفضّل فرمود: «إذا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ إلى خَيْرٍ يَصيِرُ الرَّجُلُ أَمْ إلى شَرٍّ؟ اُنْظُرْ إلى أَيْنَ يَضَعُ مَعْرُوفَهُ؟ فَإنْ کانَ يَضَعُ مُعْرُوفَهُ عِنْدَ أَهْلِهِ فَأعْلَمْ أَنَّهُ يَصِيرُ إلى خَيْرٍ وَإنْ کَانَ يَضَعُ مَعْروُفَهُ عِنْدَ غَيْرِ اَهْلِهِ فَأْعَلْمَ أَنَّهُ لَيْسَ لَهُ فِي الاْخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ؛ اى «مفضّل!» اگر مى خواهى بدانى که کسى به سوى خير مى رود يا شرّ، نگاه کن ببين به چه کسانى خدمت مى کند، هرگاه به افراد نيازمندى خدمت مى کند که شايسته آن هستند، بدان که به سوى خير مى رود، و اگر نيکى و خدمات خود را نزد کسانى مى برد که اهل آن نيستند، بدان که او در آخرت بهره اى ندارد».
* * * .