تفسیر بخش سوم

وَ جََعَلَ لَهَا أَجْنِحَةً مِنْ لَحْمِهَا تَعْرُجُ بِهَا عِنْدَ آلْحَاجَةِ إِلَى الطَّيَرَانِ، کَأَنَّهَا شَظَايَا آلاْذَانِ، غَيْرَ ذَوَاتِ رِيشٍ وَ لا قَصَبٍ، إِلاَّ أَنَّکَ تَرَى مَوَاضِعَ آلْعُرُوقِ بَيِّنَةً أَعْلامآ. لَهَا جَنَاحَانِ لَمَّا يَرِقَّا فَيَنْشَقَّا، وَ لَمْ يَغْلُظَا فَيَثْقُلا. تَطِيرُ وَ وَلَدُهَا لاصِقٌ بِهَا لاجِىءٌ إِلَيْهَا، يَقَعُ إِذَا وَقَعَتْ، وَ يَرْتَفِعُ إِذَا آرْتَفَعَتْ، لا يُفَارِقُهَا حَتَّى تَشْتَدَّ أَرْکَانُهُ، وَ يَحْمِلَهُ لِلنُّهُوضِ جَنَاحُهُ، وَ يَعْرِفَ مَذَاهِبَ عَيْشِهِ، وَ مَصَالِحَ نَفْسِهِ. فَسُبْحَانَ آلْبَارِىءِ لِکُلِّ شَيْءٍ، عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلا مِنْ غَيْرِهِ!

ترجمه
خداوند براى او از گوشت بدنش بال هايى آفريده که به هنگام نياز با آن پرواز مى کند؛ گويى اين بال ها مانند لاله گوش اند؛ بال هايى بدون پر! و بدون نى هايى در ميان آن. اما (اگر دقت کنى) مى بينى محل رگ ها به روشنى در آن پيداست (آرى) آن ها دو بال دارند؛ نه آن قدر نازک که پاره شود و نه آن قدر ضخيم که سنگينى کند.
او پرواز مى کند، در حالى که نوزادش به او چسبيده و به او پناهنده شده است! هر زمان مى نشيند نوزادش نيز همراه او به زمين مى آيد و هر زمان بالا مى رود او نيز بالا مى رود و از او جدا نمى شود تا اعضاى پيکرش محکم گردد و بال هايش قدرت پرواز پيدا کند، راه زندگى را بياموزد و مصالح خويش را بشناسد!
پاک و منزّه است آفريننده همه اشيا، که در آفرينش آن ها از هيچ نمونه و الگويى که از ديگرى به جاى مانده باشد پيروى نکرده است.
شرح و تفسیر
شگفتى هاى ديگرى از اين پرنده
امام (عليه السلام) در اين بخش از خطبه، به دو قسمت ديگر از عجايب آفرينش خفاش اشاره مى کند: بال هاى عجيب او و طرز پرورش فرزندان.
نخست مى فرمايد: «خداوند براى او از گوشت بدنش بال هايى آفريده که به هنگام نياز با آن پرواز مى کند؛ گويى اين بال ها مانند لاله گوش اند؛ بال هايى بدون پر! و بدون نى هايى در ميان آن. اما (اگر دقّت کنى) مى بينى محل رگ ها به روشنى در آن پيداست (آرى) آن ها دو بال دارند؛ نه آن قدر نازک که پاره شود و نه آن قدر ضخيم که سنگينى کند»؛ (وَ جَعَلَ لَهَا أَجْنِحَةً مِنْ لَحْمِهَا تَعْرُجُ بِهَا عِنْدَ آلْحَاجَةِ إِلَى الطَّيَرَانِ، کَأَنَّهَا شَظَايَا آلاْذَانِ، غَيْرَ ذَوَاتِ رِيشٍ وَ لا قَصَبٍ، إِلاَّ أَنَّکَ تَرَى مَوَاضِعَ آلْعُرُوقِ بَيِّنَةً أَعْلامآ. لَهَا جَنَاحَانِ لَمَّا يَرِقَّا فَيَنْشَقَّا، وَ لَمْ يَغْلُظَا فَيَثْقُلا).
