خطبه 79

خطبه چیست؟ خطبه یا وعظ سخنی است برای تحریک مردم به انجام یا ترک عملی از طریق تحریک عواطف و اقناع آن‌ها. در واقع در خطابه پیش از آن که اندیشه و فکر افراد مورد خطاب باشد، احساسات و عواطف آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهند. آیین سخنوری را خطابت می‌گویند.

وَ مِنَ الْکَلَام‏ لَه‏ (عليه السلام) قالَهُ لِبَعْضِ أَصْحابِهِ لَمّا عَزَمَ عَلَى المَسِيرِ إِلَى الْخَوارِجِ وَ قَدْ قالَ لَهُ: إِنْ سِرْتَ يا أمِيرَالمُؤمِنِين فِي هذَا الْوَقْتِ خَشِيتُ أَلاَّ تَظْفَرَ بِمُرادِکَ مِنْ طَرِيقِ عِلْمِ النُّجومِ. فَقالَ عَلَيْهِ السَّلامُ: ...

از سخنان امام (عليه السلام) است هنگامى که آماده حرکت براى نبرد با خوارج بود، يکى از يارانش عرض کرد: «اى اميرمؤمنان! از آن مى ترسم که اگر در اين ساعت حرکت کنى، به مراد خويش نرسى؛ اين سخن را که مى گويم به وسيله علم نجوم به دست آورده ام». امام (عليه السلام) در پاسخ چنين فرمود:

بخش اول


أَتَزْعَمُ أَنَّکَ تَهْدِي إِلَى السَّاعَةِ الَّتِي مَنْ سَارَ فِيهَا صُرِفَ عَنْهُ السُّوءُ؟ وَ تُخَوِّفُ مِنَ السَّاعَةِ الَّتِي مَنْ سَارَ فِيهَا حَاقَ بِهِ آلضُّرُّ؟! فَمَنْ صَدَّقَکَ بِهذَا فَقَدْ کَذَّبَ آلْقُرْآنَ، وَ آسْتَغْنَى عَنِ آلاِسْتِعَانَةِ بِاللهِ فِي نَيْلِ آلْـمَحْبُوبِ وَ دَفْعِ آلْمَکْرُوهِ؛ وَ تَبْتَغِي فِي قَوْلِکَ لِلْعَامِلِ بِأَمْرِکَ أَنْ يُوَلِّيَکَ آلْحَمْدَ دُونَ رَبِّهِ، لِأَنَّکَ ـ بِزَعْمِکَ ـ أَنْتَ هَدَيْتَهُ إِلَى السَّاعَةِ الَّتِي نَالَ فِيهَا النَّفْعَ، وَ أَمِنَ الضُّرَّ!!

آيا گمان مى کنى که مى توانى به آن ساعتى رهنمون شوى که هرگاه کسى در آن ساعت حرکت کند، با حادثه بدى روبرو نخواهد شد؟ و از آن ساعت برحذر دارى که هرکس در آن حرکت مى کند، زيان مى بيند؟ کسى که تو را در اين گفتار تصديق کند قرآن را تکذيب کرده (چرا که قرآن همه اين امور را ازسوى خدا مى داند) و از يارى جستن از خدا در رسيدن به هدف هاى مطلوب و مصون ماندن از حوادث ناخوشايند، خود را بى نياز مى پندارد. تو مى خواهى با اين ادّعا، کسانى که به دستورت عمل مى کنند، تو را ستايش کنند نه پروردگار خود را؛ زيرا ـ به گمان خود ـ تو آن ها را به ساعتى که در آن به مقصود مى رسند و از زيان برکنار مى مانند، هدايت کرده اى! (چه پندار باطلى!)

بخش دوم


أَيُّهَا النَّاسُ، إِيَّاکُمْ وَ تَعَلُّمَ النُّجُومِ، إِلاَّ مَا يُهْتَدَى بِهِ فِي بَرٍّ أَوْ بَحْرٍ، فَإِنَّهَا تَدْعُو إِلَى آلْکَهَانَةِ، وَ آلْمُنَجِّمُ کَالْکَاهِنِ، وَ آلْکَاهِنُ کَالسَّاحِرِ، وَ السَّاحِرُ کَالْکَافِرِ! وَ آلْکَافِرُ فِي النَّارِ! سِيرُوا عَلَى آسْمِ اللهِ.

اى مردم! از فرا گرفتن علم نجوم (آنچه مربوط به پيشگويى به وسيله ستارگان است) بپرهيزيد! جز به آن مقدار که در خشکى، يا دريا به وسيله آن هدايت حاصل مى شود؛ چرا که نجوم به کهانت دعوت مى کند و منجّم همچون کاهن است و کاهن همچون ساحر و ساحر همچون کافر است و کافر در آتش دوزخ است! حال که چنين است، به نام خدا به سوى مقصد حرکت کنيد.