ترجمه
اى بندگان خدا! هم اکنون (به هوش باشيد و) اعمال صالح انجام دهيد، در حالى که زبان ها آزاد، بدن ها سالم، اعضا و جوارح نرم و آماده، ميدان عمل وسيع، و فرصت باقى است. (آرى) پيش از آن که اين فرصت از دست برود و مرگ فرارسد (از آن بهره گيريد)؛ نزول مرگ را حق بشمريد و در انتظار آن (در آينده دوردست) نباشيد.
شرح و تفسیر
تا فرصت باقى است کارى کنيد
امام (عليه السلام) در شرح اين بخش از خطبه ـ همان گونه که قبلا اشاره کرديم ـ راه نجات از حوادث خطرناکى را که در بخش قبل به آن اشاره فرمود، به وضوح نشان مى دهد، که هر گاه اين دستورات به کار گرفته شود نجات از امواج خطرناک دنياى پر زرق و برق و فريبنده حتمى است، مى فرمايد: «اى بندگان خدا! هم اکنون (به هوش باشيد و) اعمال صالح انجام دهيد، در حالى که زبان ها آزاد، بدن ها سالم، اعضا و جوارح نرم و آماده، ميدان عمل وسيع و فرصت باقى است. پيش از آن که اين فرصت از دست برود و مرگ فرارسد (از آن بهره گيريد)؛ نزول مرگ را حق بشمريد و در انتظار آن (در آينده دوردست) نباشيد»؛ (عِبَادَ آللهِ، الاْنَ فَاعْلَمُوا، وَآلْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ، وَآلْأَبْدَانُ صَحِيحَةٌ، وَآلْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ، وَآلْمُنْقَلَبُ فَسِيحٌ، وَآلْمَجَالُ عَرِيضٌ، قَبْلَ إِرْهَاقِ آلْفَوْتِ، وَحُلُولِ آلْمَوْتِ. فَحَقِّقُوا عَلَيْکُمْ نُزُولَهُ، وَلا تَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ).
امام (عليه السلام) در اين عبارات پرمعنا به همگان، به خصوص جوانان، هشدار مى دهد: پيش از آن که دوران پيرى و فرسودگى فرارسد، زبان ها کُند، بدن ها بيمار، اعضا خشک، ميدان تنگ و مجال کوتاه شود؛ پيش از اين که اين امور رخ دهد، در فرصت خوبى که در اختيار داريد عمل کنيد؛ که بهترين ذخيره و وسيله نجات، اعمال صالحه است.
همچنين تأکيد مى کند که در هر سن و سالى که هستيد، مرگ را دوردست نبينيد. حتى در جوانى و شادابى و سلامت مانند غافلانى نباشيد که وقتى به آن ها گفته مى شود: گناه بس است به درگاه خدا روى آوريد، مى گويند: هنوز فرصت باقى است، زمان توبه و عمل صالح بعدآ فرامى رسد. چه کسى مى داند فردا چه خواهد شد و چه کسى تضمين مى کند که تا يک ساعت ديگر چه پيش مى آيد و کدامين نفر از ما زنده است و کدامين نفر زنده نيست؟ شبيه همين معنا در آغاز خطبه 237 نيز آمده است، مى فرمايد: «فَاعْلَمُوا وَاَنْتُمْ في نَفْسِ الْبَقاءِ وَالصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَالتَّوْبَةُ مَبْسُوطَةٌ؛ اکنون که در متن زندگى و حيات هستيد و پرونده ها باز و بساط توبه گسترده است عمل کنيد».
* * * .
