تفسیر بخش دوم

فَمَنْ آتَاهُ اللَّهُ مَالاً فَلْيَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ، وَلْيُحْسِنْ مِنْهُ الضِّيَافَةَ، وَلْيَفُکَّ بِهِ الْأَسِيرَ وَالْعَانِيَ، وَلْيُعْطِ مِنْهُ الْفَقِيرَ وَالْغَارِمَ، وَلْيَصْبِرْ نَفْسَهُ عَلَى الْحُقُوقِ وَالنَّوَائِبِ، ابْتِغَاءَ الثَّوَابِ؛ فَإنَّ فَوْزاً بِهذِهِ الْخِصَالِ شَرَفُ مَکَارِمِ الدُّنْيَا، وَدَرْکُ فَضَائِلِ الاْخِرَةِ؛ إنْ شَاءَ اللَّهُ.

ترجمه
هرکس خداوند به او مال و ثروتى بخشيده، بايد به وسيله آن صله رحم کند، از ميهمانان به خوبى پذيرايى نمايد، اسيران و کسانى را که در زحمت و فشار هستند آزاد سازد، و به فقرا و بدهکاران کمک کند. چنين کسى بايد براى رسيدن به پاداش الهى، دربرابر پرداخت حقوق (واجب و مستحب) و همچنين مشکلات و حوادث دردناک، شکيبا باشد؛ زيرا به دست آوردن اين صفات نيک، سبب بزرگى در دنيا و درک فضايل آخرت است، إن شاءالله.
شرح و تفسیر
موارد شايسته انفاق و بخشش
در بخش اوّل اين خطبه امام (عليه السلام) کسانى را که نيکى را در اختيار غير اهلش قرار مى دهند، سخت نکوهش کرد، که جنبه منفى قضيه بود، ولى در اين بخش به جنبه اثباتى پرداخته و موارد شايسته انفاق و بذل و بخشش را بيان مى فرمايد، مبادا کسانى با شنيدن جمله هاى سابق، بهانه اى براى بخل ورزى و عدم انفاق پيدا کنند، مى فرمايد: «هرکس خداوند مال و ثروتى به او بخشيده، بايد به وسيله آن صله رحم کند، از ميهمانان به خوبى پذيرايى نمايد، اسيران و کسانى را که در زحمت و فشار هستند آزاد سازد، و به فقرا و بدهکاران کمک کند»؛ (فَمَنْ آتَاهُ اللَّهُ مَالاً فَلْيَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ، وَلْيُحْسِنْ مِنْهُ الضِّيَافَةَ، وَلْيَفُکَّ بِهِ الْأَسِيرَ وَالْعَانِيَ، وَلْيُعْطِ مِنْهُ الْفَقِيرَ وَالْغَارِمَ).
درواقع امام (عليه السلام) به شش مورد از موارد مهم انفاق و بخشش اشاره مى کند، که نخستين آن ها انفاق به خويشاوندان نيازمند است و بدون شک آن ها بر ديگران مقدم اند، همان گونه که در روايتى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «سُئِلَ رَسُولُ اللهِ (صلي الله عليه و آله) أَيُّ الصَّدَقَةِ أفْضَلُ؟ فَقَالَ (صلي الله عليه و آله): عَلَى ذِي الرَّحِمِ الْکَاشِحِ؛ از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) سوال شد: کدام صدقه افضل است؟ فرمود: صدقه به ارحام و بستگانى که با تو دشمنى مى کنند».
سپس انگشت بر مسئله ضيافت و مهمانى مى نهد، همان چيزى که سبب محبّت ميان دوستان و برطرف شدن کدورت ها از دشمنان مى شود، و پيوندهاى عاطفى و اجتماعى را محکم تر مى کند. اسلام به اين مسئله انسانى و اخلاقى اهميّت فراوان داده است، تا آن جا که امام صادق (عليه السلام) به يکى از يارانش فرمود: آيا برادران دينى خود را دوست مى دارى؟ عرض کرد: آرى... سپس فرمود: آيا آن ها را به منزل خود دعوت مى کنى؟ عرض مى کند: آرى، من (تنها بر سر سفره نمى نشينم و) همواره با دو يا سه نفر يا کمتر و يا بيشتر از دوستان غذا مى خورم؛ امام صادق (عليه السلام) فرمود: بخشش آن ها به تو از بخشش تو به آن ها بيشتر است. راوى تعجب مى کند و عرضه مى دارد: فدايت شوم من به آن ها غذا مى دهم و آنان را به خانه خود دعوت مى کنم، با اين حال بخشش آن ها به من بيشتر است؟ امام (عليه السلام) فرمود: آرى «إنَّهُمْ إذا دَخَلُوا مَنْزِلَکَ دَخَلُوا بِمَغْفِرَتِکَ وَمَغْفِرَةِ عِيالِکَ وإذا خَرَجُوا مِنْ مَنْزِلِکَ خَرَجُوا بِذُنُوبِکَ وَذُنُوبِ عِيَالِکَ؛ آن ها هنگامى که وارد منزل تو مى شوند با خود براى تو و خانواده ات آمرزش مى آورند، و هنگامى که بيرون مى روند گناهان تو و خانواده ات را بيرون مى برند».
و از آن جا که پرداخت حقوق واجبه و مستحبه و جبران خسارت ها گاه بر نفس انسان سنگين است، امام (عليه السلام) در ادامه سخن تأکيد بر صبر و شکيبايى مى کند، و مى فرمايد: «چنين کسى بايد براى رسيدن به پاداش الهى، دربرابر پرداخت حقوق (واجب و مستحب)، و همچنين مشکلات و حوادث دردناک، شکيبا باشد»؛ (وَلْيَصْبِرْ نَفْسَهُ عَلَى الْحُقُوقِ وَالنَّوَائِبِ، ابْتِغَاءَ الثَّوَابِ).
بنابراين تعبير حقوق، شامل واجب و مستحب، هر دو مى شود و «نوائب» جمع «نائبه» به معناى حوادث دردناک است و در اين جا اشاره به تمام امورى مى شود که خسارت مالى در بر دارد، خواه از ناحيه ظلم ظالمان و حاکمان ستمکار باشد، يا حوادث غيرمنتظره اى که در طول زندگى دامان انسان را مى گيرد.
تعبير به «ابْتِغَاءَ الثَّوَابِ»، اشاره به اين است که صبر دربرابر تمام اين بذل و بخشش ها و صرف مال در مصارف مزبور بايد به خاطر خدا باشد، تا اجر و پاداشش نزد او محفوظ بماند، و به تعبير ديگر، مهم آن است که صرف هرگونه مال توأم با قصد قربت باشد.

