وَمِن خُطبَةٍ لَهَ عَلَيهِ السَّلامُ
لَمّا غَلَبَ أصْحَابُ مُعاوِيَةَ أصْحَابَهُ (عليه السلام) عَلى شَرِيعَةِ الْفُرَاتِ بِصِفِّينَ وَمَنَعُوهُمُ الْمَاءَ
قَدِ آسْتَطْعَمُوکُمُ آلْقِتَالَ فَأَقِرُّوا عَلَى مَذَلَّةٍ، وَتَأْخِيرِ مَحَلَّةٍ، أَوْ رَوُّوا السُّيُوفَ مِنَ الدِّمَاءِ تَرْوَوْا مِنَ آلْمَاءِ؛ فَالْمَوْتُ فِي حَيَاتِکُمْ مَقْهُورِينَ، وَآلْحَيَاةُ فِي مَوْتِکُمْ قَاهِرِينَ. أَلاَ وَإِنَّ مُعَاوِيَةَ قَادَ لُمَةً مِنَ آلْغُوَاةِ، وَعَمَّسَ عَلَيْهِمُ آلْخَبَرَ، حَتَّى جَعَلُوا نُحُورَهُمْ أَغْرَاضَ آلْمَنِيَّةِ.
از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
آن را زمانى ايراد فرمود که ياران معاويه بر اصحاب امام (عليه السلام) غلبه کرده، شريعه فرات را در صفّين به تصرّف خود درآورده و آب را از آن ها دريغ کرده بودند. (اين خطبه اصحاب امام (عليه السلام) را به خروش آورد، به گونه اى که با يک حمله شريعه فرات را از دست آن ها باز پس گرفتند و آزاد کردند!)
آنها (سپاه معاويه، با بستن آب به روى شما) از شما جنگ طلبيده اند، بنابراين (دربرابر اين عمل ناجوانمردانه دو راه در پيش داريد:) يا بايد تن به ذلّت وانحطاط منزلت خويش بدهيد، يا شمشيرهايتان را از خون (اين بى رحمان) سيراب کنيد، تا بتوانيد از آب سيراب شويد. (بدانيد) مرگ، در زندگىِ توأم با شکست شماست، و حيات، در مرگِ پيروزمندانه شما، آگاه باشيد که معاويه گروهى از بى خبران گمراه را همراه خود آورده و حق را با نيرنگ و تزوير از آن ها پنهان کرده، تا آن جا که گلوهاى خويش را آماج تيرها و شمشيرهاى مرگ آور ساخته اند!