خطبه 99

خطبه چیست؟ خطبه یا وعظ سخنی است برای تحریک مردم به انجام یا ترک عملی از طریق تحریک عواطف و اقناع آن‌ها. در واقع در خطابه پیش از آن که اندیشه و فکر افراد مورد خطاب باشد، احساسات و عواطف آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهند. آیین سخنوری را خطابت می‌گویند.

وَمِن خُطبَةٍ لَهُ عَلَيهِ السِّلامُ فِي التَّزْهِيدِ مِنَ الدُّنْيا

از خطبه هاى امام (عليه السلام) است که درباره زهد در دنيا سخن مى گويد

بخش اوّل

نَحْمَدُهُ عَلَى مَا کَانَ، وَ نَسْتَعِينُهُ مِنْ أَمْرِنا عَلَى مَا يَکُونُ، وَ نَسْأَلُهُ الْمُعَافَاةَ فِي الأَدْيَانِ، کَمَا نَسَأَلُهُ الْمُعَافَاةَ فِي الأَبْدَانِ.

ما خدا را بر آنچه رخ داده است، حمد و سپاس مى گوييم؛ و از او يارى مى طلبيم براى کارهايى که در پيش داريم، و از درگاهش سلامت در دين مى طلبيم، آن گونه که سلامت در بدن را تقاضا مى کنيم.

بخش دوم

عِبَادَ اللهِ، أُوصِيکُمْ بِالرَّفْضِ لِهذِهِ الدُّنْيَا التَّارِکَةِ لَکُمْ وَ إِنْ لَمْ تُحِبُّوا تَرْکَهَا، وَالْمُبْلِيَةِ لأَجْسَامِکُمْ وَ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ تَجْدِيدَهَا، فَإِنَّمَا مَثَلُکُمْ وَمَثَلُهَا کَسَفْرٍ، سَلَکُوا سَبِيلا فَکَأَنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوهُ، وَ أَمُّوا عَلَمآ فَکَأَنَّهُمْ قَدْ بَلَغُوهُ. وَ کَمْ عَسَى الْمُجْرِي إِلَى الْغَايَةِ أَنْ يَجْرِىَ إِلَيْهَا حَتَّى يَبْلُغَهَا! وَ مَا عَسَى أَنْ يَکُونَ بَقَاءُ مَنْ لَهُ يَوْمٌ لا يَعْدُوهُ، وَ طَالِبٌ حَثِيثٌ مِنَ الْمَوتِ يَحْدُوهُ وَ مُزْعِجٌ فِي الدُّنْيَا حَتَّى يُفَارِقَهَا رَغْمآ! فَلا تَنَافَسُوا فِي عِزِّ الدُّنْيَا وَ فَخْرِهَا، وَ لا تَعْجَبُوا بِزِينَتِهَا وَنَعِيمِهَا، وَ لا تَجْزَعُوا مِنْ ضَرَّائِهَا وَبُؤْسِهَا، فَإِنَّ عِزَّهَا وَ فَخْرَهَا إِلَى انْقِطَاع، وَإِنَّ زِينَتَهَا وَ نَعِيمَهَا إِلَى زَوَالٍ، وَ ضَرَّاءَهَا وَ بُؤْسَهَا إِلَى نَفَادٍ، وَ کُلُّ مُدَّةٍ فِيهَا إِلَى انْتِهَاءٍ، وَ کُلُّ حَيٍّ فِيهَا إِلَى فَنَاءٍ.

