خطبه 238
بخش اوّل
جُفَاةٌ طَغَامٌ، وَ عَبِيدٌ أَقْزَامٌ، جُمِعُوا مِنْ کُلِّ أَوْبٍ، وَ تُلُقِّطُوا مِنْ کُلِّ شَوْبٍ، مِمَّنْ يَنْبَغِي أَنْ يُفَقَّهَ وَ يُوَدَّبَ، وَ يُعَلَّمَ وَ يُدَرَّبَ، وَ يُوَلَّى عَلَيْهِ، وَيُوْخَذَ عَلَى يَدَيْهِ. لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ، وَ لا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّوُا الدّارَ وَ الْإِيمَانَ.
آن ها افرادى سنگدل، اوباش و بردگانى فرومايه اند که از هر سو گردآورى شده و از گروه هاى مختلف و ناهمگون برگرفته شده اند. آن ها کسانى هستند که سزاوار است دين و ادب را بياموزند و تعليم و تربيت شوند و ولى و قيّمى براى سرپرستى آن ها تعيين گردد و دستشان را بگيرند. آن ها نه از مهاجران اند، نه از انصار، نه از کسانى که خانه و زندگى خود را در اختيار مهاجران قرار دادند و از جان و دل ايمان را پذيرفتند.
بخش دوم
أَلا وَ إِنَّ الْقَوْمَ اخْتَارُوا لِأَنْفُسِهِمْ أَقْرَبَ الْقَوْمِ مِمَّا تُحِبُّونَ، وَ إِنَّکُمُ اخْتَرْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ أَقْرَبَ الْقَوْمِ مِمَّا تَکْرَهُونَ. وَ إِنَّمَا عَهْدُکُمْ بِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ قَيْسٍ بِالْأَمْسِ يَقُولُ: «إِنَّهَا فِتْنَةٌ، فَقَطِّعُوا أَوْتَارَکُمْ، وَ شِيمُوا سُيُوفَکُمْ». فَإِنْ کَانَ صَادِقاً فَقَدْ أَخْطَأَ بِمَسِيرِهِ، غَيْرَ مُسْتَکْرَهٍ، وَ إِنْ کَانَ کَاذِباً فَقَدْ لَزِمَتْهُ التُّهَمَةُ. فَادْفَعُوا فِي صَدْرِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ بِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ، وَ خُذُوا مَهَلَ الْأَيَّامِ، وَ حُوطُوا قَوَاصِيَ الْإِسْلامِ. أَلا تَرَوْنَ إِلَى بِلادِکُمْ تُغْزَى، وَ إِلَى صَفَاتِکُمْ تُرْمَى؟
آگاه باشيد! شاميان (در امر حکميت) براى خويش نزديک ترين افراد به مقصود و مطلوبشان را انتخاب کرده اند و شما نزديک ترين افراد را به آنچه از آن ناخشنود هستيد براى حکميّت انتخاب کرده ايد، شما کار عبداللّه بن قيس (ابوموسى اشعرى) را ديروز (در جنگ جمل) به ياد داريد که مى گفت: اين واقعه فتنه است، بند کمان ها را ببريد و شمشيرها را در نيام کنيد (و هرگز به سوى اين ميدان حرکت ننماييد، ولى خودش در جنگ صفين شرکت کرد!) اگر او راست مى گويد (که اين جنگ ها فتنه است) پس شرکتش بدون اجبار و با ميل خود در اين ميدان نبرد خطا بود و اگر دروغ مى گويد، پس متهم است (و شخص متهم ودروغگو نبايد براى چنين امر مهمى، يعنى حکميت برگزيده شود. اکنون که بالا بردن قرآن بر نيزه ها شما را فريب داده و کار به مسئله حکميّت کشيده شده و شما آماده نبرد تا پيروزى با لشکر شام نيستيد، براى حکميّت) سينه عمروعاص را با
مشت گره کرده عبدالله بن عباس بکوبيد و از فرصت روزگار استفاده کنيد ومرزهاى دوردست اسلام را در اختيار بگيريد. مگر نمى بينيد شهرهاى شما مورد هجوم دشمن قرار گرفته و نيروهاى قدرتمند شما هدف تير دشمن واقع شده است؟