نامه 61

خطبه چیست؟ خطبه یا وعظ سخنی است برای تحریک مردم به انجام یا ترک عملی از طریق تحریک عواطف و اقناع آن‌ها. در واقع در خطابه پیش از آن که اندیشه و فکر افراد مورد خطاب باشد، احساسات و عواطف آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهند. آیین سخنوری را خطابت می‌گویند.

وَمِن کتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلى کُمَيْلِ بْنِ زِيادِ النَّخِعىّ وَهُوَ عامِلُهُ عَلى هِيْتٍ، يُنْکِرُ عَلَيْهِ تَرْکَهُ دَفْعَ مَنْ يَجْتازُ بِهِ مِنْ جِيْشِ الْعَدُوِّ طالِبآ الْغارَةَ
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ تَضْيِيعَ الْمَرْءِ مَا وُلِّيَ، وَتَکَلُّفَهُ مَا کُفِيَ، لَعَجْزٌ حَاضِرٌ، وَرَأْيٌ مُتَبَّرٌ. وَإِنَّ تَعَاطِيَکَ الْغَارَةَ عَلَى أَهْلِ قِرْقِيسِيَا، وَتَعْطِيلَکَ مَسَالِحَکَ الَّتِي وَلَّيْنَاکَ؛ لَيْسَ بِهَا مَنْ يَمْنَعُهَا، وَلا يَرُدُّ الْجَيْشَ عَنْهَا لَرَأْيٌ شَعَاعٌ. فَقَدْ صِرْتَ جِسْراً لِمَنْ أَرَادَ الْغَارَةَ مِنْ أَعْدَائِکَ عَلَى أَوْلِيَائِکَ، غَيْرَ شَدِيدِ الْمَنْکِبِ، وَلا مَهِيبِ الْجَانِبِ، وَلا سَادٍّ ثُغْرَةً، وَلا کَاسِرٍ لِعَدُوٍّ شَوْکَةً، وَلامُغْنٍ عَنْ أَهْلِ مِصْرِهِ، وَلا مُجْزٍ عَنْ أَمِيرِهِ.

از نامه هاى امام (عليه السلام) است
به کميل بن زياد نخعى، فرماندار منطقه «هيت» (از آبادى هاى کشور عراق) امام (عليه السلام) در اين نامه او را سرزنش مى کند که چرا از لشکريان دشمن که از آن منطقه براى غارت عبور کرده اند جلوگيرى نکرده است
اما بعد (از حمد و ثناى الهى)، تضييع چيزى که بر عهده انسان گذاشته شده و اصرار بر انجام آنچه وظيفه او نيست يک ناتوانى آشکار و فکر باطل و هلاک کننده است. مشغول شدن تو به حمله به اهل قرقيسيا و رها ساختن پادگان هايى که حفظش را به تو واگذار کرده ايم ـ در حالى که هيچ کس از آن دفاع نمى کرد و لشکر دشمن را از آن دور نمى ساخت ـ يک فکر نادرست و پراکنده و بيهوده است. (بدان که) تو در حقيقت پلى شده اى براى دشمنانى که مى خواستند به دوستانت حمله کنند. تو نه بازوى توانايى نشان دادى و نه هيبت و ابّهتى در دل دشمن ايجاد کردى؛ نه مرزى را حفظ نمودى و نه شوکت دشمنى را درهم شکستى؛ نه اهل شهر و ديارت را حمايت کردى و نه امير و پيشوايت را (از دخالت مستقيم در منطقه) بى نياز ساختى.