حکمت های نهج البلاغه شامل ۴۸۰ حکمت است که گزیده سخنان حکمتآمیز امیرالمؤمنین علیه السلام ، پندها و نیز پاسخ پرسشها و گفتارهای کوتاه وی آمده است.
امام (عليه السلام) فرمود: من چه زمانى آتش خشمم را فرو نشانم؟ آيا هنگامى که از انتقام، ناتوانم که به من مى گويند: اگر صبر کنى (تا توانا شوى) بهتر است يا هنگامى که قادر بر انتقامم که به من گفته مى شود: اگر عفو کنى بهتر است؟ {1}
امام (عليه السلام) از کنار مزبله اى گذشت، فرمود: اين همان است که بخيلان درباره آن بخل مى ورزيدند. و در روايت ديگرى چنين نقل شده که امام (عليه السلام) پس از مشاهده مزبله فرمود: اين همان چيزى است که ديروز شما بر سر تصاحب آن با هم رقابت مى کرديد. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: آنچه از مال تو از دست مى رود و مايه پند و عبرتت مى گردد در حقيقت از دست نرفته است. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: اين دل ها همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند. براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حکمت آميز و زيبا و ظريف انتخاب کنيد. {1}
امام (عليه السلام) هنگامى که اين سخن خوارج را که مى گفتند: «لا حکم الا لله» (حکم مخصوص خداست) شنيد فرمود: «سخن حقى است که معنى باطلى از آن اراده شده است». {1}
امام (عليه السلام) در بيان صفت توده هاى بى بندوبارى که گاه دست به دست هم مى دهند و مفاسدى در جامعه ايجاد مى کنند فرمود: آنها کسانى هستند که هر وقت هماهنگ شوند غالب مى گردند و هنگامى که پراکنده شوند شناخته نخواهند شد. در تعبير ديگرى گفته شده که امام (عليه السلام) فرمود: آنها کسانى هستند که هرگاه متحد شوند زيان مى رسانند و هر زمان متفرق گردند سود به بار مى آورند. کسى سؤال کرد: زيان آن ها را به هنگام متحد شدن دانستيم، منفعت آن ها به هنگام پراکنده شدن چيست؟ امام (عليه السلام) فرمود: پيشه وران و اهل کسب (از آنها) به کارهاى خود بازمى گردند و مردم از کار آنها بهره مند مى شوند؛ بنّا به سراغ بنّايى مى رود و بافنده مشغول بافندگى مى شود و نانوا به پخت نان مى پردازد. {1}
هنگامى که جنايت کارى را به همراه جمعى از اوباش خدمت امام (عليه السلام) آوردند امام (عليه السلام) فرمود: خوش آمد مباد بر چهره هايى که جز به هنگام حوادث بد ديده نمى شوند. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: همراه هر انسانى دو فرشته است که وى را (از خطرات) محافظت مى کنند، اما هنگامى که روز مقدّر فرارسد او را در برابر حوادث رها مى سازند و (بنابراين) اجل و سرآمد زندگى (که از سوى خداوند تعيين شده است) سپرى است محافظ و نگهدار. {1}
امام (عليه السلام) در پاسخ طلحه و زبير، که به آن حضرت پيشنهاد خلافت شورايى کردند و گفتند: با تو بيعت مى کنيم به اين شرط که در حکومت شريک باشيم، فرمود: نمى شود، (زيرا شرکت در خلافت معنا ندارد) شما در تقويت و کمک شريک شويد و يار و ياور به هنگام ناتوانى و سختى و مشکلات باشيد. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: اى مردم! از خدايى بترسيد که اگر سخنى بگوييد مى شنود و اگر چيزى را در دل پنهان داريد مى داند و بر مرگ پيشى گيريد که اگر از آن فرار کنيد به شما دست مى يابد و اگر بايستيد شما را مى گيرد و اگر فراموشش کنيد شما را فراموش نخواهد کرد. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: به علت ناسپاسى افراد، از کار نيک مضايقه نکنيد چرا که (در مقابل) گاه کسى از تو سپاسگزارى مى کند که از عمل نيکت هيچ بهره اى نبرده و چه بسا همين شکرگزارى اثرش بيش از ناسپاسى افراد ناسپاس باشد و (برتر از همه اين ها اين که) خدا نيکوکاران را دوست دارد. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: هر ظرفى براثر قرار دادن چيزى در آن از وسعتش کاسته مى شود مگر پيمانه علم که هر قدر از دانش در آن جاى گيرد وسعتش افزون مى گردد! {1}
امام (عليه السلام) فرمود: نخستين نتيجه اى که شخص بردبار از بردبارى خود کسب مى کند اين است که مردم در برابر جاهل و نادان از وى حمايت خواهند کرد. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: اگر حليم و بردبار نيستى خود را به بردبارى وادار کن (و همانند حليمان عمل کن) زيرا کمتر شده است که کسى خود را شبيه قومى کند و سرانجام از آنان نشود. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: هر کس به حساب خود برسد سود مى برد و آن کس که غافل بماند زيان مى بيند. کسى که (از خدا) بترسد ايمن مى گردد و کسى که عبرت گيرد بينا مى شود و آن کس که بينا گردد (حقايق را) مى فهمد و آن کس که (حقايق را) بفهمد دانا مى شود. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: دنيا همچون شتر بدخويى است که بعد از چموشى به ما روى مى آورد و همچون شترى است که دوشنده شير را گاز مى گيرد تا شير را براى فرزندش نگه دارى کند، سپس امام (عليه السلام) اين آيه را تلاوت فرمود: ما مى خواهيم بر مستضعفان زمين منت گذاريم و آنها را پيشوايان و وارثان آن قرار دهيم. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: تقواى الهى پيشه کنيد؛ تقواى کسى که براى اطاعت خدا دامن به کمر زده در حالى که خود را (از علايق مادى) جدا ساخته و سخت (در اين راه) مى کوشد و با بصيرت در راه خدا با چابکى گام برمى دارد و از ترس اعمالِ خود، به سرعت (به سوى مغفرت الهى) پيش مى رود و درباره بازگشت به پناهگاه اصلى (آخرت) و سرانجام زندگى و عاقبت کار مى انديشد. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: بخشش، حافظ آبروهاست و حلم دهان بند سفيه است و زکاتِ پيروزى، عفو است ودورى و فراموشى، کيفر پيمان شکنان است و مشورت عين هدايت است و آن کس که به رأى خود قناعت کند خويشتن را به خطر افکنده است و صبر با مصائب مى جنگد و جزع و بى تابى به حوادث دردناک زمان کمک مى کند و برترين بى نيازى ترک آرزوهاست و چه بسيار عقل ها که در چنگالِ هوا و هوس هاى حاکم بر آنها اسيرند و حفظ تجربه ها بخشى از موفقيت است و دوستى، نوعى خويشاوندى اکتسابى است و به انسانى که ملول و رنجيده خاطر است اعتماد مکن. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: خودپسندىِ انسان يکى از حسودان عقل اوست. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: چشم خود را بر خاشاک و رنج ها فرو بند تا هميشه راضى باشى. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: کسى که ساقه درخت وجودش نرم است، شاخه هايش فراوان است. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: اختلاف، تصميم گيرى و تدبير را نابود مى کند. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: کسى که به نوايى رسد طغيان مى کند. {1}
امام (عليه السلام) فرمود: در دگرگونى حالات، گوهر مردان شناخته مى شود. {1}