به راستى اين از عجايب خلقت است؛ بال هاى تمام پرندگان از پر تشکيل شده که در وسط آن چيزى شبيه به نى وجود دارد و به علت سبک بودن، آن ها به آسانى مى توانند پرواز کنند؛ ولى «خفاش» که از پرندگان سريع السير است، جنبه کاملا استثنايى دارد؛ بال هايش پرده اى از گوشت است که در وسط آن استخوان هاى باريک و غضروف مانندى وجود دارد. اين پرده در عين نازکى بسيار مقاوم است؛ هم سبک است و هم بادوام؛ شبيه لاله گوش آدمى؛ و جالب اين که اگر در برابر نور آفتاب يا چراغ به آن نگاه کنيم لوله کشى ظريف و گسترده و پيچيده اى از رگ هاى خونين که آن را تغذيه مى کند مى بينيم، که هنگام پرواز بسيار فعّال مى شوند تا موادّ غذايى لازم را به بال ها براى حرکت سريع برسانند.
و در آخرين بخش اين خطبه امام (عليه السلام) به ويژگى شگفت انگيز ديگرى از اين پرنده استثنايى اشاره مى کند و آن مربوط به پرورش نوزاد اوست؛ مى فرمايد: «او پرواز مى کند، در حالى که نوزادش به او چسبيده و به او پناهنده شده است! هر زمان مى نشيند نوزادش نيز همراه او به زمين مى آيد و هر زمان بالا مى رود او نيز بالا مى رود و از او جدا نمى شود تا اعضاى پيکرش محکم گردد و بال هايش قدرت پرواز پيدا کند، راه زندگى را بياموزد و مصالح خويش را بشناسد!»؛ (تَطِيرُ وَ وَلَدُهَا لاصِقٌ بِهَا لاجِىءٌ إِلَيْهَا، يَقَعُ إِذَا وَقَعَتْ، وَ يَرْتَفِعُ إِذَا آرْتَفَعَتْ، لا يُفَارِقُهَا حَتَّى تَشْتَدَّ أَرْکَانُهُ، وَ يَحْمِلَهُ لِلنُّهُوضِ جَنَاحُهُ، وَ يَعْرِفَ مَذَاهِبَ عَيْشِهِ، وَ مَصَالِحَ نَفْسِهِ).
معروف است که اين حيوان مانند ساير پستانداران عادت ماهيانه دارد و باردار مى شود و وضع حمل مى کند؛ برخلاف پرندگان ديگر که تخم مى گذارند و جوجه هاى آن ها در درون تخم پرورش مى يابند. پرندگان ديگر جوجه ها را با خود حمل نمى کنند ولى خفاش جوجه اش را با خود حمل مى کند و به پرواز درمى آيد. راه و رسم پرواز را به او نشان مى دهد و طريقه تهيه غذا و صيد کردن حشرات و مسيرهاى رفت و برگشت به لانه را به او مى آموزد. شايد به اين دليل که پرندگان ديگر در روز پرواز مى کنند و جوجه ها مى توانند در روشنايى با آن ها همراه باشند؛ ولى اين پرنده که در تاريکى شب پرواز مى کند ممکن است جوجه هايش نتوانند با او همراه باشند، و يکديگر را گم کنند لذا ناگزير آن ها را با خود حمل مى کند. در هر صورت همه چيز اين پرنده عجيب است و اين هم يکى ديگر از عجايب خلقت اوست که انسان را با تنوّع آفرينش و تدبير پروردگار آشناتر مى سازد.
