وَمِنْ کَلَامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
فِي مَعْنَى الْحَکَمَيْنِ
فَأَجْمَعَ رَأْيُ مَلَئِکُمْ عَلَى أَنِ آخْتَارُوا رَجُلَيْنِ، فَأَخَذْنَا عَلَيْهِمَا أَنْ يُجَعْجِعَا عِنْدَ آلْقُرْآنِ، وَلا يُجَاوِزَاهُ، وَتَکُونَ أَلْسِنَتُهُما مَعَهُ وَقُلُوبُهُمَا تَبَعَهُ، فَتَاهَا عَنْهُ، وَتَرَکَا آلْحَقَّ وَهُمَا يُبْصِرَانِهِ، وَکَانَ آلْجَوْرُ هَوَاهُمَا، وَآلْإِعْوِجَاجُ رَأْيَهُمَا. وَقَدْ سَبَقَ آسْتِثْنَاؤُنَا عَلَيْهِمَا فِي آلْحُکْمِ بِالْعَدْلِ وَآلْعَمَلِ بِالْحَقِّ سُوءَ رَأْيِهِمَا وَجَوْرَ حُکْمِهِمَا. وَالثِّقَةُ فِي أَيْدِينَا لِأَنْفُسِنَا، حِينَ خَالَفَا سَبِيلَ آلْحَقِّ، وَأَتَيَا بِمَا لا يُعْرَفُ مِنْ مَعْکُوسِ آلْحُکْمِ.
از سخنان امام (عليه السلام) است
که درمورد حکمين مطالبى مطرح مى فرمايد
(در ماجراى حکمين) نظر و رأى جمعيّت شما بر اين قرار گرفت که دو نفر را براى حکميّت (در ميان ما و لشکر شام و معاويه) انتخاب کنند و ما از اين دو، پيمان گرفتيم که دربرابر قرآن خاضع باشند و از آن تجاوز نکنند، زبانشان همراه با قرآن و دل هايشان تابع آن باشد؛ ولى آن ها گمراه، و از قرآن روى گردان شدند و حق را ترک کردند؛ با اين که آشکارا آن را مى ديدند؛ جور و ستم، خواسته دل آن ها بود و اعوجاج و کژى موافق فکرشان و پيش از اين که آن ها اين رأى نادرست و حکم جائرانه را صادر کنند با آن ها شرط کرده بوديم که به عدالت حکم کرده و به حق عمل کنند؛ بنابراين هنگامى که اين دو نفر از راه حق منحرف شدند وحکم نادرستى برخلاف حکم خدا صادر کردند ما مى توانيم به استناد دليل محکم براى خود تصميم بگيريم (و حکم آن ها را دور بيفکنيم!).