تفسیر بخش سوم

هُوََ الَّذِي اشْتَدَّتْ نِقْمَتُهُ عَلَى أَعْدَائِهِ فِي سَعَةِ رَحْمَتِهِ، وَ اتَّسَعَتْ رَحْمَتُهُ لِأَوْلِيَائِهِ فِي شِدَّةِ نِقْمَتِهِ، قَاهِرُ مَنْ عَازَّهُ، وَ مُدَمِّرُ مَنْ شَاقَّهُ، وَ مُذِلُّ مَنْ نَاوَاهُ، وَ غَالِبُ مَنْ عَادَاهُ. مَنْ تَوَکَّلَ عَلَيْهِ کَفَاهُ، وَ مَنْ سَأَلَهُ أَعْطَاهُ، وَ مَنْ أَقْرَضَهُ قَضَاهُ، وَ مَنْ شَکَرَهُ جَزَاهُ.

ترجمه
او کسى است که عقابش بر دشمنانش شديد است، در عين اين که رحمت او نيز گسترده است؛ و رحمتش دوستانش را فراگرفته، در عين حال که کيفرش (براى دشمنانش) شديد است؛ هر کس قصد همتايى او کند، مغلوبش مى سازد و هر کس به منازعه با او برخيزد، هلاکش مى کند و آن کس که از درِ مخالفت درآيد، خوارش مى کند و هرکس به دشمنى او قيام کند، مغلوبش مى سازد. آن کس که بر او توکّل کند، مشکلاتش را کفايت مى کند و هر کس از او چيزى بخواهد به او عطا مى نمايد و آن کس که به او قرض دهد (در راهش انفاق کند) به او بازمى گرداند و آن کس که شکر نعمتش را به جا آورد، به او پاداش مى دهد.
شرح و تفسیر
هيچ کس همتاى او نيست!
در اين بخش از خطبه، امام (عليه السلام) به قدرت عظيم پروردگار و شدّت مجازات هاى او، در عين رحمتش اشاره کرده و ضمن شش جمله کوتاه و پرمعنا اين حقيقت را شرح مى دهد. نخست مى فرمايد: «او کسى است که عقابش بر دشمنانش شديد است، در عين اين که رحمت او نيز گسترده است»؛ (هُوَ الَّذِي اشْتَدَّتْ نِقْمَتُهُ عَلَى أَعْدَائِهِ فِي سَعَةِ رَحْمَتِهِ).
در دومين جمله مى فرمايد: «و رحمتش دوستانش را فراگرفته، در عين حال که کيفرش (براى دشمنان) شديد است»؛ (وَ اتَّسَعَتْ رَحْمَتُهُ لِأَوْلِيَائِهِ فِي شِدَّةِ نِقْمَتِهِ).
اين دو جمله به يک حقيقت از دو زاويه نگاه مى کند و آن اين که: رحمت واسعه الهى، مانع شدّت کيفر او نيست، همان گونه که کيفر شديدش مانع رحمت واسعه او نمى باشد. و در واقع مسئله خوف و رجاء که عامل اصلى حرکت به سوى کمالات است، به عالى ترين صورت در اين دو عبارت ترسيم شده است؛ تا بندگان، يک چشم به رحمتش بدوزند و با چشم ديگر، مراقب مجازاتش باشند؛ نه غافل شوند و نه مأيوس، بلکه با بال وپر خوف و رجاء به سوى او به پرواز درآيند.
در توصيف هاى بعد مى فرمايد: «هرکس قصد همتايى او کند، مغلوبش مى سازد»؛ (قَاهِرُ مَنْ عَازَّهُ).
«و هرکس که به منازعه با او برخيزد، هلاکش مى کند»؛ (وَ مُدَمِّرُ مَنْ شَاقَّهُ).
«و آن کس که از درِ مخالفت درآيد، خوارش مى کند»؛ (وَ مُذِلُّ مَنْ نَاوَاهُ). «و هرکس به دشمنى او قيام کند، مغلوبش مى سازد»؛ (وَ غَالِبُ مَنْ عَادَاهُ).