سپس امام (عليه السلام) در جمله پايانى خطبه به پيشگاه خداوند سر تعظيم فرود آورده، به تسبيح او مى پردازد؛ مى فرمايد: «پاک و منزّه است آفريننده همه اشيا، که در آفرينش آن ها از هيچ نمونه و الگويى که از ديگرى به جاى مانده باشد پيروى نکرده است!»؛ (فَسُبْحَانَ آلْبَارِىءِ لِکُلِّ شَيْءٍ، عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلا مِنْ غَيْرِهِ!). و همان گونه که امام (عليه السلام) در اين بحث توحيدى، خطبه را با حمد و ستايش پروردگار آغاز کرد با تسبيح و تنزيه ذات پاک او پايان مى دهد تا حسن شروع با حسن ختام همراه گردد. نکته
آفرينش حيرت انگيز خفاش!
در اين خطبه، امام (عليه السلام) از آفرينش بديع خفاش سخن به ميان آورده که تقريبآ همه چيزاو برخلاف ساير پرندگان است تا آن جا که در بعضى از کتاب هاى علمى تصريح مى کنند که خفاش، جزء پرندگان نيست؛ بلکه جزء پستانداران است.
بدن خفاش، پوشيده از مو است؛ در حالى که پرندگان پر دارند.
خفاش دندان دارد؛ در حالى که پرندگان منقار دارند.
بال هاى خفاش از پرده هاى نازک گوشتى تشکيل شده؛ در حالى که پرندگان چنين نيستند.
خفاش دو دست و دو پا دارد و روى زمين مانند چهارپايان با دست ها و پاهايش راه مى رود؛ در حالى که پرندگان چنين نيستند.
پرندگان از طريق تخم گذارى صاحب بچه مى شوند؛ در حالى که خفاش باردار مى شود و بچه مى زايد.
پرندگان نوزادان خود را با موادّ غذايى مناسب سير مى کنند؛ ولى خفاش نوزاد خود را شير مى دهد.
پرندگان معمولا روزها در تلاش معاش اند ولى خفاش در تاريکى شب.
خفاش ها عمومآ روز مى خوابند و پس از غروب آفتاب به پرواز درمى آيند، و هنگام خواب، خود را به وسيله پاهاى عقب از درختان يا سقف غارها آويزان مى کنند. غذاى خفاش از حشرات است و هنگام پرواز دهان خود را باز نگه مى دارد و ده ها يا صدها حشره را مى بلعد و شايد بوى بد خفاش به علت همين حشره خوارى او باشد؛ امّا خفاش ها به دليل همين کارشان خدمت زيادى به انسان ها در پاک سازى محيط از حشرات مى کنند؛ لذا در برخى از مناطق که حشرات زيادند برج هايى براى پرورش خفاش ها مى سازند تا محيطشان را پاک سازى کنند.
برخلاف آنچه بعضى تصور مى کنند که چشم خفاش ضعيف است و مى گويند: فلان کس مثل خفاش، کور است، بينايى خفاش بسيار خوب است؛ ليکن چشمانش در برابر نور، حساسيت زيادى دارد به طورى که قادر به تحمّل آن نيست.
خفاش با سرعت و مهارت در شب پرواز مى کند؛ حتّى در تاريکى شديد بى آن که به مانعى برخورد کند. او در اين پرواز سريع تنها از چشم کمک نمى گيرد؛ بلکه مديون دستگاه صوتى خاصى شبيه رادار است. خفاش در حين پرواز، صدايى از بينى خود بيرون مى آورد که ما قادر به شنيدن آن نيستيم؛ اما اين صدا به هر چيزى که بر سر راه آن باشد برخورد مى کند و منعکس مى شود. گوش هاى بزرگ خفاش صداى منعکس شده را مى گيرد و از وجود مانع بر سر راه خود به طور دقيق آگاه مى شود و تغيير جهت مى دهد و اين جاست که مى گويند: خفاش با گوش خود مى بيند.