اى بندگان خدا! شما را به ترک اين دنيايى که سرانجام شما را ترک مى گويد توصيه مى کنم؛ هر چند ترک آن را دوست نداشته باشيد! دنيايى که جسم هاى شما را کهنه و فرسوده مى سازد، با اين که دوست داريد همواره تازه و نو گردد! شما نسبت به دنيا به مسافرانى مى مانيد که وقتى گام در جادّه نهاده اند، احساس مى کنند به پايان راه رسيده اند و تا قصد رسيدن به نشانه اى در وسط راه کرده اند، گويى بلافاصله در کنار آن قرار گرفته اند.
(آرى، دنيا به سرعت پايان مى يابد!) کسى که (در اين دنيا) به سوى مقصد پيش مى رود چه زود به آن مى رسد! و چگونه مى تواند اميد به بقا داشته باشد آن کس که روز معيّنى در پيش دارد، که از آن نمى تواند فراتر برود، مرگ به سرعت او را دنبال مى کند و به پيش مى راند و اجل او را به زور و برخلاف ميلش به جدايى از دنيا وادار مى سازد. حال که چنين است، براى به دست آوردن عزّت وافتخارات (موهوم) سرودست نشکنيد؛ و به زينت و نعمت هايش فريفته نشويد؛ و از رنج و ناراحتى هاى آن بى تابى نکنيد! چراکه عزّت و افتخاراتش به زودى پايان مى گيرد؛ زينت و نعمت هايش زايل مى گردد و رنج وناراحتى هايش تمام مى شود (و در يک کلمه) دوران هرچيز سپرى مى گردد وهر موجود زنده اى به سوى فنا پيش مى رود!

بخش سوم

أَوَلَيْسَ لَکُمْ فِي آثَارِ الأَوَّلِينَ مُزْدَجَرٌ، وَ فِي آبَائِکُمُ الْمَاضِينَ تَبْصِرَةٌ وَمُعْتَبَرٌ، إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ! أَوَلَمْ تَرَوْا إِلَى الْمَاضِينَ مِنْکُمْ لا يَرْجِعُونَ، وَإِلَى الْخَلَفِ الْبَاقِينَ لا يَبْقَوْنَ! أَوَلَسْتُمْ تَرَوْنَ أَهْلَ الدُّنْيَا يُصْبِحُونَ وَيُمْسُونَ عَلَى أَحْوَالٍ شَتَّى: فَمَيِّتٌ يُبْکَى، وَ آخَرُ يُعَزَّى، وَ صَرِيعٌ مُبْتَلىً، وَعَائِدٌ يَعُودُ، وَ آخَرُ بِنَفْسِهِ يَجُودُ، وَ طَالِبٌ لِلدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُهُ، وَغَافِلٌ وَ لَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ؛ وَ عَلَى أَثَرِ الْمَاضِي مَا يَمْضِي الْبَاقِي!

آيا اگر درست بينديشيد براى شما در آثار پيشينيان عامل بازدارنده اى نيست؟ و در نياکان گذشته شما وسيله بينايى و عبرت وجود ندارد؟ آيا نمى دانيد که گذشتگانتان بازنمى گردند و بازماندگان شما باقى نمى مانند؟! آيا اهل دنيا را مشاهده نمى کنيد که صبح و شام حالات گوناگونى دارند: يکى مى ميرد و بر او مى گريند، و ديگرى مى ماند و به او تسليت مى گويند؛ يکى در بستر بيمارى افتاده و ديگرى به عيادت او مى رود، و يکى ديگر در حال جان کندن است. يکى به دنبال دنيا مى رود، در حالى که مرگ درپى او در حرکت است؛ ديگرى در عالم غفلت فرو رفته، در حالى که مرگ از او غافل نيست (آرى!) بدين گونه بازماندگان به دنبال گذشتگان در حرکت اند!

بخش چهارم

أَلا فَاذْکُرُوا هَاذِمَ اللَّذَّاتِ، وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ، وَ قَاطِعَ الْأُمْنِيَاتِ، عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلأَعْمَالِ الْقَبِيحَةِ؛ وَ اسْتَعِينُوا اللهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ، وَ مَا لا يُحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ.

به هوش باشيد! در آن هنگام که با شتاب به سراغ اعمال زشت مى رويد، نابودکننده لذّات و برهم زننده خواسته ها و قطع کننده آرزوها را به ياد آوريد؛ وبراى اداى حقّ واجب خداوند، و نعمت هاى بى شمار و احسان هاى بى پايانش، از او يارى بطلبيد.