امام (عليه السلام) در شرح اين بخش از خطبه ـ همان گونه که قبلا اشاره کرديم ـ راه نجات از حوادث خطرناکى را که در بخش قبل به آن اشاره فرمود، به وضوح نشان مى دهد، که هر گاه اين دستورات به کار گرفته شود نجات از امواج خطرناک دنياى پر زرق و برق و فريبنده حتمى است، مى فرمايد: «اى بندگان خدا! هم اکنون (به هوش باشيد و) اعمال صالح انجام دهيد، در حالى که زبان ها آزاد، بدن ها سالم، اعضا و جوارح نرم و آماده، ميدان عمل وسيع و فرصت باقى است. پيش از آن که اين فرصت از دست برود و مرگ فرارسد (از آن بهره گيريد)؛ نزول مرگ را حق بشمريد و در انتظار آن (در آينده دوردست) نباشيد»؛ (عِبَادَ آللهِ، الاْنَ فَاعْلَمُوا، وَآلْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ، وَآلْأَبْدَانُ صَحِيحَةٌ، وَآلْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ، وَآلْمُنْقَلَبُ فَسِيحٌ، وَآلْمَجَالُ عَرِيضٌ، قَبْلَ إِرْهَاقِ آلْفَوْتِ، وَحُلُولِ آلْمَوْتِ. فَحَقِّقُوا عَلَيْکُمْ نُزُولَهُ، وَلا تَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ).
امام (عليه السلام) در اين عبارات پرمعنا به همگان، به خصوص جوانان، هشدار مى دهد: پيش از آن که دوران پيرى و فرسودگى فرارسد، زبان ها کُند، بدن ها بيمار، اعضا خشک، ميدان تنگ و مجال کوتاه شود؛ پيش از اين که اين امور رخ دهد، در فرصت خوبى که در اختيار داريد عمل کنيد؛ که بهترين ذخيره و وسيله نجات، اعمال صالحه است.
همچنين تأکيد مى کند که در هر سن و سالى که هستيد، مرگ را دوردست نبينيد. حتى در جوانى و شادابى و سلامت مانند غافلانى نباشيد که وقتى به آن ها گفته مى شود: گناه بس است به درگاه خدا روى آوريد، مى گويند: هنوز فرصت باقى است، زمان توبه و عمل صالح بعدآ فرامى رسد. چه کسى مى داند فردا چه خواهد شد و چه کسى تضمين مى کند که تا يک ساعت ديگر چه پيش مى آيد و کدامين نفر از ما زنده است و کدامين نفر زنده نيست؟ شبيه همين معنا در آغاز خطبه 237 نيز آمده است، مى فرمايد: «فَاعْلَمُوا وَاَنْتُمْ في نَفْسِ الْبَقاءِ وَالصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَالتَّوْبَةُ مَبْسُوطَةٌ؛ اکنون که در متن زندگى و حيات هستيد و پرونده ها باز و بساط توبه گسترده است عمل کنيد».
* * * .
پاورقی ها
«لَدْنَه» از ريشه «لدانه» بر وزن «شبانه» به معناى نرمى گرفته شده، يعنى پيش از آن که انسان به پيرى برسد و اعضاى او خشک و کم تحرّک شود.
«منقلب» به معناى محلّ بازگشت، در اين جا اشاره به ميدان عمل است. «فسيح» از ريشه «فسح» بر وزن «مسح» به معناى گستردن و فسيح به معناى گسترده و وسيع است. «ارهاق» از ريشه «رهق» بر وزن «شفق» به معناى کسى را تحت فشار قراردادن و نيز به معناى نزديک شدن آمده است؛ بنابراين «ارهاق الفوت» ممکن است اشاره به تحت فشار قرار گرفتن از ناحيه مرگ باشد و يا نزديک شدن به مرگ.
«منقلب» به معناى محلّ بازگشت، در اين جا اشاره به ميدان عمل است. «فسيح» از ريشه «فسح» بر وزن «مسح» به معناى گستردن و فسيح به معناى گسترده و وسيع است. «ارهاق» از ريشه «رهق» بر وزن «شفق» به معناى کسى را تحت فشار قراردادن و نيز به معناى نزديک شدن آمده است؛ بنابراين «ارهاق الفوت» ممکن است اشاره به تحت فشار قرار گرفتن از ناحيه مرگ باشد و يا نزديک شدن به مرگ.