بعضى از دانشمندان، آزمايش جالبى درباره خفاش کرده اند. آنان تونل باريک پرپيچ و خمى را به وجود آوردند که ديواره داخلى آن با دوده آغشته شده بود. خفاشى را از يک طرف تونل وارد کرده و با نهايت تعجب ديدند از طرف ديگر بيرون آمد، بى آن که بر بال هايش کم ترين اثرى از دوده باشد.
خفاش ها معمولا حشره خوارند؛ ولى بعضى از خفاشان ميوه مى خورند و بعضى از آن ها خونخوار و خطرناک اند که تعداد آن ها بسيار کم است. آن ها حتّى به انسان در موقع خواب با ظرافت خاصى حمله مى کنند و جايى از بدن او را که رشته هاى عصبى در آن کم تر است و حساس نيست مانند نرمه گوش در نظر مى گيرند و دندان هاى خود را آهسته در آن فرو مى کنند و خون او را مى خورند؛ و از آن خطرناک تر اين که ممکن است آن ها ناقل بيمارى هاى خطرناکى همچون تب زرد باشند.
خفاش ها به هنگام پرواز از روى آب ها با فاصله بسيار کم مى گذرند و آب مى نوشند؛ اما آب خوردن آن ها مانند گربه با زبان است.
خفاش هاى سبک وزن گاهى چهار بچه مى آورند و همه آن ها را در حال پرواز به خود آويزان کرده حرکت مى کنند؛ ولى خفاش هاى بزرگ جثّه که گاهى به اندازه يک گربه هستند و آن ها را روباه پرنده مى نامند، تنها يک بچه مى آورند. اين در حالى است که بعضى از خفاش ها به قدرى کوچک اند که وزن بدنشان به اندازه يک سکه بيشتر نيست.
خفاش ها در زمستان در گوشه تاريکى و به صورت آويزان به وسيله پاها، مى خوابند؛ اين خواب زمستانى مدّت زيادى ادامه دارد تا هوا گرم شود. در اين موقع بيدار مى شوند و به حرکت درمى آيند.
در کتاب توحيد مفضّل نيز عبارات کوتاه و پرمعنايى درباره آفرينش عجيب «خفاش» نقل شده است و با توجّه به اين که اين سخنان را زمانى امام صادق (عليه السلام) فرمود که علم و دانش بشر درباره جانداران بسيار محدود بود، جالب و قابل ملاحظه است؛ مى فرمايد: «خداوند به خفاش آفرينش عجيبى داده است؛ آفرينشى ما بين پرندگان و چهارپايان (پستانداران)؛ اين به علت آن است که دو گوش بلند و دندان و پشم دارد؛ فرزند خود را مى زايد و شير مى دهد و بول مى کند و روى چهار دست و پا راه مى رود؛ تمام اين ها برخلاف صفات پرندگان است. همچنين او در شب بيرون مى آيد و غذايش از پروانه ها و مانند آن (از حشرات) است که در هوا در حرکت اند؛ بعضى گمان مى کنند خفاش غذايى نمى خورد و غذاى او فقط هواست و اين باطل است؛ زيرا اوّلا از او فضله و بول خارج مى شود و اين بدون خوردن غذا ممکن نيست و ثانياً او داراى دندان است اگر غذايى نمى خورْد وجود دندان براى او معنايى نداشت و مى دانيم که در آفرينش، چيزى بى هدف نيست».
به هر حال هر چه درباره خفاش بيشتر دقت کنيم اسرار شگفت انگيز بيشترى را پيدا خواهيم کرد و اين جاست که به عظمت کلام امام (عليه السلام) پى مى بريم که اين موجود استثنايى را که گويى خدا براى قدرت نمايى آفريده است به عنوان يکى از لطايف صنعت و عجايب خلقت پروردگار در خطبه مذکور بيان کرده و روى قسمت هاى مهمى از شگفتى هاى آفرينش او تکيه فرموده است. .