تفسیر نامه 45

وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلَى عُثْمانِ بْنِ حُنَيْفِ الاْنْصاري ـ وَکانَ عامِلُهُ عَلَى الْبَصْرَةِ وَقَدْ بَلَغَهُ أنَّهُ دُعِي إلى وَلِيمَةِ قَوْمٍ مِنْ أهْلِها، فَمَضى إلَيْها

ترجمه

از نامه هاى امام (عليه السلام) است
به عثمان بن حنيف انصارى، فرماندار بصره، بعد از آن که به آن حضرت خبر رسيد که او به ميهمانى جمعى از (مرفهين) اهل بصره دعوت شده و در آن ميهمانى شرکت کرده است.

شرح و تفسیر

نامه در يک نگاه
اين نامه از نامه هاى بسيار مهم نهج البلاغه است که درس هاى فراوانى به همه پويندگان راه حق، مخصوصآ زمامداران و مسئولان کشورهاى اسلامى مى دهد و شامل چند بخش است:
1. ابتدا امام (عليه السلام) به مخاطب خود که عثمان بن حنيف، فرماندار بصره است خبر مى دهد که گزارش شرکت او در ميهمانى يکى از اشراف بصره به آن حضرت رسيده است. ضيافتى که فقط ثروتمندان حضور داشتند و سفره اى پرنعمت و رنگارنگ بوده است، حضرت او را به علت شرکت در چنين ضيافتى سرزنش مى فرمايد.
2. در بخش دوم به او يادآور مى شود که هرکس بايد در زندگى، پيشوا و رهبرى داشته باشد. آن گاه زندگى خودش را به عنوان پيشوا و رهبر براى او شرح مى دهد که چگونه به دو جامه کهنه و دو قرص نان اکتفا کرده و ثروتى نيز براى خود نيندوخته است؛ ولى تأکيد مى فرمايد: من انتظار ندارم که همچون من زندگى کنى. انتظار من اين است که ساده زيستى و تقوا و پرهيزکارى را فراموش نکنى.
3. در بخش ديگرى از اين نامه به داستان فدک اشاره مى فرمايد، مى گويد: تنها چيزى که از ثروت دنيا در دست ما بود، فدک بود که آن را هم حسودان و دشمنان اهل بيت پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) از دست ما گرفتند؛ هر چند من نيازى به فدک و غير فدک ندارم. پايان زندگى همگى ما مرگ وسرانجام خانه ما گورى تنگ و تاريک است.
4. سپس به اين نکته مهم اشاره مى کند که ساده زيستى من ازآن رو نيست که امکان برخوردارى از مواهب مادى دنيا را ندارم، بلکه به اين دليل است که وظيفه خطير رهبرى مردم را بر عهده دارم واين موقعيت ايجاب مى کند که در سختى ها و تلخى هاى زندگى با ضعيف ترين مردم شريک باشم؛ شبانگاه سير نخوابم در حالى که در گوشه و کنار کشور اسلام گرسنه اى سر به بالين بگذارد.
5. در بخش ديگرى به اين سؤال پاسخ مى دهد که ممکن است بعضى بگويند اگر على بن ابى طالب چنين غذاى ساده اى داشته باشد بايد چنان ضعيف باشد که نتواند در ميدان جنگ آن شجاعت ها و رشادت ها را نشان دهد؛ ولى آگاه باشيد! درختان بيابانى، که از آب و غذاى کمترى استفاده مى کنند چوب هاى محکم ترى دارند.
6. در آخرين بخش اين نامه (که مرحوم سيد رضى بعد از حذفِ بعضى از قسمت ها به نقل آن پرداخته است) امام (عليه السلام) دنيا را مخاطب قرار داده وآن را به شدت از خود مى راند و از زرق وبرق دنيا اعلام بيزارى مى کند. آن گاه پس از ستايش کسانى که مسئوليت هاى واجب خود را در پيشگاه الهى انجام داده وبه عبادت وشب زنده دارى مى پردازند بار ديگر عثمان بن حنيف را مخاطب قرار داده و او را به تقواى الهى وساده زيستى فرامى خواند تا از آتش دوزخ رهايى يابد.
* * *