تفسیر نامه 41

وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلى بَعْضِ عُمّالِهِ

ترجمه

از نامه هاى امام (عليه السلام) است
به يکى از فرماندارانش.

شرح و تفسیر

نامه در يک نگاه
اين نامه همان گونه که در پايان آن در بحث نکات به صورت مشروح خواهد آمد، بنابر قول معروف، به عبدالله بن عباس نوشته شده و امام (عليه السلام) او را به علت عدم رعايت موازين صحيح در بيت المال سرزنش و نکوهش کرده است و همچون پدرى دلسوز و با محبّت که فرزندش را در راه خطا مى بيند، و بر او بانگ مى زند و فرياد مى کشد و او را به مسير صحيح فرامى خواند، ابن عباس را زير رگبار سرزنش هاى خود گرفته است.
در بخش اوّلِ اين نامه، احسان خود را به او يادآور مى شود که وى را به عنوان يکى از خواص خود به يکى از مهم ترين مقام ها؛ يعنى فرماندارى بصره منصوب کرده است.
در بخش دوم به بدى هاى او به خود اشاره مى کند و وى را به دليل عدم رعايت موازين عدالت در امر بيت المال نکوهش مى کند و به تقواى الهى و بازگرداندن اموال مسلمين فرمان مى دهد.
در بخش سوم سوگند مى خورد که اگر فرزندانش حسن وحسين (عليهما السلام) با تمام قرب و منزلتى که نزد او دارند مرتکب چنين کارى شوند ملاحظه آن ها را نيز نمى کند.
در چهارمين و آخرين بخش به او هشدار مى دهد که زندگى دنيا فانى و ناپايدار است و به زودى از اين جهان چشم مى پوشد و در پيشگاه عدل الهى حاضر مى شود وبايد دربرابر اعمال خود پاسخ گو باشد واز بسيارى از اعمال خود پشيمان مى گردد؛ اما پشيمانى اش سودى ندارد.
درباره اين که مخاطب اين نامه واقعاً عبدالله بن عباس، از ياران معروف امام على (عليه السلام) و يا برادرش عبيدالله يا شخص ديگرى است اختلاف زيادى در ميان مورخان و شارحان نهج البلاغه و علماى رجال ديده مى شود که ما در پايان اين نامه به آن اشاره خواهيم کرد و آنچه را که نزديک تر به نظر مى رسد بيان مى کنيم.