وَ مِنَ الْکَلَام لَه (عليه السلام)
لَمّا اُشِيْرَ عَلَيْهِ بِإلّا يَتَّبَعَ طَلْحَةَ و الزُّبَيرَ وَلا يَرْصُدَ لَهُمَا القِتَالَ، وَ فِيْهِ يُبَيِّنُ عَن صِفَتِهِ بأنَّهُ (عليه السلام) لا يُخْدَع
وَ اللهِ لا اَکُونُ کَالضَّبُعِ تَنامُ عَلى طُولِ اللَّدْمِ، حَتَى يَصِلَ اِلَيْها طالِبُها، وَ يَخْتِلَها راصِدُها، وَ لکِنِّي اَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ اِلَى الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ، وَ بِالسّامِعِ الْمُطِيعِ الْعاصِيَ الْمُريبَ اَبَدآ، حَتّى يَاْتِيَ عَلَيَّ يَوْمي. فَوَاللهِ ما زِلْتُ مَدْفُوعآ عَنْ حَقِّي، مُسْتَاْثَرآ عَلَيَّ، مُنْذُ قَبَضَ اللّهُ نَبِيَّهُ (صلي الله عليه و آله) حَتّى يَوْمِ النّاسِ هذا.
از سخنان امام (عليه السلام) است
آن را هنگامى ايراد کرد که بعضى به آن حضرت پيشنهاد کردند طلحه و زبير را دنبال نکند و آماده نبرد با آنان نشود.
امام (عليه السلام) در اين سخن اين ويژگى خود را که هرگز فريب نمى خورد و غافلگير نمى شود بيان مى دارد.
به خدا سوگند من همچون کفتار نيستم که با ضربات آرام و ملايم (در برابر لانه اش) به خواب مى رود تا صيّاد به آن برسد و دشمنى که در کمينش مى باشد غافلگيرش کند؛ بلکه (با هوشيارى تمام، مراقب مخالفان هستم و) با شمشير برنده هواداران حق، بر کسانى که به حق پشت کرده اند مى کوبم و با دستيارى فرمانبرداران مطيع، با عاصيان اهل ترديد مى جنگم؛ و اين روش هميشگى من است تا روزى که زندگى ام پايان گيرد! به خدا سوگند! از زمان وفات پيامبر (صلي الله عليه و آله) تا امروز همواره از حقّم بازداشته شده ام و ديگران را (که هرگز همسان من نبوده اند) بر من مقدّم داشته اند!