تفسیر بخش چهارم

بَيْننَ قَتِيلٍ مَطْلُولٍ، وَ خَائِفٍ مُسْتَجِيرٍ، يَخْتِلُونَ بِعَقْدِ آلأَيْمَانِ وَ بِغُرُورِ ِ الْإِيمَان‏؛ فَلا تَکُونُوا أَنْصَابَ آلْفِتَنِ، وَ أَعْلامَ آلْبِدَعِ؛ وَ آلْزَمُوا مَا عُقِدَ عَلَيْهِ حَبْلُ آلْجَمَاعَةِ، وَ بُنِيَتْ عَلَيْهِ أَرْکَانُ الطَّاعَةِ؛ وَ آقْدَمُوا عَلَى آللهِ مَظْلُومِينَ، وَ لا تَقْدَمُوا عَلَيْهِ ظَالِمِينَ؛ وَ آتَّقُوا مَدَارِجَ الشَّيْطَانِ، وَ مَهَابِطَ آلْعُدْوَانِ؛ وَ لا تُدْخِلُوا بُطُونَکُمْ لُعَقَ آلْحَرَامِ، فَإِنَّکُمْ بِعَيْنِ مَنْ حَرَّمَ عَلَيْکُمُ آلْمَعْصِيَةَ، وَ سَهَّلَ لَکُمْ سُبُلَ الطَّاعَةِ.

ترجمه
مردم (در آن زمان) يا کشته مى شوند و خونشان به هدر مى رود، و يا ترسان هستند (و به گوشه اى پناه مى برند) و طالب امان اند. فتنه گران با سوگندها و تظاهر به ايمان، مردم را فريب مى دهند. در چنين شرايطى سعى کنيد شما پرچم هاى فتنه و نشانه هاى بدعت نباشيد، و از آنچه پيوند جماعت به آن گره خورده و ارکان اطاعت بر آن بنا شده، جدا نشويد. بر خداوند، مظلوم وارد شويد و ظالم وارد نشويد. از گام نهادن در راه هاى شيطان و سراشيبى هاى ظلم و عدوان بپرهيزيد. لقمه هاى حرام، هر چند اندک باشد، وارد شکم خود نسازيد؛ چرا که شما زير نظر کسى هستيد که گناه را بر شما حرام کرده و راه هاى اطاعت را براى شما آسان ساخته است.
شرح و تفسیر
وظيفه شما در اين فتنه
بعضى از شارحان نهج البلاغه چنين پنداشته اند که اين بخش از خطبه، ارتباط خاصّى با بخش هاى سابق خطبه ندارد و مرحوم سيّد رضى طبق روش گزينشى خود آن را انتخاب کرده و قسمت هايى را که قبل از آن بوده ذکر نکرده است؛ در حالى که رابطه نزديکى ميان اين بخش و بخش هاى گذشته ديده مى شود، زيرا در بخش هاى پيشين، ويژگى هاى فتنه هايى که در برابر مردم در آينده وجود داشته است، بيان شده و در اين بخش، نتيجه آن فتنه ها و سپس وظيفه مردم در برابر آن بيان مى شود.
نخست مى فرمايد: «مردم (در آن زمان) يا کشته مى شوند و خونشان به هدر مى رود و يا ترسان هستند (و به گوشه اى پناه مى برند) و طالب امان اند»؛ (بَيْنَ قَتِيلٍ مَطْلُولٍ، وَخَائِفٍ مُسْتَجِيرٍ).
و در ادامه اين سخن مى افزايد: «فتنه گران با سوگندها و تظاهر به ايمان، مردم را فريب مى دهند»؛ (يَخْتِلُونَ بِعَقْدِ آلأَيْمَانِ وَ بِغُرُورِ الْإِيمَان).
آرى! فتنه گر براى پيشبرد اهداف شيطانى خود از هر وسيله اى استفاده مى کند، کشتن و در هم کوبيدن و در صورت لزوم، تظاهر به ايمان کردن و امان نامه براى افراد نوشتن و بعد همه را به دست فراموشى سپردن.
سپس امام (عليه السلام) به بخشى از وظايف مردم در اين فتنه ها و آشوب هاى سخت اشاره کرده و دستورات پنج گانه اى براى پيروان حق بيان مى کند. نخست مى فرمايد: «در چنين شرايطى سعى کنيد شما پرچم هاى فتنه و نشانه هاى بدعت نباشيد»؛ (فَلا تَکُونُوا أَنْصَابَ آلْفِتَنِ، وَ أَعْلامَ آلْبِدَعِ).
اشاره به اين که با سردمداران فتنه ها و بدعت ها همکارى نکنيد و خود را از اين معرکه هاى خطرناک کنار بکشيد. و در دومين دستور مى افزايد: «و از آنچه پيوندجماعت (و جامعه اسلامى) به آن گره خورده وارکان اطاعت بر آن بنا شده، جدا نشويد»؛ (وَ آلْزَمُوا مَا عُقِدَ عَلَيْهِ حَبْلُ آلْجَمَاعَةِ، وَ بُنِيَتْ عَلَيْهِ أَرْکَانُ الطَّاعَةِ).
