خطبه 110

خطبه چیست؟ خطبه یا وعظ سخنی است برای تحریک مردم به انجام یا ترک عملی از طریق تحریک عواطف و اقناع آن‌ها. در واقع در خطابه پیش از آن که اندیشه و فکر افراد مورد خطاب باشد، احساسات و عواطف آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهند. آیین سخنوری را خطابت می‌گویند.

وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَلَيهِ السِّلام
فِي أرْکانِ الدِّينِ

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن از ارکان اسلام سخن مى گويد.

بخش اوّل

إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى آللهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى، آلإِيمَانُ بِهِ وَبِرَسُولِهِ، وَآلْجِهادُ فِي سَبِيلِهِ، فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الإِسْلامِ؛ وَ کَلِمَةُ الإِخْلاَصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ؛ وَ إِقَامُ الْصَلاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ؛ وَ إِيتَاءُ الزَّکاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ؛ وَصَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةُ مِنَ الْعِقَابِ؛ وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَآعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ اَلْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ، وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي آلْمَالِ، وَمَنْسَأَةٌ فِي الأَجَلِ؛ وَ صَدَقَةُ آلسِّرِّ فَإِنَّهَا تُکَفِّرُ الْخَطِيئَةَ؛ وَ صَدَقَةُ الْعَلانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ آلسُّوءِ؛ وَ صَنَائِعُ الْمَعرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهَوَانِ.

برترين وسيله اى که متوسّلان به خدا، به آن توسّل مى جويند عبارت است از: ايمان به خدا وپيامبر او و جهاد در راه خدا که قلّه رفيع اسلام است و کلمه اخلاص (وشهادت به يگانگى خدا) که هماهنگ با فطرت انسانى است، و برپا داشتن نماز که حقيقت دين و آيين است، و اداى زکات که فريضه اى واجب است، وروزه ماه رمضان که سپرى دربرابر عذاب الهى است، و حج و عمره خانه خدا که نابود کننده فقر و شست وشو دهنده گناه است و صله رحم که سبب فزونى مال وطول عمر، و صدقه پنهانى که کفّاره گناهان است و صدقه آشکار که از مرگ هاى بد پيشگيرى مى کند و خدمت به خلق که از لغزش ها و شکست هاى خفّت بار جلوگيرى مى کند.

بخش دوم

أَفِيضُوا فِي ذِکْرِ اللهِ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الذِّکْرِ. وَآرغَبُوا فِيمَا وَعَدَ آلمُتَقِينَ فَإِنَّ وَعْدَهُ أَصْدَقُ آلْوَعْدِ. وَآقْتَدُوا بِهَدْيِ نَبِيِّکُمْ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ آلْهَدْيِ. وَآسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإِنَّهَا اَهْدَى السُّنَنِ. وَ تَعَلَّمُوا آلْقُرآن فَإِنَّهُ أَحْسَنُ آلْحَدِيثِ، وَتَفَقَّهُوا فِيهِ فَإِنَّهُ رَبِيعُ آلْقُلُوبِ، وَآسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفَاءُ الصُّدُورِ، وَ أَحْسِنُوا تِلاَوَتَهُ فَإِنَّهُ أَنْفَعُ آلْقَصَص، وَ إِنَّ آلْعَالِمَ العَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمِهِ کَالْجَاهِلِ آلْحَائِرِ آلَّذِي لا يَسْتَفِيقُ مِنْ جَهْلِهِ؛ بَلِ آلْحُجَّةُ عَلَيْهِ أعْظَمُ، وَ آلحَسْرَةُ لَهُ أَلْزَمُ، وَهُوَ عِنْدَاللهِ أَلْوَمُ.

پيوسته به ياد خدا باشيد که بهترين يادهاست! و به آنچه خداوند به پرهيزکاران وعده داده است، علاقه مند باشيد که وعده او صادق ترين وعده هاست! به راه ورسم پيامبرتان اقتدا کنيد، که بهترين راه ورسم هاست! دستورها و سنّت او را به کار بنديد که هدايت کننده ترين سنّت هاست! قرآن را فراگيريد که بهترين گفته هاست! و در آن بينديشيد که بهار قلب هاست! از نور آن شفا و درمان بطلبيد که شفاى دل ها(ى بيمار) است! و آن را به نيکوترين وجه تلاوت کنيد، که نافع ترين سخن هاست.
به يقين، عالمى که به غير علمش عمل مى کند، همچون جاهل سرگردانى است که هرگز از جهل خويش بيرون نمى آيد؛ بلکه حجّت بر او عظيم تر، حسرتش پايدارتر، و سرزنش او در پيشگاه خدا سزاوارتر است!