عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللَّهِ إِلَيْهِ عَبْداً أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ، فَاسْتَشْعَرَ الْحُزْنَ، وَ تَجَلْبَبَ الْخَوْفَ؛ فَزَهَرَ مِصْبَاحُ الْهُدَى فِي قَلْبِهِ، وَ أَعَدَّ الْقِرَى لِيَوْمِهِ النَّازِلِ بِهِ، فَقَرَّبَ عَلَى نَفْسِهِ الْبَعِيدَ، وَ هَوَّنَ الشَّدِيدَ. نَظَرَ فَأَبْصَرَ [فأَقصر]، وَ ذَکَرَ فَاسْتَکْثَرَ، وَ ارْتَوَى مِنْ عَذْبٍ فُرَاتٍ سُهِّلَتْ لَهُ مَوَارِدُهُ، فَشَرِبَ نَهَلًا، وَ سَلَکَ سَبِيلًا جَدَداً. قَدْ خَلَعَ سَرَابِيلَ الشَّهَوَاتِ، وَ تَخَلَّى مِنَ الْهُمُومِ، إِلَّا هَمّاً وَاحِداً انْفَرَدَ بِهِ، فَخَرَجَ مِنْ صِفَةِ الْعَمَى، وَ مُشَارَکَةِ أَهْلِ الْهَوَى، وَ صَارَ مِنْ مَفَاتِيحِ أَبْوَابِ الْهُدَى، وَ مَغَالِيقِ أَبْوَابِ الرَّدَى. قَدْ أَبْصَرَ طَرِيقَهُ، وَ سَلَکَ سَبِيلَهُ، وَ عَرَفَ مَنَارَهُ، وَ قَطَعَ غِمَارَهُ، وَ اسْتَمْسَکَ مِنَ الْعُرَى بِأَوْثَقِهَا، وَ مِنَ الْحِبَالِ بِأَمْتَنِهَا، فَهُوَ مِنَ الْيَقِينِ عَلَى مِثْلِ ضَوْءِ الشَّمْسِ.
اى بندگان خدا! از محبوب ترين بندگان نزد خداوند، کسى است که خدا او را در راه پيروزى بر (هوس هاى سرکش) نفسش يارى کرده است؛ از اين رو حزن و اندوه را شعار [=لباس زيرين] و ترس از خدا را جلباب [= لباس رويين] خود قرار داده است. در نتيجه، چراغ هدايت، در قلبش روشن شده و وسيله پذيرايى روزى را که در پيش دارد (روز مرگ و رستاخيز)، براى خود فراهم ساخته است.
او، دور را براى خود نزديک و سختى را آسان کرده است (با ديده حق بين) نگاه کرده و (حقايق هستى و عظمت پروردگار را) ديده است؛ به ياد خدا بوده وبه همين دليل، اعمال نيک فراوان به جا آورده است. از آب گوارايى که به آسانى
(با امدادهاى الهى) در اختيارش قرار گرفته، سيراب گشته و يک باره آن را سرکشيده است و راه هموار و مستقيمى را (که خدا به او نشان داده) پيموده است. جامه شهوات را از تن برون کرده و از تمام همّوغم ها ـ جز يک اندوه ـ خود را تهى ساخته و تنها به آن مى انديشد (همّ و غم او، تنها وصال محبوب و قرب پروردگار است).
اين زهد و اخلاص، او را از نابينايى ها رهايى بخشيده و از زمره هوى پرستان خارج ساخته است؛ (بدين سبب) کليد درهاى هدايت و قفل درهاى ضلالت گرديده است. راه هدايت را با بصيرت دريافته و در آن گام نهاده و نشانه هاى اين راه را به خوبى شناخته و از امواج متلاطم شهوات، گذشته است. از ميان دستگيره هاى هدايت، به مطمئن ترين آن ها چنگ زده و از رشته ها(ى نجات) به محکم ترين آن ها متمسّک شده است؛ به همين دليل، در مقام يقين به آن جا رسيده که (حقايق را) همانند نور آفتاب مى بيند.