در اين اوصاف چهارگانه، به حاکميّت مطلقه خداوند بر جهان هستى اشاره شده است؛ خداوندى که رحمت واسعه او در جمله هاى قبل دو بار تکرار شد. ولى رحمت واسعه خداوند، دليل بر اين نيست که زورگويان و قدرتمندان و ظالمان بتوانند در برابر اراده او کمترين مقاومتى داشته باشند و اگر گاه به آن ها مهلت مى دهد، علّت هايى دارد؛ از قبيل: «آزمايش آن ها و بندگان، و يا مجازات بعضى از ظالمان به وسيله بعض ديگر». اين تعبيرات نيز برگرفته از آيات قرآن مجيد است و نشان مى دهد که امام (عليه السلام) همه جا در سايه آيات قرآن سير مى کند.
در داستان فرعون مى خوانيم: (فَقالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلي‏* فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولي‏)؛ «و گفت: من پروردگار برتر شما هستم! از اين رو خداوند او را به عذاب آخرت و دنيا گرفتار ساخت».
آنگاه بعد از ذکر اين اوصاف شش گانه، چنين نتيجه گيرى مى فرمايد: «آن کس که بر او توکّل کند، خداوند مشکلاتش را کفايت مى کند و هر کس از او چيزى بخواهد به او عطا مى نمايد. آن کس که به او قرض دهد (در راهش انفاق کند) به او بازمى گرداند، و آن کس که شکر نعمتش را به جا آورد، به او پاداش مى دهد»؛ (مَنْ تَوَکَّلَ عَلَيْهِ کَفَاهُ، وَ مَنْ سَأَلَهُ أَعْطَاهُ، وَ مَنْ أَقْرَضَهُ قَضَاهُ، وَ مَنْ شَکَرَهُ جَزَاهُ).
اين نتايج چهارگانه اوصاف پيشين، در واقع بيانگر اين است که کسى که داراى برترين قدرت هاست و صاحب رحمت واسعه و گسترده است، بايد پناهگاه متوکّلان و عطاکننده سائلان و پاداش دهنده انفاق کنندگان و شکرگزاران باشد.
بنابراين، آن کس که محروم از رحمت و عطا و جزاى او شود، در حقيقت خودش کوتاهى کرده است: بر او توکل نکرده، به درِ خانه او نرفته، به او قرض نداده، يا شکر نعمت هايش را به جا نياورده است. تعبير به «قَرْض» در مورد انفاق به مستمندان، يا به اين علت است که خداوند کفيل آن هاست و هر کس چيزى به آن ها بدهد گويى به خدا داده و يا اين که نهايت لطف خود را در تعبير نشان دهد، تا مايه تشويق همگان گردد؛ زيرا تعبيرى از اين بالاتر نمى شود که خداوندِ بخشنده تمام نعمت ها، خدايى که خزائن آسمان ها و زمين در دست قدرت اوست، به انسانِ سرتا پا نياز بگويد: «از آنچه دارى به من قرض ده! و در راه من انفاق کن! و من ده ها و گاه صدها و گاه هزاران برابر، به تو مى دهم و اين ربا و فزونى ميان من و تو، مشکلى ايجاد نمى کند!»
اين بيانات زيباى امام (عليه السلام) همچنان مملوّ از محتواى آيات قرآن است. قرآن مى فرمايد: (وَ مَنْ يَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ)؛ «و هرکس بر خدا توکّل کند، خدا امر او را کفايت مى کند».
و نيز مى فرمايد: (مَنْ ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضَاً حَسَنَاً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً کَثِيرَةً)؛ «کيست که به خدا «قرض نيکويى» دهد (و بدون منت انفاق کند) تا خداوند آن را براى او چندين برابر کند؟».
و همچنين مى فرمايد: (لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزيدَنَّکُمْ)؛ «اگر شکر کنيد (نعمت خود را) بر شما افزون خواهم کرد».