تفسیر بخش دوم

ومنها: حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِکُمْ عَلَى سَاقٍ، بَادِياً نَوَاجِذُهَا، مْملُوءَةً أَخْلاَفُهَا، حُلْواً رَضَاعُهَا، عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا. أَلا وَفِي غَدٍ ـ وَسَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لا تَعْرِفُونَ ـ يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِىءِ أَعْمَالِهَا، وَتُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِيذَ کَبِدِهَا، وَتُلْقِي إلَيْهِ سِلْماً مَقَالِيدَهَا، فَيُرِيکُمْ کَيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ، وَيُحْيِي مَيِّتَ الْکِتَابِ وَالسُّنَّةِ.

ترجمه
(اين وضع همچنان ادامه مى يابد) تا جنگ، همچون حيوان خطرناک وخشمگينى، روى پاهاى خود بايستد، در حالى که دندان هايش آشکار باشد، پستان هايش پر از شير است و نوشيدنش شيرين، اما سرانجامش تلخ و ناگوار است!
آگاه باشيد! فردا ـ همان فردايى که حوادثى با خود مى آورد که شما نمى دانيدـ کسى بر شما حکومت خواهد کرد که از غير آن طايفه (آتش افروزان جنگ هاى خونين و ظالمانه) است و او عمّال حکومت هاى ظالم پيشين را به کيفر اعمال بدشان مى رساند، در آن زمان زمين گنج هاى درونش را بيرون مى ريزد و کليدهايش را تسليم وى مى کند، آن وقت او به شما نشان مى دهد که روش عدالت گسترى چگونه است، و آنچه را که از کتاب و سنت مرده است، زنده مى کند.
شرح و تفسیر
گوشه اى از حوادث هولناک آخرالزمان
اين بخش از خطبه درواقع ادامه بخش گذشته است، و اشاره به حوادث سخت آخرالزمان مى کند که نخست جنگ هاى خونين و ويرانگر، جوامع بشرى را تحت شديدترين فشارها قرار مى دهد و ظلم و جور همه جا را پر مى کند، سپس نماينده عدل الهى ظاهر مى گردد، به جنگ ها و ستيزها پايان مى بخشد، زمين را پر از عدل و داد مى کند، و وسايل رفاه و بهزيستى را فراهم مى سازد.
مى فرمايد: «(اين وضع همچنان ادامه مى يابد) تا جنگ همچون حيوان خطرناک و خشمگينى روى پاهاى خود بايستد در حالى که دندان هايش آشکار باشد!»؛ (حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِکُمْ عَلَى سَاقٍ، بَادِياً نَوَاجِذُهَا).
سپس به پيروزى هاى آغاز جنگ و تلخى هاى سرانجام آن اشاره کرده، مى فرمايد: «پستان هايش پر از شير است و نوشيدنش شيرين، اما سرانجامش تلخ و ناگوار مى باشد!»؛ (مْملُوءَةً أَخْلاَفُهَا، حُلْواً رَضَاعُهَا، عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا).
گويى جنگ، شيرهاى شيرين و در عين حال مسمومى در پستان دارد، که افراد هوس باز را به اميد پيروزى سريع، به سوى خود مى کشد؛ ولى عاقبت، آن ها را زمين گير و متلاشى مى سازد.
سپس به ظهور حکومت الهى اشاره کرده، مى فرمايد: «آگاه باشيد! فردا ـ همان فردايى که حوادثى با خود مى آورد که شما نمى دانيد ـ کسى بر شما حکومت خواهد کرد که از غير آن طايفه (آتش روزان جنگ هاى خونين و ظالمانه) است، و او عمّال حکومت هاى ظالم پيشين را به کيفر اعمال بدشان مى رساند»؛ (أَلا وَفِي غَدٍ ـ وَسَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لا تَعْرِفُونَ ـ يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِىءِ أَعْمَالِهَا). سپس به اوضاع رضايت بخش و پر خير و برکتى که بعد از قيام او به وجود مى آيد، اشاره کرده، مى فرمايد: «در آن زمان، زمين گنج هاى درونش را بيرون مى ريزد و کليدهايش را تسليم وى مى کند، آن وقت او به شما نشان مى دهد، که روش عدالت گسترى چگونه است، و آنچه را که از کتاب و سنّت مرده است، زنده مى کند!»؛ (وَتُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِيذَ کَبِدِهَا، وَتُلْقِي إلَيْهِ سِلْماً مَقَالِيدَهَا، فَيُرِيکُمْ کَيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ، وَيُحْيِي مَيِّتَ الْکِتَابِ وَالسُّنَّةِ).
از يکسو، در حکومت مهدى (عليه السلام) معادن گران بهاى درون زمين به آسانى کشف مى شود.
ازسوى ديگر، کليد اين منابع و يا کليد حکومت سرتاسر زمين در اختيار او قرار مى گيرد.
ازسوى سوم، با برخوردارى از آن منابع غنى و اين حکومت فراگير، آيين عدالت را در سراسر زمين گسترش مى دهد.
و ازسوى چهارم تعليمات و ارزش هاى فراموش شده قرآن و سنّت را احيا مى کند؛ به اين ترتيب مردم ازنظر مادّى و معنوى در مسير تکامل قرار مى گيرند و سوده خاطر در اين راه پيش مى روند. در سايه حکومت مهدى (عليه السلام) عقل ها کامل مى شود و ارزش هاى انسانى زنده مى گردد و انواع مواهب الهى در اختيار انسان ها قرار مى گيرد و عوامل ظلم و ستم برچيده مى شود.
شبيه اين تعبيرات در روايات مربوط به قيام مهدى (عليه السلام) به روشنى ديده مى شود، در يک جا از امام باقر (عليه السلام) نقل شده است که مى فرمايد: «وَتَظْهَرُ لَهُ الْکُنُوزُ وَ يَبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَالْمَغِرْبَ وَيُظْهِرُ اللَّهُ دِيَنُهُ (عَلَىْ الدِّينِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ) فَلا يَبْقَى عَلَى وَجْهِ الْأرْضِ خَرابٌ إلاَّ عُمِّرَ؛ گنج هاى درون زمين براى او آشکار مى شود و حکومت او شرق و غرب جهان را مى گيرد و آيين او بر همه آيين ها پيروز مى شود؛ هر چند مشرکان ناخوش داشته باشند و در آن زمان هيچ ويرانه اى بر صفحه زمين باقى نمى ماند مگر اين که آباد مى شود».
در جاى ديگر مى فرمايد: «يَمْلَأ اللَّهُ الْأرْضَ بِهِ عَدلاً وَقِسطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْمَاً وَجُورَاً فَيَفْتَحُ اللَّهُ لَهُ شَرْقَ الْأرْضِ وَغَرْبَها... وَتُطْوَى لَهُ الْأرْضُ؛ زمين را به برکت او پر از عدل و داد مى کند آن گونه که از ظلم و جور پر شده است و خداوند شرق و غرب زمين را براى او فتح مى کند و زمين براى او پيچيده مى شود (با سرعت از نقطه اى به نقطه ديگر نقل مکان مى کند).

* * *