تفسیر نامه 38

وَ مِن کِتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلى أهْلِ مِصْرَ لَمّا وَلّى عَلَيْهِمُ الأَشْتَرَ

ترجمه

از نامه هاى امام (عليه السلام) است
به اهل مصر در آن هنگام که مالک اشتر را براى زمامدارى آن ها برگزيد.

شرح و تفسیر

نامه در يک نگاه
مى دانيم که امام (عليه السلام) نامه اى به دست مالک اشتر داد که در آن، برنامه عملى و روش کشوردارى را در زمينه هاى مختلف به او آموخت. اين نامه به عهدنامه مالک اشتر معروف شده که نامه 53 نهج البلاغه است و خواهد آمد. نامه هاى ديگرى نيز به اهل مصر ـ در آستانه فرستادن او براى زمامدارى مصر ـ نوشت که يکى از آن ها اين نامه و ديگرى نامه 62 است. از تمام اين ها مقام و شخصيت مالک به عنوان انسانى قوى و باايمان و مدير و مدبر و مخلص و شجاع روشن مى شود.
نامه مورد بحث در واقع از دو بخش تشکيل شده است: بخش اوّل، مدح و تمجيد مردم مصر است که به حمايت از اسلام برخاستند در زمانى که ظلم و فساد صحنه زمين را فرا گرفته بود و حق و عدالت از جامعه بشرى رخت بربسته بود و منکرات و زشتى ها جوامع را آلوده ساخته بود.
در بخش دوم، به معرفى مالک به عنوان فردى بسيار ممتاز و داراى تمام صفاتى که شايسته يک فرماندار و فرمانده است، مى پردازد و تعبيرات بسيار بلندى درباره مالک به کار مى برد که درباره کمتر کسى ديده شده و به دنبال آن به مردم مصر فرمان مى دهد که قدر او را بشناسند و سر به فرمانش نهند.