خطبه 92

خطبه چیست؟ خطبه یا وعظ سخنی است برای تحریک مردم به انجام یا ترک عملی از طریق تحریک عواطف و اقناع آن‌ها. در واقع در خطابه پیش از آن که اندیشه و فکر افراد مورد خطاب باشد، احساسات و عواطف آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهند. آیین سخنوری را خطابت می‌گویند.

وَمِن کَلامٍ لَهُ عَلَيهِ السَّلامُ
لَمّا أرادَهُ النّاسُ على البَيْعَةِ بَعْدَ قَتْلِ عُثْمَانَ
دَعُوني وَ الْتَمِسُوا غَيْرِي؛ فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْرآ لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ؛ لاتَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ، وَ لا تَثْبُتُ عَلَيْهِ الْعُقُولُ. وَ إِنَّ الاْفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ، وَالْمَحَجَّةَ قَدْ تَنَکَّرَتْ. وَ اعْلَمُوا أَنِّي إنْ أَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ مَا أَعْلَمُ، وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ، وَ إِنْ تَرَکْتُمُونِي فَأَنَا کَأَحَدِکُمْ؛ وَلَعَلِّي أَسْمَعُکُمْ وَأَطْوَعُکُمْ لِمَنْ وَلَّيْتُمُوهُ أَمْرَکُمْ، وَ أَنَا لَکُمْ وَزِيرآ، خَيْرٌ لَکُمْ مِنِّي أَمِيرآ!

از سخنان امام (عليه السلام) است
آن را هنگامى ايراد کرد که مردم بعد از قتل عثمان، مى خواستند با او بيعت کنند (و او مى خواست با اين سخن، هم با مردم اتمام حجّت فرمايد و هم بى اعتنايى خود را به مقام، ثابت کند)
مرا رها کنيد و ديگرى را بطلبيد! چراکه ما به استقبال چيزى مى رويم که چهره ها و رنگ هاى گوناگون دارد و دل ها بر آن استوار و عقل ها بر آن ثابت نمى ماند (چون قبول زمامدارى در اين شرايط، بسيار مشکل و طاقت فرساست)؛ ابرهاى تيره وتار، افق ها را پوشانيده و راه مستقيم حق (در اين فضاى ظلمانى) ناشناخته است. بدانيد که اگر من دعوت شما را بپذيرم مطابق آنچه خود مى دانم (با اصول حق و عدالت) با شما رفتار خواهم کرد و هرگز به سخن اين و آن وسرزنشِ سرزنش کنندگان، گوش نخواهم داد! و اگر مرا رها کنيد همچون يکى از شما خواهم بود (و با عدم وجود يار و ياور، مسئوليّتى نخواهم داشت) بلکه شايد از شما شنواتر و مطيع تر دربرابر رئيس حکومت و واليان امر (در حفظ کيان اسلام و منافع مردم) باشم و من براى شما وزير و مشاور باشم بهتر از آن است که امير و رهبر باشم (چراکه اگر امير باشم و با من مخالفت کنيد کافر مى شويد، ولى اگر ديگرى به جاى من باشد چنين نيست).