اشاره به اين که تا مى توانيد قوانين و دستورات الهى را که ضامن بقاى جامعه اسلامى و اطاعت پروردگار است (حتّى در گير و دار فتنه ها تا آن جا که مى توانيد) محترم بشمريد؛ چرا که اگر راه نجاتى از فتنه باشد پيروى از اين دستورات است. اين سخن همچنين برنامه هايى همچون نماز جمعه و جماعت و حج و کمک به محرومان و ستمديدگان را شامل مى شود؛ چرا که حفظ آن ها سبب نجات از فتنه هاست.
در سومين دستور مى فرمايد: «بر خداوند، مظلوم وارد شويد و ظالم وارد نشويد»؛ (وَ آقْدَمُوا عَلَى آللهِ مَظْلُومِينَ، وَ لا تَقْدَمُوا عَلَيْهِ ظَالِمِينَ).
مفهوم اين سخن آن نيست که تن به ظلم بدهيد و تسليم ظالم شويد؛ زيرا اين کار از نظر اسلام ممنوع و نوعى کمک به ظالم و اعانت بر اثم است؛ بلکه منظور آن است که اگر بر سر دو راهى قرار گرفتيد که يا حقوق مردم را ببريد يا حق شما را ببرند، ترجيح دهيد که از حق خود بگذريد تا به ظلم بر ديگران آلوده نشويد. با توجّه به قاعده تقديم اهم بر مهم، اين کار يک برنامه عادلانه و خداپسندانه است.
و در چهارمين دستور مى افزايد: «از گام نهادن در راه هاى شيطان و سراشيبى هاى ظلم و عدوان بپرهيزيد!»؛ (وَ آتَّقُوا مَدَارِجَ الشَّيْطَانِ، وَ مَهَابِطَ آلْعُدْوَانِ).
اشاره به اين که به منطقه خطر (ظلم و فساد) نزديک نشويد؛ چرا که لغزشگاه انسان است. تعبير به «مدارج» (پله ها) و «مهابط» (سراشيبى ها) اشاره به نکته لطيفى است؛ يعنى شيطان، انسان را از پله هاى طغيان بالا مى برد و هنگامى که به اوج رسيد او را به پايين پرتاب مى کند و گاه به کنار درّه هاى گناه مى کشاند تا پايش بلغزد و در اعماق کباير سقوط کند. در پنجمين و آخرين دستور مى افزايد: «لقمه هاى حرام، هر چند اندک باشد، وارد شکم خود نسازيد؛ چرا که شما زير نظر کسى هستيد که گناه را بر شما حرام کرده و راه هاى اطاعت را براى شما آسان ساخته است»؛ (وَ لا تُدْخِلُوا بُطُونَکُمْ لُعَقَ آلْحَرَامِ، فَإِنَّکُمْ بِعَيْنِ مَنْ حَرَّمَ عَلَيْکُمُ آلْمَعْصِيَةَ، وَ سَهَّلَ لَکُمْ سُبُلَ الطَّاعَةِ).
بى شک، به هنگام سلطه ظالمان و بروز فتنه ها اموال حرام در دست مردم زياد مى شود و استفاده از آن ها آثار بسيار شومى در وجود انسان مى گذارد؛ قلب را تاريک و انسان را از خدا دور مى سازد و در مسير شيطان قرار مى دهد. امام (عليه السلام) دراين باره هشدار مى دهد و در ضمن مى فرمايد: هيچ گاه راه طاعت و کسب حلال به روى شما بسته نمى شود؛ زيرا در هر شرايطى خداوند راه هايى براى نجات از معاصى و روى آوردن به طاعت الهى به روى مردم گشوده است.
به گفته نويسنده معروف «مغنيه» بهترين تفسير براى اين جمله و ما بعد آن، همان سخنى است که در خطبه 114 گذشت که مى فرمود: «إِنَّ الَّذِي أُمِرْتُمْ بِهِ أَوْسَعُ مِنَ الَّذِي نُهِيتُمْ عَنْهُ. وَ مَا أُحِلَّ لَکُمْ أَکْثَرُ مِمَّا حُرِّمَ عَلَيْکُمْ. فَذَرُوا مَا قَلَّ لِمَا کَثُرَ، وَ مَا ضَاقَ لِمَا آتَّسَعَ؛ آنچه به آن مأمور شده ايد گسترده تر از آن چيزى است که از آن نهى شده ايد و آنچه بر شما حلال شده بيش از آن چيزى است که حرام گرديد؛ بنابراين کم را به سبب زياد ترک گوييد و محدودتر را به خاطر گسترده تر رها سازيد».