وَ مِن کِتابٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
إلى أهْلِ الْبَصْرَةِ
وَ قَدْ کَانَ مِنِ انْتِشَارِ حَبْلِکُمْ وَ شِقَاقِکُمْ مَا لَمْ تَغْبَوْا عَنْهُ، فَعَفَوْتُ عَنْ مُجْرِمِکُمْ، وَ رَفَعْتُ السَّيْفَ عَنْ مُدْبِرِکُمْ، وَ قَبِلْتُ مِنْ مُقْبِلِکُمْ. فَإِنْ خَطَتْ بِکُمُ الاُمُورُ الْمُرْدِيَةُ، وَ سَفَهُ الآرَاءِ الْجَائِرَةِ، إِلَى مُنَابَذَتِي وَ خِلا فِي، فَهَا أَنَا ذَا قَدْ قَرَّبْتُ جِيَادِي، وَ رَحَلْتُ رِکَابِي. وَ لَئِنْ أَلْجَأْتُمُونِي إِلَى الْمَسِيرِ إِلَيْکُمْ لأُوقِعَنَّ بِکُمْ وَقْعَةً لا يَکُونُ يَوْمُ الْجَمَلِ إِلَيْهَا إِلاَّ کَلَعْقَةِ لاعِقٍ؛ مَعَ أَنِّي عَارِفٌ لِذِي الطَّاعَةِ مِنْکُمْ فَضْلَهُ، وَ لِذِي النَّصِيحَةِ حَقَّهُ، غَيْرُ مُتَجَاوِزٍ مُتَّهَماً إِلَى بَرِيٍّ، وَ لا نَاکِثاً إِلَى وَفِيٍّ.
از نامه هاى امام (عليه السلام) است
به اهل بصره
به يقين پراکندگى شما (از اطراف من) و دشمنى و پيمان شکنى شما (در آستانه جنگ جمل) چيزى نبود که شما از آن آگاه نباشيد؛ ولى من مجرمان شما را عفو کردم و شمشير را از فراريان برداشتم و کسانى را که به جانب من آمدند پذيرفتم (و از تقصيرشان گذشتم).
حال اگر افکار مهلک و آراى ضعيف و منحرف از مسير حق، شما را به ستيزه جويى و مخالفت با من بکشاند من همان مرد ديروزم. سپاهم را آماده ساخته ام و اسب ها را زين کرده و جهاز بر شتران گذاشته ام و اگر مرا مجبور به حرکت به سوى خود کنيد حمله اى به شما بياورم که جنگ جمل در برابر آن بسيار کوچک باشد.
در عين حال از فضل و برترى مطيعان شما آگاهم و حق ناصحان را به خوبى مى شناسم و هرگز به دليل وجود متهمى، شخص بى گناه را کيفر نمى دهم و وفادار را به خاطر پيمان شکن مجازات نمى کنم.