خطبه 138

خطبه چیست؟ خطبه یا وعظ سخنی است برای تحریک مردم به انجام یا ترک عملی از طریق تحریک عواطف و اقناع آن‌ها. در واقع در خطابه پیش از آن که اندیشه و فکر افراد مورد خطاب باشد، احساسات و عواطف آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهند. آیین سخنوری را خطابت می‌گویند.

وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يُومِىءُ فِيها إلى ذِکْرِ الْمَلاَحِمِ

وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَليهِ السَّلامُ
يُومِىءُ فِيها إلى ذِکْرِ الْمَلاَحِمِ

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است
که در آن، حوادث مهم آينده را پيشگويى مى کند.

بخش اوّل

يَعْطِفُ الْهَوى عَلَى الْهُدَى، إذا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى، وَيَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إذا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ.

او خواسته هاى دل را پيرو هدايت قرار مى دهد، در زمانى که مردم هدايت را پيرو خواسته هاى دل قرار داده اند، و رأى و فکر را پيرو قرآن مى سازد، در آن زمان که مردم قرآن را تابع فکر خود قرار داده اند.

بخش دوم

ومنها: حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِکُمْ عَلَى سَاقٍ، بَادِياً نَوَاجِذُهَا، مْملُوءَةً أَخْلاَفُهَا، حُلْواً رَضَاعُهَا، عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا. أَلا وَفِي غَدٍ ـ وَسَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لا تَعْرِفُونَ ـ يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِىءِ أَعْمَالِهَا، وَتُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِيذَ کَبِدِهَا، وَتُلْقِي إلَيْهِ سِلْماً مَقَالِيدَهَا، فَيُرِيکُمْ کَيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ، وَيُحْيِي مَيِّتَ الْکِتَابِ وَالسُّنَّةِ.

(اين وضع همچنان ادامه مى يابد) تا جنگ، همچون حيوان خطرناک وخشمگينى، روى پاهاى خود بايستد، در حالى که دندان هايش آشکار باشد، پستان هايش پر از شير است و نوشيدنش شيرين، اما سرانجامش تلخ و ناگوار است!
آگاه باشيد! فردا ـ همان فردايى که حوادثى با خود مى آورد که شما نمى دانيدـ کسى بر شما حکومت خواهد کرد که از غير آن طايفه (آتش افروزان جنگ هاى خونين و ظالمانه) است و او عمّال حکومت هاى ظالم پيشين را به کيفر اعمال بدشان مى رساند، در آن زمان زمين گنج هاى درونش را بيرون مى ريزد و کليدهايش را تسليم وى مى کند، آن وقت او به شما نشان مى دهد که روش عدالت گسترى چگونه است، و آنچه را که از کتاب و سنت مرده است، زنده مى کند.

بخش سوم

منها: کَأَنِّي بِهِ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ، وَفَحَصَ بِرَايَاتِهِ فِي ضَوَاحِي کُوفَانَ، فَعَطَفَ عَلَيْهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ، وَفَرَشَ الْأَرْضَ بِالرُّوُوسِ. قَدْ فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ، وَثَقُلَتْ فِي الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ، بَعِيدَ الْجَوْلَةِ، عَظِيمَ الصَّوْلَةِ. وَاللهِ لَيُشَرِّدَنَّکُمْ فِي أَطْرَافِ الْأَرْضِ حَتَّى لا يَبْقَى مِنْکُمْ إِلاَّ قَلِيلٌ، کَالْکُحْلِ فِي الْعَيْنِ، فَلا تَزَالُونَ کَذلِکَ، حَتَّى تَوُوبَ إلَى الْعَرَبِ عَوَازِبُ أَحْلاَمِهَا! فَالْزَمُوا السُّنَنَ الْقَائِمَةَ، وَالاْثَارَ الْبَيِّنَةَ، والْعَهْدَ الْقَرِيبَ الَّذِي عَلَيْهِ بَاقِي النُّبُوَّةِ. وَاعْلَمُوا أَنَّ الشّيْطَانَ إنَّمَا يُسَنِّي لَکُمْ طُرُقَهُ لِتَتَّبِعُوا عَقِبَهُ.

گويا او را مى بينم که نعره اش از شام بلند است، و پرچم هايش را در اطراف کوفه گسترانده (به اهتزاز درآورده) است! همانند شترى خشمگين و خطرناک به سوى آن مى آيد، و زمين را با سرها فرش مى کند! دهانش را باز کرده (و همه چيز را فرو مى بلعد). گام هايش بر زمين سنگين است (و همه مناطق را زير نفوذ خود مى گيرد) جولان او وسيع و حمله اش عظيم است.
به خدا سوگند! شما را در اطراف زمين پراکنده مى کند تا آن جا که جز تعداد کمى از شما ـ همچون بقاياى سرمه در چشم ـ باقى نماند!.
اين وضع همچنان ادامه مى يابد، تا زمانى که عقل و فکر از دست رفته عرب، به او بازگردد (و در سايه عقل و درايت، دست اتّحاد به هم دهند و بر ستمگران بشورند) پس (اى مردم!) با سنّت هاى جاودانه اسلام و آثار آشکار پيامبر (صلي الله عليه و آله) وپيمان نزديکى که ميراث نبوّت بر آن باقى است، همراه و همگام باشيد، وبدانيد که شيطان راه هاى خويش را براى شما آسان جلوه مى دهد، تا از او پيروى کنيد!