در پايان، به آثار گران بهاى اين کار پرداخته، مى فرمايد: «به دست آوردن چيزى از اين صفات نيک، سبب شرافت و بزرگى در دنيا و درک فضايل آخرت است، إن شاء الله»؛ (فَإنَّ فَوْزاً بِهذِهِ الْخِصَالِ شَرَفُ مَکَارِمِ الدُّنْيَا، وَدَرْکُ فَضَائِلِ الاْخِرَةِ؛ إنْ شَاءَ اللَّهُ).
به يقين بذل و بخشش در موارد شش گانه مذکور، هم سبب آبرو و شخصيت در جامعه انسانى در دنيا مى شود، و هم از اسباب مهم سرافرازى در آخرت خواهد بود.
جمله «مَنْ جَادَ سَادَ؛ کسى که جود و بخشش کند بزرگ و آقا مى شود»، که از حضرت حسين (عليه السلام) نقل شده، و به تدريج به صورت ضرب المثلى درآمده، گواه بر اين معناست، همچنين حديث معروف از پدرش اميرمومنان (عليه السلام) که فرمود: «وَأَفْضِلْ عَلَى مَنْ شِئْتَ تَکُنْ أَمِيرَهُ؛ به هرکس مى خواهى نيکى کن تا امير او باشى».
و تجربيات روزمره همه ما نيز به اين موضوع شهادت مى دهد.
اين از نظر دنيا، ازنظر آخرت نيز يکى از بهترين اسباب نجات، نيکى به انسان ها و کمک به نيازمندان است. در حديث ديگرى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ أَهْلُ الْمَعْروُفِ؛ نخستين گروهى که وارد بهشت مى شوند کسانى هستند که کارهاى نيک انجام مى دادند».
ضمناً تعبير به «فوزاً» به صورت نکره، بيانگر اين حقيقت است که حتى کمک هاى کوچک و انفاق هاى محدود مى تواند سبب افتخار در دنيا و آخرت گردد، تا چه رسد به کمک هاى وسيع و گسترده.

* * *