أَتَزْعَمُ أَنَّکَ تَهْدِي إِلَى السَّاعَةِ الَّتِي مَنْ سَارَ فِيهَا صُرِفَ عَنْهُ السُّوءُ؟ وَ تُخَوِّفُ مِنَ السَّاعَةِ الَّتِي مَنْ سَارَ فِيهَا حَاقَ بِهِ آلضُّرُّ؟! فَمَنْ صَدَّقَکَ بِهذَا فَقَدْ کَذَّبَ آلْقُرْآنَ، وَ آسْتَغْنَى عَنِ آلاِسْتِعَانَةِ بِاللهِ فِي نَيْلِ آلْـمَحْبُوبِ وَ دَفْعِ آلْمَکْرُوهِ؛ وَ تَبْتَغِي فِي قَوْلِکَ لِلْعَامِلِ بِأَمْرِکَ أَنْ يُوَلِّيَکَ آلْحَمْدَ دُونَ رَبِّهِ، لِأَنَّکَ ـ بِزَعْمِکَ ـ أَنْتَ هَدَيْتَهُ إِلَى السَّاعَةِ الَّتِي نَالَ فِيهَا النَّفْعَ، وَ أَمِنَ الضُّرَّ!!
آيا گمان مى کنى که مى توانى به آن ساعتى رهنمون شوى که هرگاه کسى در آن ساعت حرکت کند، با حادثه بدى روبرو نخواهد شد؟ و از آن ساعت برحذر دارى که هرکس در آن حرکت مى کند، زيان مى بيند؟ کسى که تو را در اين گفتار تصديق کند قرآن را تکذيب کرده (چرا که قرآن همه اين امور را ازسوى خدا مى داند) و از يارى جستن از خدا در رسيدن به هدف هاى مطلوب و مصون ماندن از حوادث ناخوشايند، خود را بى نياز مى پندارد. تو مى خواهى با اين ادّعا، کسانى که به دستورت عمل مى کنند، تو را ستايش کنند نه پروردگار خود را؛ زيرا ـ به گمان خود ـ تو آن ها را به ساعتى که در آن به مقصود مى رسند و از زيان برکنار مى مانند، هدايت کرده اى! (چه پندار باطلى!)