خطبه 202

خطبه چیست؟ خطبه یا وعظ سخنی است برای تحریک مردم به انجام یا ترک عملی از طریق تحریک عواطف و اقناع آن‌ها. در واقع در خطابه پیش از آن که اندیشه و فکر افراد مورد خطاب باشد، احساسات و عواطف آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهند. آیین سخنوری را خطابت می‌گویند.

وَمِن کلامٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
رُوِىَ عَنْهُ أَنَّهُ قالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَيِّدَةِ النِّساءِ فاطِمَةَ (عليها السلام)، کَالْمُناجِي بِهِ رَسُولَ اللهِ (صلي الله عليه و آله) عِنْدَ قَبْرِهِ
السَّلامُ عَلَيْکَ يَا رَسُولَ آللّهِ عَنِّي، وَ عَنِ آبْنَتِکَ آلنَّازِلَةِ فِي جِوَارِکَ، وَآلسَّرِيعَةِ اللِّحَاقِ بِکَ، قَلَّ، يَا رَسُولَ آللّهِ، عَنْ صَفِيَّتِکَ صَبْرِي، وَرَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي، إِلاَّ أَنَّ فِي آلتَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِکَ، وَ فَادِحِ مُصِيبَتِکَ، مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ، وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَصَدْرِي نَفْسُکَ، فـَ (إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ!) فَلَقَدِ آسْتُرْجِعَتِ آلْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ آلرَّهيِنَةُ! أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ، وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، إلَى أَنْ يَخْتَارَ آللّهُ لِي دَارَکَ آلَّتي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ. وَ سَتُنَبِّئُکَ آبْنَتُکَ بتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا آلسُّؤَالَ، وَ آسْتَخْبِرْهَا آلْحَالَ؛ هذَا وَ لَمْ يَطُلِ آلْعَهْدُ، وَ لَمْ يَخْلُ مِنْکَ الذِّکْرُ، وَالسَّلامُ عَلَيْکُمَا سَلامَ مُوَدِّعٍ، لا قَالٍ وَلاسَئِمٍ، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالَةٍ، وَ إِنْ أُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ آللّهُ آلصَّابِرِينَ.

از سخنان امام (عليه السلام) است
که به هنگام دفن سيده زنان جهان، فاطمه (عليها السلام) خطاب به رسول الله (صلي الله عليه و آله) در کنار قبر پيامبر (صلي الله عليه و آله) بيان کرد و
سلام و درود بر تو اى رسول خدا ازسوى خودم و ازسوى دخترت (زهرا) که هم اکنون در جوار تو فرود آمده و به سرعت به تو ملحق شده است. اى رسول خدا! از فراق دختر برگزيده و پاکت پيمانه صبرم لبريز شده و طاقتم از دست رفته است، هر چند پس از روبرو شدن با غم بزرگ فراق و مصيبت دردناک تو، اين مصيبت براى من قابل تحمّل شده است. (فراموش نمى کنم) من تو را با دست خود در ميان قبر نهادم و هنگام رحلتت، روح تو در ميان گلو و سينه من روان شد «فـَ (إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ)؛ ما از خداييم و به سوى او بازمى گرديم» (اى رسول خدا) امانتى که به من سپرده بودى هم اکنون بازپس داده شد و گروگانى که نزد من بود گرفته شد؛ ولى اندوهم جاودانى است و شب هايم همراه بيدارى وبى قرارى؛ تا آن زمان که خداوند منزلگاهى را که تو در آن اقامت گزيده اى برايم برگزيند (و به تو ملحق شوم). (اى رسول خدا) به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امّت تو در ستم کردن به وى دست به دست هم داده بودند. سرگذشت دردناک او را بى پرده از او بپرس و خبر اين حوادث را از وى بگير. اين حوادث دردناک در زمانى رخ داد که هنوز مدّت زيادى از رحلت تو نگذشته و يادت فراموش نگشته بود. درود خدا بر شما هر دو باد، درود و سلام وداع کننده؛ نه سلام (و وداع) ناخشنود خسته دل، اگر از کنار قبرت بازگردم به سبب ملالت نيست و اگر اقامت گزينم (و گريه و زارى سردهم) هرگز به دليل سوءظن به وعده نيک خداوند درمورد صابران و شکيبايان نمى باشد.